به گزارش همشهری آنلاین در بخشی از خاطرات هاشمی رفسنجانی از ۶ تیر سال ۱۳۶۰ آمده است:
به معادن باب نیزو رفتیم. لباس کار پوشیدیم و با آسانسور به عمـق سیصـدوپنجاه متـری زمـین رفتیم. تونلهای ذغال را که اعجاب انگیز بودند بازدید کردیم. ضمناً به خواسته کارگرهـا گوش دادیم. ساعت سه از چاه بیرون آمدیم. سروان سجادی فرمانده ژاندارمری، خبر سوء قصد به جان آقای خامنـهای را همـراه بـا بشـارت نجات ایشان داد. گفت: بمبی در ضبط صوت کار گذاشته و در مسجد اباذر روی میز خطابـه ایشـان گذاشته اند. یک لحظه دنیا در نظرم تاریک شد. همراهان متوجه از دست رفـتن تعـادل مـن شـدند.
ساعت هشت شب به تهران رسیدیم. مستقیماً به بیمارستان قلب رفـتم و از آقـای خامنـه ای عیـادت کردم. دکترها گفتند هفتاد درصد خطر رفع شده، خونریزی زیاد شده. دست راسـت ایشـان بـا قطـع عصب از کار افتاده است، بعداً باید پیوند شود. عروق و اعصاب ناحیه راست سینه قطع شـده، بـرای قطع خونریزی، ایشان را به اتاق عمل بردند و من به خانه آمدم.
خیلی خسته بودم ولی در اثر اندوه و غم و نگرانی از حـال آقـای خامنه ای، مدت طولانی بیدار بودم و سعی میکردم، نگرانیم را مخفی کنم.
نظر شما