همشهری آنلاین_سحر جعفریان: سیاستهایی که در گذر زمان، اصطلاحاتی مانند «شهر دوستدار سالمند» را نیز بر سر زبانها انداخت تا بیش از پیش، سازمانها و نهادها به خدمات مرتبط با نیازمندیهای این گروه سنی توجه کنند. از اینرو منطقه ۵ پایتخت به مناسبت روز «سالمند» بر آن شده است تا ضمن اجرای برنامههای متنوع در مراکز فرهنگی و عمومی و ضرورت بخشی موضوع سالمند به ارتقای نشاط و افزایش خدمات شهری و سالمندی بپردازد.
در گزارش زیر به یکی از مراکز مراقبت و نگهداری سالمندان منطقه سری زدهایم تا در جشن «تکریم سالمند» که به همت «خانه آموزش شهروندی» محله «مهران» برگزار شده بود، شرکت کنیم. دستاندرکاران برپایی این مراسم معتقدند نباید فقط در یک روز از سال که به نام سالمند نامگذاری شده به آنها احترام بگذاریم، بلکه این احترام باید همیشگی و در لحظه لحظه زندگیمان جاری باشد.
نامها خوانده میشوند و سالمندان یک به یک با عصا و یا با واکرهایشان جلو میآیند تا هدایای خود را تحویل بگیرند. لبخند در چهرههای پر چین و شکنشان جای گرفته و حس خوشایندی از توجه سراغشان آمده است. سالمند دیگری که روزگاری به معماری و طراحی بلندمرتبههای مهم در تهران شهرت داشت نیز چند ماهی است ساکن اینسرا شده است.
او میگوید: «ما متوجه شرایط سخت امروز هستیم. اما دلمان نمیخواهد فرزندانمان، در مقابل این شرایط (ضرورت نگهداری سالمندان درسراهای سالمندان) بهطور کامل تسلیم شوند.» بانوان سالمند کمی آن سوتر نشستهاند. گلهای رز سرخی به دست گرفتهاند و انتظار اجرای برنامه «یوگای خنده» را میکشند.
یکی از آن بانوان سالخورده میگوید: «ما به نشاط و توجه احتیاج داریم و بخشی از اینها را فرزندانمان و بخشی دیگر را مسئولان باید برای ما فراهم کنند. نشستن توی پارک و چند برنامه پیادهرویی برای ما کافی نیست. ۸ ماه است که به پیشنهاد فرزندانم به اینجا آمدهام. درست است که مانند خانه نیست ولی حداقل تنوع در برنامه روزانهمان بسیار است. آنقدر که حوصلهمان سر نمیرود. رسیدگیها سر وقت و با دقت است. تنها دلتنگی خانه و خانواده میماند که تلاش میکنیم عادت کنیم.»
- گاهی چارهای نیست اما...
مجری برنامه یوگای خنده، تکنیک خندههای ماندگار را آموزش میدهد. تکنیک خنده «بندری»، خندههای «متری» و «مورچهای». لحظه به لحظه بر میزان صدای شادی در سالنسرا افزوده میشود. سالمندان تلاش در اجرای تکنیکها دارند. اغلب دچار اشتباه میشوند و از اشتباهشان به خنده میافتند.
موزیکی شاد آنها را همراهی میکند. سپس مربی یوگا از آنها میخواهد که داوطلب خوانندگی شوند. تعدادی از سالمندان به زبان محلیشان شعر و آواز میخوانند. موسیقی ستنی و زنده نیز با اجرای گروه هنری که اعضای آن هم از سالمندان هستند، در ادامه برنامه قرار دارد. یکی از پرستارها میگوید: «پیش از اینکه اینجا مشغول کار شوم همیشه با خود میگفتم مگر میشود کسی، پدر و مادرش را بیاورد و در سرای سالمندان رها کند؟ اما اکنون که سالها تجربه کار در سرای سالمندان را دارم و افراد بسیاری را دیدهام، میگویم بله میشود. گاهی شرایط زندگی هر فرد به سمتی پیش میرود که به معنای واقعی چارهای جز انجام این کار نیست.
نمیگویم خوب است؛ میگویم چارهای نیست. جز اینکه بهترین راهحل را انتخاب کنی و گاهی سرای سالمندان بهترین راهحل است. به شرطی که در این شرایط خاص، هم فرزندان (در دیدار و ملاقاتهای مداوم) و هم مسئولان و کارکنانسراهای سالمندان (در ارائه خدمات با کیفیت) به درستی به وظایف خود عمل کنند.» پرستار دیگر میگوید: «حق سالمندان پس از سالها زحمت و تلاش برای فرزندانشان این نیست که در سرای سالمندان روز را شب کنند، اما به گفته همکارم، گاهی این بهترین راه است. بسیاری از فرزندان را میشناسم که خودشان از پدر و مادرشان مراقبت میکنند. اما بدون در نظر گرفتن احترام و نیازهای آنها، که این فایدهای ندارد.» پس از ۲ ساعت شادی و خنده، مراسم روز سالمند به پایان میرسد و سالمندان یک به یک با عصا و واکرهایشان آرام به سوی اتاقهایشان راهی میشوند.
- از جوانی باید به فکر پیری بود
مهمانان یک به یک با گل و شیرینی وارد حیاط سرسبز سرای سالمندان میشوند. حیاط، حسابی آب و جارو شده است. صندلیها با حفظ فاصلههای بهداشتی کنار هم چیده شدهاند. پرستارهای سفیدپوش و خدمه خوشرفتار پس از کلی قربان صدقه سالمندان رفتن و احوالپرسی، به آنها کمک میکنند تا آرام بر روی صندلیها بنشینند.
بیش از صندلی، «واکر» و «ویلچر» دیده میشود. یکی از پرستارها میگوید: «این واکرها و ویلچرها به سبب سبک زندگی و تغذیه ناسالم، این روزها بیش از گذشته، به بخشی از ملزومات سالمندی تبدیل شدهاند.» صدای موزیک ملایمی به گوش میرسد. صدایی که چند نفری از سالمندان را مجبور میکند، درجه حساسیت سمعکشان را تغییر دهند. جشن گرامیداشت روز سالمند با اهدای هدیه به سالمندان فرهیخته و برگزیده آغاز میشود. یکی از سالمندان، مترجم رمان و داستانهایی از نویسندگان مطرح جهان است که بیش از ۲۰ عنوان کتاب ترجمه کرده است.
او که نمیخواهد نامش را در همشهری محله بنویسیم میگوید: «سالمندی دورهای از زندگی است که باید از جوانی به فکرش بود. مانند ورزش کردن و مطالعه داشتن که هریک میتواند در دوران سالخوردگی به سلامت جسم و جانمان کمک کند. باقی موارد هم که دیگر تقدیر است و اغلب اوقات این تقدیر از دایره اختیار ما خارج است. مانند همین راهی شدن به سرای سالمندان که دلخواه هیچ فردی نمیتواند باشد اما گاهی به سبب شرایط پیش میآید. دخترهای من نیز مجبور شدند من را به اینسرا بسپارند. همین که چند وقت یکبار به من سری بزنند، کافی است.»
- معصومه کولیوند، مسئول خانه آموزش شهروندی محله مهران /جایگاه تکریم سالمندان در اخلاق شهروندی
«یکی از مهمترین اصول اخلاق شهروندی در خانه آموزش شهروندی، تکریم جایگاه سالمندان هر محله است.» «معصومه کولیوند»، مسئول خانه آموزش شهروندی محله مهران، با بیان این مطلب میگوید: «سالمندان بهعنوان گروهی از افراد آسیبپذیر جامعه به توجه و عنایت بیشتر گروهها و شهروندان نیازمندند که این توجه باید با اخلاق شهروندی همراه باشد تا کیفیت زندگی و کمیت رفاه آنها افزایش چشمگیری پیدا کند.
محلهای که در آن شهروندان به حفظ حرمت سالمندان میپردازند و از سویی سالمندان برای رفع نیازهای خود با مشکلات جدی مواجه نمیشوند، در واقع محلهای منطبق با شاخصهها و معیارهای یک محله کامل است.» کولیوند میافزاید: «ویژه برنامههای روز سالمند در محله مهران (تقدیر از سالمندان برگزیده در عرصههای مختلف و با تجربه و تخصصهای گوناگون) معطوف به یک روز و یک هفته با همین نام نیست. بلکه در خانه آموزش شهروندی این محله تلاش شده است تا تکریم و بزرگداشت جایگاه سالمند در همه روزهای سال حفظ و رعایت شود. این مهم با اجرای مستمر برنامهها و طرحهای ورزشی، فرهنگی، تفریحی، گردشگری، بهداشتی و درمانی همراه است.»
نظر شما