شاید دلیلش این است که ترکها حس میکنند اروپاییان از این پیوستن اجتناب میکنند.
اروپا در جواب کشوری که میخواهد در تمدن اروپا سهیم باشد، جواب قطعی نداده و فقط گفته است باید صبر کرد و صبرکردن برای ترکیه خوشایند نیست.
البته پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا فقط خواسته ملیگرایان ترکیه است و بوروکراتها، نظامیان و بنیادگرایان اسلامی در برابر این خواسته مقاومت میکنند.
این رفتار اروپا مصداق پدرسالاری است. اروپا دقیقاً مثل پدری رفتار میکند که به فرزندانش میگوید: «شما باید تکالیفتان را به خوبی انجام دهید»، در حالی که دولت ترکیه نیز تا جایی که امکان دارد سعی میکند خواستههای اروپا را انجام دهد. این رفتار اروپا اهانتآمیز است.
اسلام مثل مسیحیت، دین یکتاپرستی است. اگر هر ترک به جای 3هزار یورو در سال 30 هزار یورو درآمد داشت، هیچ کس از اختلافات فرهنگی و مذهبی حرفی نمیزد و ترکیه بدون هیچ مشکلی عضو اتحادیه اروپا میشد.
ژاپن را در نظر بگیرید؛ با اینکه این کشور اختلافات عمیق فرهنگی با اروپا دارد، اگر در موقعیت جغرافیایی ترکیه قرار داشت و خواهان پیوستن به اروپا بود، هیچ کس خواسته ژاپن را رد نمیکرد، زیرا ژاپن کشوری ثروتمند است.
مشکل ترکیه، فقر است، ولی اروپاییان نمیخواهند بگویند: «ما فقرا را دوست نداریم». آنها میگویند: «ما فرهنگ و مذهب شما را دوست نداریم».
ترکیه به این دلیل میخواهد به اروپا متصل شود که به توسعه اقتصادی دست پیدا کند، اما این تنها دلیل ترکیه نیست. ترکها امیدوارند که با پیوستن به اتحادیه اروپا حقوق شهروندیشان بیشتر محترم شمرده شود.
اگر ترکیه وارد اتحادیه اروپا شود، بوروکراتها، پلیس و نظامیان با مردم بهتر از گذشته رفتار میکنند و این موضوع برای مردم ترکیه بسیار مهم است.