وارد فرحزاد که شوی، سراغ «فارس» زبان‌ها را که بگیری مجتمع‌های گلپاد، البرز، لالی و عمارت را نشانت می‌دهند.

تلخ و شیرین

همشهری آنلاین _ مریم باقرپور: اگر بخواهی از اقوام «ترک» ‌ها بدانی باید به قسمت شمالی محله‌ در محدوده‌ تبرک و پل ذوالفقار و در فضای بین این دو «کردها» را هم می‌توانی در ‌ شمال و شمال غرب محله بیابی، ولی برای برای پیدا کردن افغانستانی‌ها نیازی نیست که به محدوده خاصی بروی، چراکه در سرتاسر محله از دره فرحزاد تا شمال خیابان امامزاده داود(ع) و میان باغ‌ها پراکنده‌اند و در هر معبری‌گاه بدون امکانات وگاه با همه وسایل سرپناهی دارند. برخی در میان کاسبان فرحزاد برای خود کسب وکاری راه انداخته و در میان قوم‌های ساکن محله جایگاهی یافته‌اند، تا جایی که وقتی جشنواره اقوام در سرای محله برگزار می‌شود افغانستانی‌ها هم مانند ترک‌ها، کردها، قوچانی‌ها و ترکمن‌ها به‌عنوان یکی از اقوام ساکن محله، آداب و رسوم، پوشاک و صنایع‌دستی و غذای محلی خود را به نمایش می‌گذارند.

با عبور از بزرگراه یادگار امام(ره) و ورود به خیابان فرحزادی حضور اتباع افغانستانی رابیشتر حس می‌کنی. تعدادی به همراه افرادی دیگر از ایرانی‌ها در چهارراه ورودی به بلوار فرحزادی ایستاده‌اند. یکی در حال جارو کردن فضای مقابل رستوران است. آن دیگری شیشه‌های مغازه‌ای را تمیز می‌کند. کمی بالاتر و بعد از گذر رستوران‌ها و میدان فرحزاد، بافت محلی این محدوده ازپایتخت شروع می‌شود، جایی که حضور بانوان، کودکان و مردان افغانستانی چشمگیرتر است و به هر گوشه‌ای می‌نگری افغان‌ها را می‌بینی. «آویزه» با لباس بلند و رنگی که گویا پوشش بانوان افغانستانی است، در حال خرید نان از نانوایی «حسین معصومی» است. او به زبان اردو ۳ نان می‌خواهد و معصومی با توجه به ارتباط زیادش با اتباع مهاجر متوجه منظورش می‌شود. او می‌گوید: «مهاجرت افغانستانی‌ها به محله فرحزاد به دهه ۵۰ و شاید قبل از آن می‌رسد. اوایل تعدادشان کم بود، به مرور بیشتر و بیشتر شدند. الان در هر گوشه و کناری آنها را می‌بینید.»

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت

  •  ایرانی و افغانستانی، زندگی مسالمت‌آمیز

از هر ۳ نفری که برای خرید نان می‌آیند یک نفر افغانستانی است. برخی پول نقد می‌دهند و تعدادی هم کارت بانکی دارند. معصومی می‌گوید: «این کارت‌ها را بسیاری از ایرانیان و صاحبان مشاغل تهیه کرده‌اند. خود من چند کارت دست تعدادی از افغانستانی‌ها دارم، چون دردسر پول نقد در شرایط فعلی جامعه خیلی زیاد است.»
اطراف میدان فرحزاد تعداد مغازه‌ها زیاد است و هرچه سمت شمال خیابان فرحزادی می‌رویم، تعدادشان بیشتر می‌شود و در این میان مالکان برخی از این مغازه‌ها اتباع افغانستانی هستند و یکی پوشاک می‌فروشد و دیگری سوپری دارد. «محمد» هم از ۲ سال پیش در نزدیک میدان سوپرمارکت دارد و کارگرش هم نوجوان ۱۲ ساله‌ای به نام «مرزا» است که به تازگی وارد ایران شده است. مرزا در پشت‌بام یکی از خانه‌های خیابان بهاران، با مادر و ۲ خواهرش زندگی می‌کند. «مسرور» وقتی در جریان زندگی مرزا قرار گرفته، او را به شاگردی پذیرفته است: «۱۰ سال پیش روزی که به ایران آمدم، یکی از ساکنان فرحزاد به من جای خواب و کار داد و توانستم به مرور زمان خودم را پیدا کنم. حالا هم نوبت من است که به دیگران کمک کنم.»

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت

  •  ۷۵‌درصد مددجویان افغانستانی‌اند

تعداد کودکان و نوجوانانی که در محدوده میدان‌ تردد دارند بیش از سایر خیابان‌هاست و برخی به سمت کوچه استخر در حرکتند، جایی که مؤسسه رویش نهال جوان در آن قرار دارد. روی تابلو مؤسسه نوشته شده که با هدف حمایت از کودکان، زنان بی‌سرپرست و سرپرست خانوار و خانواده‌های درمعرض آسیب و آسیب‌دیده سال ۱۳۸۴ راه‌اندازی شده، اما گویا بیشتر مراجعانش افغانستانی هستند. از ۵ نفری که به طبقه دوم می‌روند تا در کلاس‌ها شرکت کنند، ۴ نفرافغانستانی هستند. «یاشا» یکی از همین کودکان است که با داشتن ۹ سال سن در کلاس اول درس می‌خواند. او یک سال پیش به ایران آمده و به همراه خانواده ۶ نفره‌اش در خانه‌ای در خیابان سرآسیاب زندگی می‌کند: «در افغانستان مدرسه می‌رفتم، اما چون غیرقانونی وارد ایران شدیم، نتوانستم به مدرسه ایرانی‌ها بروم و ادامه تحصیل بدهم.

برای همین از کلاس اول شروع کرده‌ام.» بیشترین فعالیت مؤسسه حمایت از کودکان‌کار وخیابان است، اما با افزایش افغانستانی‌ها و کودکان آنها که‌گاه مجبورند در چهارراه‌های سرو و دریا، شهرک غرب، پاک‌نژاد دستفروشی و گدایی یا در تعمیرگاه‌ها، مغازه‌ها و رستوران‌ها کارگری کنند، حمایت‌هایش از اتباع بیشتر شده است. به گفته «شکیبا سپاسی» مددکار اجتماعی مؤسسه ۷۰‌درصد افراد تحت پوشش افغانستانی‌اند. برخی از آنها زندگی واقعاً بدی دارند و نیازمند حمایت از نظر پوشاک، درمانی و... هستند. از ۸۵ دانش‌آموزی هم که امسال پذیرش شده‌اند تعداد بالایی کودکان افغانستانی‌اند.» سپاسی می‌گوید: «با رایزنی با مدارس محله تعداد زیادی را در واحدهای آموزشی ایرانی ثبت‌نام کرده‌ایم و اگر مدارس نبودند، جمعیت ما خیلی بیشتر می‌شد.»

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت
تیم‌های فوتبال زیادی در محله فرحزاد فعالیت می‌کنند که تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان افغانستانی در آنها بازی می‌کنند مانند تیم‌های پرشین و امید خلخالی‌ها. 2 کودک در سال‌های اخیر از این تیم‌ها جذب تیم‌های خارجی شده‌اند.
  • «اقوام» جشنواره‌ای که فراموش نشد

محله فرحزاد از اقوام مختلف ایرانی و غیرایرانی تشکیل شده است که به مرور زمان به این محله مهاجرت کرده و در کنار فرحزادی‌ها به زندگی خود ادامه می‌دهند. سال ۱۳۹۸، پس از برگزاری جلسه‌های متعدد در دفتر توسعه محله‌ای فرحزاد و با مشارکت گروه سمفونی فرحزاد، متشکل از مؤسسه‌های رویش نهال، مهر و ماه، آینده برتر، خانه دوست اینجاست، دادشهر، جمعیت امام علی(ع) و سرای محله فرحزاد، پیش‌بینی شد در هفته وحدت برای کاهش تعارض قومی، جشنواره اقوام برگزار شود. در این جشنواره علاوه بر اقوام کرد، بلوچ، ترکمن، قوچان، ترک، افغان‌ها هم حضور چشمگیری داشتند و آداب و رسوم، پوشاک، صنایع‌دستی و غذاهای محلی خود را به نمایش گذاشتند. در این جشنواره، اقوام ایرانی با سوزن‌دوزی و غذاهای اتباع بیشتر آشنا شدند و در کنار آن احساس تعلق بین اقوام شکل گرفت. با گذشت ۲ سال هنوز شهروندان افغان مقیم محله فرحزاد از این جشنواره می‌گویند و عکس‌هایش را به یادگار دارند.

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت

  •  خانه‌های کوچک و بزرگ اجاره‌ای

دختری با عبور از ۴۰ پله، دره فرحزاد را پایین می‌رود تا روزش را در اتاق‌های کوچک و نمور میان باغ‌های خشک شده سپری کند و پسری ۱۰ ساله خودش را به خیابان امامزاده داود(ع) با خانه‌هایی به قدمت بیش از ۴۰ سال می‌رساند، آنجا که‌گاه روی پشت‌بام‌ها با چند بلوک سیمانی و ورق گالوانیزه آلونک‌های بدون امکانات ساخته شده‌ است. برخی هم راهی خیابان‌ها و کوچه‌های سرآسیاب، علمیه، بهاران و... می‌شوند. بیشتر این خانه‌ها را اتباع افغانستانی اجاره کرده و تعداد کمی مالک هستند. «بهادر» یکی از مالکان است که خانه‌ای ۲ طبقه در نزدیکی پارک ۱۵ خرداد دارد. بهادر ۱۵ سال پیش به ایران آمده و با یکی از دختران ایرانی ساکن فرحزاد ازدواج کرده و حالا برای خودش کسب وکاری در محله دارد. خانواده او در طبقه دوم زندگی می‌کنند و طبقه اول را به ۳ خانوار از اتباع افغانستانی که تازه وارد ایران شده‌اند اجاره داده است: «نمی توانستم بگذارم هم‌ولایتی‌هایم آواره باشند. زندگی چند خانوار در یک خانه برای ما در چنین شرایطی عادی است.»
نمونه خانه بهادر در فرحزاد کم نیست، اما اجاره‌ها تفاوت زیادی دارند و هر مالکی باسلیقه خودش کرایه ۳۰۰ هزار تا ۳ میلیون تومانی را تعیین کرده است. «امیر فرحزادی» از مشاوران املاک نرسیده به خیابان امامزاده ابوطالب(ع) است: «افغانستانی‌ها معمولاً برای اجاره خانه سراغ ما نمی‌آیند و خودشان به واسطه یکی از اقوام‌شان با مالک خانه به تفاهم می‌رسند. حالا فرقی نمی‌کند این خانه بیغوله‌ای در دره باشد یا خانه‌ای با تمامی امکانات در بافت محله.»

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت
مؤسسه خیریه مهر و ماه یکی از انجمن‌های فعال منطقه است که علاوه بر کودکان، برای بانوان کلاس‌های آموزشی و در دوره‌های مختلف بازارچه‌هایی برگزار می‌کند. یکی از فعالیت‌های این مؤسسه آموزش سوزن‌دوزی توسط بانوان افغانستانی به بانوان بی‌سرپرست است.
  •  رسومی که فراموش نمی‌شود

به هر گوشه‌ای از فرحزاد که بروید افغانستانی‌ها هستند. برخی مانند «نصیبه» شرایط مالی خوبی ندارند. او کودک ۹ ماهه‌اش را در آغوش گرفته و میان مغازه‌ها دنبال پیدا کردن سیب‌زمینی ته بار با قیمت ارزان است تا بتواند شکم خود و فرزندش را سیر کند. تعدادی هم در حال کار در مغازه، رستوران و یا در گوشه‌ای از خیابان مشغول تعمیر کفش هستند. در میان‌شان زباله جمع‌کن هم دیده می‌شود. «محمد جهانبخش» که در فرحزاد رستوران دارد تعدادی از کارگرانش افغانستانی هستند: «حضور افغانستانی‌ها در محله فرحزاد بد نیست. بسیاری از آنها نیروی‌کاری خوبی هستند و کارهایی را انجام می‌دهند که برخی از ایرانیان حاضر به انجامش نیستند. آنها از آداب و رسوم‌شان عقب نمی‌کشند که می‌تواند الگوی ما باشد. به‌عنوان مثال دورهمی‌های‌شان را فراموش نمی‌کنند یا در اعیادی مانند فطر و قربان جشن می‌گیرند. در عید قربان حتی فردی که دارا نیست، با همه نداری رسم و رسوم را بجا می‌آورد. کافی است در این ایام به محله بیایید تا ببینید چه خبر است.»
وقتی با جهانبخش درباره شرایط نامناسب ساکنان افغانستانی در محله فرحزاد به واسطه زندگی در خانه‌های نمور، کوچک و بیغوله‌ها گپ می‌زنیم او با نشان دادن چند افغانستانی اطراف‌مان می‌گوید: «گرچه برخی وضعیت بدی دارند، اما این شامل همه نمی‌شود. در رستوران من هر کارگر افغانستانی در کنار ایرانیان بین ۳ تا ۴ و نیم میلیون حقوق می‌گیرد و این به جز انعام و... است. بگذریم از این موضوع که در هر خانواده حداقل ۲ تا ۳ نفر کار می‌کنند، بنابراین همه شرایط بدی ندارند و ما هم مشکلی با حضور آنها در محله نداریم.»

تلخ و شیرین زندگی در غـربـت

کد خبر 640388

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • FR ۱۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۱۶
    0 0
    جریان چیست؟حماسه افغانستان؟