همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: برای پیدا کردن مؤسسه خیریهاش در دل پسکوچههای فرحزاد فقط کافی است نشانی «مادر خیریه» را از فرحزادیها بپرسیم؛ لقبی برازنده برای بانوی فعالی که بیش از ۳ دهه برای دختران محلهاش، مادری و با ایدههای نو و خلاقانه، دهها نوعروس کمبضاعت را راهی خانه بخت کرده است.
«زهرا سرفرازی» آنقدر برای دستگیری از نیازمندان دغدغه داشته که فقط ۴ سال تمام بدون هیچ مزد و مواجبی در بخش شناسایی نیازمندان کمیته امداد منطقه ۲ کار کند. همان ۴ سالی که ایدههایی مثل راهاندازی یک کارگاه تولیدی پوشاک به نفع نیازمندان محله را به او داده و زمینه سرپرستی دهها دانشجوی نیازمند را فراهم کرده است. گفتوگوی ما را با مادر خیریه فرحزاد و داوطلبان دلسوز مؤسسهاش میخوانید.
قصه زوجهای جوانی که با کمک او راهی خانه بخت شدهاند، قصه امروز و دیروز فرحزاد نیست.
از همان روزهایی که دختری جوان بود و تازه وارد به فرحزاد، بساط مهربانیاش را در محله پهن کرد؛ همان روزها که جنگ تحمیلی و مشکلات اقتصادیاش سایه انداخته بود روی تمام شهر، خانه قدیمیشان در فرحزاد شده بود پایگاهی برای کمک به نیازمندان. ۳۰ سال از آن روزها گذشته و دیگر از آن خانه قدیمی خبری نیست؛ اما انگار همین دیروز بود که در آن روزهای سخت، نخستین جهیزیه را با کمک برادر مرحومش برای یک نوعروس نیازمند تهیه کرد: «وقتی به فرحزاد آمدیم، هنوز جوان بودم.
در آن روزهای دشوار، خیلی از همسایهها وضع مالی خوبی نداشتند. شنیدم ۲، ۳ سالی است که یکی از دختران همسایه به علت نداشتن جهیزیه سر خانه و زندگیاش نرفته. موضوع را با برادرم که از آن مردهای پای کار بود در میان گذاشتم. یکی، ۲ نفر از همسایهها هم به کمک ما آمدند و طولی نکشید که جهیزیه جور شد.» همان جهیزیه پرخیر و برکت بود که مسیری تازه پیش پای سرفرازی قرار داد و حتی نامی جدید برای او میان اهالی محله دستوپا کرد. بعد از ۳ دهه مادری کردن برای نوعروسان نیازمند محله، حالا دیگر همه فرحزادیها «مادر خیریه» را میشناسند؛ همان دختر جوان روزهای جنگ تحمیلی و مادربزرگ مهربان امروز را که برای دهها دختر جوان محله مادری کرده، پای درددلشان نشسته و نیکوکاران یک محله را با خود همراه و همدل کرده است.
- خودکفایی با راهاندازی کارگاه تولیدی
مادر خیریه فرحزاد آنقدر مورد اعتماد و خوشنام بوده که در زمین اهدایی اهالی محله، با کمک شهرداری ساختمان کوچکی برای کمک به نوعروسان نیازمند بنا کند. در فلزی ساختمان مؤسسه فروغ گل نرگس از شلوغی و ازدحام کوچههای نزدیک حسینیه فرحزاد انگار به دنیایی دیگر باز میشود. جایی که سکوت آرامشبخش محوطه خیریه، گاهی با صدای چرخهای خیاطی در هم میشکند. سالهاست ۱۵ بانوی داوطلب به کمک مادر خیریه آمدهاند تا این تولیدی کوچک برای کمک به دختران دم بخت فرحزاد پا بگیرد. به مدد دستان هنرمند همین بانوان داوطلب، تا امروز برای ۲۸۶ نوعروس کمبضاعت جهیزیه تهیه شده است.
سرفرازی از ماجرای شکلگیری این تولیدی کوچک میگوید: «اگرچه خیّران و افراد نیکوکار محلی برای تهیه برخی اقلام جهیزیه به ما کمک میکنند اما برای تداوم این کار خیر نیاز به یک درآمد پایدار داریم. از ۱۵ سال پیش بانوان هنرمند محله بهصورت داوطلبانه به کمک من آمدند تا این مؤسسه خیریه و کارگاه تولیدی آن را سرپا نگه داریم. درآمد حاصل از فروش انواع پوشاک تولیدی مؤسسه هم صرف تهیه اقلام مختلف جهیزیه میشود.» سرفرازی از میان همین بانوان داوطلب، گروهی را برای تحقیق درباره وضعیت معیشتی خانوارهای نیازمند تشکیل داده است تا اقلام جهیزیه به دست نیازمندان واقعی برسد.
حرف تهیه جهیزیه که به میان میآید، او یکی از خاطرات شیرینش را اینطور تعریف میکند: «اگرچه هدف اصلی ما تهیه جهیزیه برای نوعروسان کمبضاعت فرحزاد است ولی گاهی سراغ خانوادههای نیازمند حاشیه شهر هم رفتهایم. چند سال پیش بود که برای تحقیق به یکی از روستاهای قرچک رفتم. از خانوادهای سراغ گرفتم که دختر دم بخت داشتند اما به دلیل فوت پدر و بیماری مادر نمیتوانستند جهیزیه تهیه کنند. چند روز بعد، وقتی شبانه اقلام جهیزیه را به خانهشان بردیم باور نمیکردند. انگار بار سنگینی از روی دوششان برداشته شد. دعای خیر آنها هنوز هم برکت کار ماست.»
- بالاترین سعادت یک مادر
طی سالهای اخیر و همزمان با افزایش مهاجرت اتباع و اقوام مختلف به فرحزاد، شمار خانوارهای نیازمند، کودکانکار و بازمانده از تحصیل در این محله افزایش پیدا کرده است. این میان اما نیکوکاران و مؤسسات خیریههای مختلف هم برای کمک به اقشار نیازمند دست به کار شدهاند. مادر خیریه فرحزاد هم سالهاست علاوه بر نوعروسان کمبضاعت، برای دهها دانشآموز و دانشجوی کمبضاعت این محله مادری میکند. میگوید: «برای یک مادر هیچ سعادتی بالاتر از این نیست که موفقیت فرزندانش را ببیند. این دانشآموزان و دانشجویان هم مثل فرزندان من هستند؛ فرزندانی که تلاش میکنیم هزینه تحصیل آنها را با کمک خیّران تأمین کنیم.
با همین روش تا امروز بیش از ۵۰ دانشجوی کمبضاعت محله، تحصیلات خود را به پایان رسانده و شغل آبرومند پیدا کردهاند.» در این روزهای کرونایی که با تعطیلی مدارس، کلاسها بهصورت مجازی برگزار میشود، مادر خیریه فرحزاد به فکر دانشآموزان کمبضاعت محله هم بوده است. او میگوید: «متأسفانه دانشآموزان بسیاری در فرحزاد به دلیل مشکلات مالی خانواده و نداشتن گوشی هوشمند از کلاسهای آنلاین بازماندند. اگرچه با کمک خیّران ۳ دستگاه تبلت برای استفاده چند دانشآموز تهیه کردیم اما دانشآموزان بسیاری داریم که برای تحصیل نیاز به گوشی هوشمند دارند.»
- ماجرای خواهران پزشک
دانشآموزان و دانشجویان بسیاری با حمایتهای مادر خیریه و بانوان داوطلب مؤسسه به موفقیت رسیده و حالا برخی از آنها هم به جرگه نیکوکاران پیوستهاند. سرفرازی نام همه دختران و پسران جوانش را خوب به خاطر دارد. مثل مادری مهربان هنوز هم از آنها سراغ میگیرد و پای درددلشان مینشیند. میان این حرفها به یاد ۲ خواهری میافتد که یک روز نیازمند سرپرستی و تأمین هزینههای تحصیل بودند اما حالا نیکوکارانی شدهاند که دست نیازمندان دیگر را میگیرند. او میگوید: «در خانه کوچکشان حتی از لوازم اولیه منزل هم خبری نبود. چند سال پیش از آغوش پدر محروم شده بودند و تلاش مادرشان هم برای تأمین هزینههای زندگی کفاف مخارج تحصیل را نمیداد.
با کمک خیّران چند قلم کالای اساسی برای خانه تهیه کردیم. اما دلم هنوز پیش خواهرها بود. ۲ خواهر خردسال که حسابی شوق درس خواندن داشتند. هزینههای تحصیل آنها را برعهده گرفتیم و آنها هم قول دادند درس بخوانند. از قول آنها سالها میگذرد و حالا خواهرها پزشک شدهاند. یکی از آنها برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته و دیگری در مطب کوچکش نیازمندان را رایگان معاینه میکند. او حتی کمکحال مؤسسه ما هم شده و برای معاینه و درمان بیماران نیازمندی که به او معرفی میکنیم دغدغه دارد.»
- نام مادر برازنده اوست
سالها یاور مادر خیریه بوده و شانه به شانه دیگر بانوان داوطلب مؤسسه از هنر و مهارتش برای کمک به نوعروسان کمبضاعت مایه گذاشته است. «معصومه شمیرانی» یکی از همان ۱۶ بانوی داوطلبی است که بدون هیچ چشمداشتی چند روز در هفته دور هم جمع میشوند و پشت چرخهای خیاطی مؤسسه، امید به زندگی را برای دختران دمبخت محله به ارمغان میآورند. شمیرانی سخت مشغول آماده کردن سفارش یکی از اهالی محله است که برای گفتوگو سراغش میرویم. تا نام مادر خیریه را میشوند لبخند میزند و میگوید: «هنوز هم انگار یک جوان کمسن و سال است؛ همانقدر انرژی و انگیزه دارد.
صبحها زودتر از همه به مؤسسه میآید و حتی برای کارکنان داوطلب مؤسسه هم مادری میکند. نام مادر برازنده اوست. ۱۶ سال پیش وقتی ایده راهاندازی کارگاه را برای کمک به نوعروسان کمبضاعت با من در میان گذاشت، بدون درنگ برای همکاری داوطلبانه قدم پیش گذاشتم. اینکه همه این لباسها بعد از فروش به لوازم خانه یک زوج کمبضاعت تبدیل میشود، همان انگیزهای است که هر روز من و دیگر بانوان داوطلب را به این کارگاه میکشاند.»
شمیرانی و دیگر بانوان داوطلب مؤسسه، برای قطع زنجیره شیوع کرونا و کمک به کادر درمان هم آستین همت بالازدهاند. او از دوخت و تولید گان و ماسک در این کارگاه کوچک میگوید: «با شیوع کرونا و کمبود ماسک و گان، ما هم تصمیم گرفتیم برای کمک به کادر درمان قدمی برداریم. من و دیگر بانوان زمان بیشتری به کارگاه میآمدیم تا علاوه بر آماده کردن سفارشها، برای دوخت ماسک و گان هم وقت بگذاریم. با همدلی هم توانستیم بیش از ۴ هزار ماسک و دهها گان پزشکی برای کادر درمان بیمارستانها تولید کنیم.»
تعمیر سرپناه نیازمندان
اگرچه بیشتر فعالیتهای مؤسسه فروغ گلنرگس از تولید انواع پوشاک تا شناسایی نیازمندان و تهیه اقلام جهیزیه را بانوان داوطلب مدیریت میکنند اما «علی حاج مهدیقلی» مسئولیت توزیع ارزاق ماهانه و کمک به ساختوساز و تعمیر منازل نیازمندان را برعهده دارد. در بالادست محله فرحزاد و در دل کوچههای پلکانی این محله، آلونکهای قد و نیمقد بسیاری با دیوارهای رنگپریده و فرسوده دیده میشود که بسیاری از آنها به مدد نیکوکاران خیریه تعمیر و بازسازی شده است.
حاج مهدی قلی که سالهاست همراه با همسرش داوطلبانه برای کمک به نیازمندان محله با مؤسسه همکاری میکند از تعمیر و بازسازی منازل نیازمندان محله میگوید: «بسیاری از خانههای بالادست محله فرحزاد فرسوده است. صاحبخانهها هم افراد کمبضاعتی هستند که توان تعمیر و بازسازی خانه خود را ندارد. هزینه تعمیر و بازسازی خانهها را هم از فروش محصولات تولیدی مؤسسه و کمکهای افراد نیکوکار تأمین میکنیم.»
علاوه بر بازسازی منازل نیازمندان و اهدای ۷۸ دست اثاثیه منزل به خانوادههای تحت پوشش، مؤسسه فروغ گل نرگس با کمک نیکوکاران توانست خانهای برای یکی از نیازمندان محله بخرد. حاج مهدیقلی از لحظه شیرین تحویل خانه میگوید: «همه اعضای آن خانواده درگیر یک بیماری سخت بودند و با کمترین امکانات در یک خانه اجارهای زندگی میکردند. با توجه به هزینههای درمان، توان پرداخت اجاره خانه را نداشتند.
وقتی با کمک خیّران یک خانه کوچک برای آنها خریداری شد، یکی از بهترین روزهای فعالیت داوطلبانه ما رقم خورد.»حاج مهدی قلی از زحمات مادر خیریه میگوید: «دلسوزی و مهربانی مادر خیریه است که همه را پای کار آورده و لذت و شیرینی کار خیر را به همه داوطلبان مؤسسه چشانده است. وقتی هر ماه برای ۷۲ خانواده تحت پوشش مؤسسه بسته غذایی میبرم، شیرینترین و بهترین لحظات عمرم را تجربه میکنم.»
تعمیر رایگان لوازم خانگی
۱۵ سال است که داوطلبانه با مؤسسه فروغ گل نرگس همکاری میکند؛ تعمیرکار لوازم الکترونیکی که مهارتش را وقف کمک به خانوادههای نیازمند کرده و همپای بانوان داوطلب مؤسسه یاور مادر خیریه شده است. «حسین احمدی زمانی» ساکن محله فرحزاد نیست اما هر بار که لوازم خانگی نیازمندی در فرحزاد نیاز به تعمیر داشته باشد، مسافت طولانی تعمیرگاهش در خیابان کارون تا فرحزاد را طی میکند تا با حضور او فعالیت این بخش از مؤسسه لنگ نماند. او از ماجرای آغاز این فعالیت داوطلبانه میگوید: «۱۵ سال پیش بود. مثل همیشه برای تعمیر لوازم خانگی به خانه یکی از مشتریانم رفتم؛ به خانه کسی که بعدها فهمیدم اهالی فرحزاد به او مادر خیریه میگویند.
وقتی تعمیر یخچال تمام شد، ایدهاش را برای تعمیر لوازم خانگی نیازمندان با من در میان گذاشت. بیدرنگ قبول کردم و حالا بهترین و شیرینترین خاطراتم را از همین فعالیتهای داوطلبانه برای تعمیر لوازم خانگی نیازمندان دارم.» زمانی خاطرهای تعریف میکند: «نشانی خانه پیرمرد را از مادر خیریه گرفتم. سن و سالی از پیرمرد گذشته بود و دیگر توان کار کردن نداشت. یخچال خانهاش چند روز پیش خراب شده بود و تعمیرکارها گفته بودند هزینه تعمیر یخچال زیاد است. بدون اینکه حرفی بزنم کار تعمیر یخچال را شروع کردم.
هنگام کار برایم از مشکلات زندگیاش گفت؛ از اینکه اوضاع کارش خوب نیست و شرمنده همسر و فرزندانش شده است. نمیدانست از طرف خیریه آمدهام. وقتی گفتم لازم نیست مبلغ بپردازی، اشک در چشمهایش حلقه زد. انگار با همین خدمت کوچک بار سنگینی از روی شانههایش برداشته شد. با دعای خیر پیرمرد بود که فهمیدم راه درست را انتخاب کردهام.»
نظر شما