وی در این مدت تلاش فراوانی جهت برگرداندن سیاستهای پولی کشور به مسیر اصلی خود کرد. اما وی نیز مانند دیگر اعضای تیم اقتصادی دولت نهم از جمله وزیر اقتصاد و رئیس سازمان منحله مدیریت و برنامهریزی، کنار گذاشته شد.
متأسفانه در شرایطی که اقتصاد کشور وضعیت خوبی ندارد، هنوز کسانی برای اقتصاد تصمیم میگیرند که آشنایی زیادی با این حوزه و علم اداره آن ندارند و امروز پس از 3 سال کارنامه اقتصادی دولت نهم با نفت بیش از 100 دلار و حساب ذخیره خالی از ارز، نمره قابل قبولی نگرفته است.
به نظر میرسد در دولت نهم هر کسی برای اقتصاد تصمیم میگیرد بهجز مدیران اقتصادی دولت. با رفتن مظاهری روزهای خوشی برای اقتصاد در ادامه کار دولت نهم پیشبینی نمیشود.
این در حالی است که در مورد نحوه برکناری مظاهری هم حرف و حدیث وجود دارد. 2روز پیش مشغول شنیدن سخنرانی آقای رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بودم.
ایشان در بخش اول سخنانشان از انسان و کرامت انسانی سخن گفتند. ایشان در حالی از کرامت انسانی سخن میراندند که همزمان رئیسکل بانک مرکزی کشور بدون در نظر گرفتن شأن و کرامت شخصیتش برکنار شد.
برکناری و عزل مدیران در دولت نهم به شیوهای که کرامت ایشان اصلا مراعات نشود، روشی معمولی است و پیش از مظاهری هم به کرات اتفاق افتاده، مدیرانی که نه بهدلیل خطا و کوتاهی در انجام وظایف بلکه تنها به خاطر اختلاف نظر بادولت در اجرای سیاستهایشان بدین شیوه کنار گذاشته شدند.
در کشورهای دیگر زمانی که تصمیم بر کنار گذاشتن وزیر یا مدیر ارشدی گرفته میشود، معمولا به فرد اجازه داده میشود تا با شیوهای آبرومندانه و عموما با استعفای شخصی کنار برود.
اما معلوم نیست که چرا در دولت نهم شیوه برکناری بدین صورت مورد استفاده قرار میگیرد. به هر حال این سؤال مطرح است که شأن و کرامت مدیران برکنار شده دولت نهم،مصداق کرامت انسانی نیست؟
*عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران