در این دهه بود که دانشمندان پی بردند در بعضی خانوادهها، سالمندان مورد خشونت فرزندان خود قرار میگیرند. خشونت علیه سالمندان شامل مواردی از قبیل بدرفتاریهای جنسی، بدرفتاریهای جسمی، بیتوجهی به احتیاجات عاطفی، بیتوجهی به تغذیه، بهداشت و از بین بردن وسایل مورد علاقه و مورد نیاز آنان است.
هنوز مشخص نیست که در ایران با سالمندان با خشونت رفتارمیشود یا نه! شاید پاسخ اینگونه باشد که مسائل خانوادگی در ایران خصوصی است. در خانههای سالمندان نیز بیتوجهی و خشونت در مورد نیازهای جسمی و عاطفی سالمندان دیده میشود.
در بسیاری از موارد سالمندان به خاطر دارایی مورد ضرب و جرح و قتل قرار میگیرند. این افراد در خانه سالمندان از محل سکونت مورد علاقه، فرزندان و نوههای خود دور میمانند.
دکتر محمد کمالی، جامعه شناسمی گوید: امروزه هنگامی که بحث خشونت در خانواده مطرح میشود اکثر اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی، زنان و کودکان را قربانیان اصلی خشونت در خانواده تلقی کرده و از سالمندان کمتر یاد میکنند.
در واقع میتوان گفت این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی مورد غفلت قرار گرفته و در مواردی خصوصاً در کشورهای در حال توسعه که در معرض تغییرات و تحولات فراوانی هستند به بوته فراموشی سپرده شده است. از آنجا که ساختار سنی جمعیت در حال حاضر متفاوت از گذشته است و تعداد افراد سالمند نسبت به کل جمعیت بهطور مداوم در تمام کشورها رو به افزایش است لذا این شرایط ایجاب میکند که توجه به سالمند و مسائل سالمندی بیش از پیش مورد توجه مسئولین جامعه قرار گیرد.
این جامعهشناس در ادامه گفت: در دهه ۸۰ میلادی، محققان با پدیدهای جدید یعنی اعمال خشونت نسبت به سالمندانی که با خانواده زندگی میکردند روبهرو شدند و معلوم شدکه درصدی از افراد سالمند در خانواده مورد بدرفتاریهای جسمانی، روانی یا بیتوجهی قرار دارند. وی با اشاره به اینکه در حال حاضر نیز انجمن پزشکی آمریکا تخمین میزند که در ایالات متحده از بین افراد مسن ۸/۱ میلیون نفر مورد بدرفتاری قرار میگیرند. با این وجود و پس از گذشت ۲۰ سال از مبحث خشونت و مشخص شدن صورتهای گوناگون آن، هنوز این پدیده کاملاً شناخته نشده است. کمالی معتقد است: اگر چه امکان دارد سالمندان به نوعی قربانی همه خشونتهای فوق شوند اما بهنظر میرسد بیشترین مشکلی که در مورد سالمندان عمومیت دارد خشونت روانی است.
خشونت روانی شامل بیاحترامی لفظی مداوم، اذیت و آزار، تهدیدهای متداول مانند دوست نداشتن سالمند، موردپسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزاء سالمند در جمع، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران، بیتوجهی نسبت به نیازهای جسمانی، اجتماعی و روانی سالمند، همه خشونتهای روانیای هستند که سلامت روانی سالمند را به مخاطره میاندازند و موجب بروز احساساتی چون بیمیلی به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و نگرش مثبت، احساس یأس و ناامیدی و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، احساس عدمشایستگی و خودارزشمندی و نهایتاً کناره گیری سالمند میشوند.
وی در ادامه تصریح کرد: در مواردی نیز که خشونت بین اعضای دیگر خانواده رخ میدهد، احساس فضای رعب و وحشت را در خانه حاکم کرده و شاهد بودن همین خشونت در خانه توسط سالمندان و کودکان میتواند خود تجربهای از خشونت در خانه تلقی شود. متأسفانه بعضی از سالمندان برای رهایی از خشونت ، خودکشی را بهعنوان آخرین راه دانسته و اقدام بهخودکشی میکنند.
از طرف دیگر چون تن و روان آدمی وابسته به همبوده و سلامت یکی در گرو سلامت و شادابی دیگری است، لذا در بیشتر موارد نیز این ناراحتیهای روانی منجر به بروز بیماریهای جسمانی در سالمندان شده و سلامت آنان را به مخاطره میاندازد.
در این رابطه محمد علی جداری فروغی اظهار داشت: در قانون اساسی، همگان اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک دارای حقوق مساوی هستند و در این میان برای سالمندان و کودکان شرایط ویژهای برای رسیدگی به مسائلشان درنظر گرفته شده است.
متأسفانه افراد سالمند بهعلت حفظ حرمت خانواده هیچگاه حاضر نیستند عنوان کنند که توسط فرزندان خود مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و شکایت در این موارد را خدشهدار شدن حیثیت خانواده میدانند.
وی در ادامه میافزاید: در سطح جامعه بسیار دیده شده است که حق و حدود سالمندان رعایت نمیشود مثلاً سارق موتورسوار ترجیح میدهد کیف پیرمردی را که از بانک آمده و احتمالاً حقوق بازنشستگی و اقلامی همراه خود دارد برباید یا اگر شخصی با یک پیرمرد تصادف کند صحنه را ترک میکند، چون میترسد بهدلیل ضعف جسمانی و جراحت، مرده باشد. از سوی دیگر او توانی برای تعقیب ندارد. وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا از نظر حقوقی خشونت علیه سالمندان جرم محسوب میشود، میگوید: خشونت علیه سالمندان مورد قانونی ندارد و طبق قوانین جرایم دیگر مورد رسیدگی قرار میگیرد.
جداری فروغی با اشاره به سهلانگاری در نگهداری از سالمندان میگوید: این عمل زمانی میتواند باعث مسئولیت کیفری شود که نشاندهنده قصد فرد مبنی بر عمل مجرمانه باشد و درصورتی که از روی سهو و اشتباه اتفاق افتاده باشد نمیتواند بهعنوان جرم مورد بررسی قرار گیرد. همچنین در اکثر جوامع مترقی افراد سالمند پس از سنین بازنشستگی تحت پوشش خدماتدرمانی رایگان و نیز بیمههای مختلف قرار میگیرند و خدماتی مانند استفاده از اتوبوس برایشان رایگان است.
حتی خانه سالمندان در این کشورها رایگان و بدون دریافت وجه است. مثلاً در خانهای که جوان در آن زندگی میکند اگر پیرمرد و پیرزن احساس آرامش نداشته باشند با میل خود میتوانند به خانه سالمندان رفته و در آنجا زندگی کنند. اما نه تنها چنین شرایطی در کشور ما وجود ندارد بلکه هزینههای این مراکز سرسامآور هستند و در برخی موارد از حقوق بازنشستگی نیز بیشتر میشود. بنابراین سالمندان به ناچار مجبور به زندگی در خانواده میشوند اگر چه در آن خانواده خشونت وجود داشته باشد.