همشهری آنلاین-سحر جعفریان: کاسبان این خیابان قدیمی، مغازه صابون فروشی صالحی را آخرین صابون فروشی پایتخت به شکل و شمایل سنتی و اولیه معرفی میکنند که در نیم قرن گذشته برای خود، برو و بیایی داشته و مشتری ها، از راه های دور و نزدیک، مقابلش صف می بستند تا فقط «پی» صابونهای صالحی را به تن بزنند! فروشندگان دوره گرد نیز، اغلب، بساط شان را با انواع قالب هایی از صابونهای این برند قدیمی، رونق می بخشیدند.
این آخرین بازمانده از صابونفروشان پایتخت را گوشه ذهنتان داشته باشید تا مختصری از داستان ورود صابون به ایران برایتان بگویم. سرنخ این داستان را باید در دوران صفویه جستجو کرد. آن زمان که با گل سرشور و خاکستر، موادی برای شستشوی سر و تن، میساختند. بعد از صفویه، نیز باید شکل گیری صنعت صابونپزی را به فرنگگردی ناصرالدین شاه قاجار و صابونهای که برای زنان حرمسرا به سوغات آورده بود، نسبت داد. همین شد که نخستین کارخانه و کارگاههای صابونپزی در تهران و تبریز ساخته شدند.
در تهران، کارخانهها و کارگاههای صابونپزی، در محلهای نزدیک بازار بنا شدند که بعدها به «صابونپزخانه یا صامپزخانونه» شهرت یافت. محلهای که بوی چربی و گوگرد را میشد از چند کیلومتری اش استشمام کرد و معمولا در محوطههایی مانند حیاط و باراندازشان، قالبهای صابون های پخته شده را کنار هم میچیدند تا خشک شوند. به مرور، دیوار به دیوار کارخانه ها و کارگاههای این محله، مغازهها و بازارچههایی برای فروش خرد و عمده همان صابونهای پخته شکل گرفت که یکی شان، مغازه صالحی بود.
به مغازه صابون فروشی صالحی بازگردیم.
مغازهای با نما و پنجرههایی چوبی. هنوز هم مثل همان ۶۰ سال پیش از بوی چربی و گوگرد، پر است. سبدهایی از انواع قالب های صابون سنتی و گیاهی روی میز پیشخوان چیده شده؛ صابون های ارگانیک و با روغن زیتون، شتر مرغ و نارگیل. گاری چرخی، ترازوی دو کفه ای قدیمی و کتری و قوری همیشه داغ هم گوشهای دیگر از این مغازه قدیمی جا خوش کردهاند.
محمد صالحی، صابونپزی را از پدرش یاد گرفته و از همان کودکی، وردست پدر یا زیر دیگ چربیها را آتش میانداخت و یا سود سوزآور را با مواد صابون مخلوط میکرد. پدرش «حاج یوسف» از صابونپزهای معروف طهران بود که کسب و کارش را سال ۱۳۱۵ با کارگری در صابونپزخانه کاروانسرای همین خیابان صاحب جمع آغاز کرده بود و از میان ۴ فرزند، فقط پسر آخرش(حاج محمد) به پدرپیشگی پرداخت.
حاج محمد نیز علی رغم نوسان بازار و ظهور رقبای لوکس با بستهبندیهای چشمنواز، هرگز پیشه پدر را رها نکرد. حتی حالا که به ۶۷ سالگی رسیده، به رسم پدر، هم صابون باکیفیت در کارگاهی حوالی ورامین میپزد و هم این تخصص و پیشه را به افراد علاقهمند و یا جویای کار، رایگان آموزش میدهد. حاج محمد میگوید: «خیلی ها معتقدند اگر من مغازهای را اجاره دهم خیلی بیشتر از صابونفروشی از مُد افتاده، سود میکنم! اما خودم اعتقاد دارم همین که هویتی را حفظ کردهام و محصول طبیعی و مرغوب دست مردم میدهم، کافی ست.»
این صابونفروش قدیمی، حمایت شهروندان و مسئولان را برای حفظ بخشی از هویت و تاریخ طهران، موثری میداند و میگوید: «شاید صابونهای قدیمی با سلیقه عامه امروزی هماهنگ نباشد اما توجه به این کسب و کار میتواند هم تاریخ را حفظ کند و هم بر جاذبههای شهر بیفزاید.» لابه لای صابونهای مغازه، قالب بزرگ صابونی دیده میشود که جزء جهیزیه یکی از خواهرانش بود و از سال ۱۳۴۷، دست نخورده باقی مانده است.
نظر شما