همشهری آنلاین- سمیرا باباجانپور: انتهای قلعه بریانک یا به قول امروزیها خیابان شهید دعوتی، باغستان محله بود و درختان تابلوی چشمنواز و سبزرنگی را برای رهگذران ترسیم میکردند. در این میان هفت چنار بلندبالا و قطور نزد اهالی بریانک بسیار مهم و ارزشمند بودند؛ هفت چناری که امروزه تنها ۳ چنارش باقی مانده است.
محمدحسن ابراهیمی، معتمد محله بریانک، درباره این هفت چنار میگوید: «از یک ریشه درخت چنار و تنه اصلی هفتچنار روییده بود. قدیمیترها میگفتند این چنارها به نیت هفت برادر کاشته شدهاند. همین موضوعات باعث شده بود تا اهالی بریانک ارادت خاصی به هفت چنار داشته باشند و این احترام جنبه معنوی پیدا کرده بود، حتی گاهی مردم دیگر محلات تهران فکر میکردند زیارتگاهی اینجاست که این هفتچنار تا ایناندازه اهمیت پیدا کرده است.»
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
در گذشته احترام به درخت در باورهای اعتقادی چندان رسوخ کرده بود که هالهای از تقدس پیرامون آن را فرامیگرفت. درخت چنار برای تهرانیها اینگونه بود.
چنار به دلیل خصوصیاتش اعجاب مردم قدیم را برمیانگیخت. دهقانان ایران چنار را شاه درختان میدانستند، چون چنان بلند و افراشته است که از دوردست دیده میشود، همچنین هرساله پوست میاندازد و شاخههای تنومند آن رنگ سبز روشنی به خود میگیرند و این جوان شدن هر ساله چنار نیز در باور اهالی قدیم تهران مورد احترام دوچندانی بود.
ابراهیم میگوید: «مردم بریانک و گاه محلهها و روستاهای اطراف دور هفت چنار جمع میشدند و شمع روشن میکردند و ذکر میخواندند. حتی روایتی خرافی در مورد جاری شدن خون از تنه درخت درباره این درختان بارها از سوی قدیمیترهای محله مطرح شد که چندان اعتبار علمی ندارد. از طرفی، باور عمومی به حرمت هفت چنار باعث شده بود تا در همان حوالی سقاخانهای دایر شود. اهالی در ایام مذهبی سال دور این درخت جمع میشدند و نذری و خیرات پخش میکردند. سایهسار هفتچنار زبانزد بود و وصفناپذیر بود و همین طراوت و شادابی درختان مانع از این میشد که رهگذران بیتفاوت از کنار چنارها رد شوند و دمی تأمل نکنند. هفت چنار در سمت جنوبی کارخانه جوراببافی بریانک بود و چند سالی میشود که به واسط توسعه شهر و بیتوجهی مردم، از آن درخت عظیم و هفت تنه تناور آن تنها ۳ چنار به یادگار مانده است.»
نظر شما