همشهری آنلاین- مریم قاسمی:در منطقه۱۲ و قلب تهران، از این دست نام و نشانها بسیار پیدا میکنید که پشت هرکدامشان داستانی نهفته است. برای نمونه، میتوان به کوچههای ناظم الاطباء، مهدی قصاب و... اشاره کرد. با همین رویکرد در محله ایران، با نام جالب و پر راز و رمزی مواجه شدیم که شاید بهجز قدیمیهای محل، کمتر کسی از نسل نوجوان و جوان امروزی علت نامگذاری آن را بداند. روی تابلو پرچمی کوچه نوشته شده بود: دکتر «سنگ»!
کوچه دکتر سنگ در منطقه۱۲ قرار دارد. برای آگاهی از علت نامگذاری این کوچه با ساکنان قدیمی محله ایران همراه شدیم. آنها زوایای تازهای از زندگانی دکتر سنگ در محله ایران را برایمان بازگو کردند که خواندنش خالی از لطف نیست، بهویژه برای نسل جدید و افرادی که علاقهمند به تاریخچه شکلگیری محلهشان هستند.
آب قنات از وسط حیاط خانهاش میگذشت
اینطور که اهالی قدیمی خیابان ایران میگویند، خانه دکتر سنگ در انتهای همین کوچه بود. خانهای بزرگ، با معماری اصیل ایرانی که البته پس از مرگ صاحبخانه و فروش ملک به دیگران، خرابش کردند و به جای آن چندین آپارتمان ساختند، اما هرچه هست نام دکتر سنگ هنوز بر سر در این کوچه باقی مانده و کسی تا به حال نتوانسته آن را تغییر دهد.
حاج محسن تهرانی، از معتمدان محله ایران، به شنیدهها و روایتهایی از پدر و پدربزرگش درباره خانه و زندگی دکتر سنگ اشاره میکند و میگوید: «یک چشمه قنات پرآب از وسط حیاط و باغچه خانه دکتر پرویز سنگ میگذشت. چون آب قنات همیشه جاری و روان بود از اینجا به خیابان ایران (عینالدوله سابق) راه میگرفت و همینطور ادامه پیدا میکرد و به نقاط دور دستتر میرفت. آب قنات بسیار زلال و شفاف بود و شهروندان سالیان سال از این آب استفاده میکردند.»
در مطبش به روی بیپولها هم باز بود
تهرانی از دوران طفولیت وکودکی خاطرات زیادی در ذهن دارد که از قضا با دوران حیات و زندگی دکتر سنگ بیارتباط نیست. او تعریف میکند: «تا جایی که به خاطر دارم، مطب آقای دکتر گوشه حیاط خانهاش بود. یک اتاق بود با امکاناتی که برای ویزیت و معاینه بیماران نیاز داشت. آن سالها که در این محدوده پزشک زیاد نبود، وجود این مطب، نعمتی بود. بهویژه اینکه آقای دکتر در قید وبند پول و مادیات نبود و فقط به درمان و بهبود حال بیماران فکر میکرد.»
او از مادربزرگش شنیده که در زمان کودکی به بیماری عجیبی مبتلا شده که هیچ پزشکی قادر به درمانش نبوده و به قول معروف، وقتی نمیتوانستند تشخیص بدهندکه بیماریاش چیست، آقای دکتر سنگ او را درمان کرده است.
تهرانی از آقای دکتر سنگ، آن چهره مهربان را به خاطر دارد، چون این دیدار در دوران کودکی او اتفاق افتاده است. تهرانی در تکمیل صحبتهای خود میگوید: «خانواده ما، مثل همسایهها و اهل محل با آقای دکتر ارتباط خوبی داشتند. به خاطر مطبش، خانه دکتر سنگ پررفت و آمد بود، هم به دید و بازدید میرفتند و هم اگر دچار بیماری و مرضی میشدند به مطب آقای دکتر سر میزدند.»
به گفته تهرانی، این پزشک عادت داشت که در مطبش را باز بگذارد. آقای دکتر اصلاً منشی نداشت و خودش با مهربانی بیماران را به داخل مطب دعوت میکرد. این کار برای این بود که بیماران پشت در اتاق منتظر نمانند و خسته نشوند.
اینجا را با خانه و مطب آقای دکتر میشناختند
تهرانی درباره ویژگیهای اخلاقی این پزشک نیکوکار میگوید: «از پدرم شنیده بودم که دکتر سنگ در دوران قاجار نماینده مجلس بوده و بعد از اینکه دچار بیماری میشود، از فعالیت دولتی کنارهگیری میکند و به این محله میآید. همان موقع است که اینجا خانه بزرگی میخرد و با راهاندازی مطب، کار طبابت و درمان مردم را آغاز میکند.» خانواده آقای دکتر سنگ بسیار خونگرم و مهربان بودند. نقل میکنند که در خانهشان به روی اهالی باز بود تا شهروندان در زمان نیاز بتوانند بهراحتی داخل خانه و آشپزخانه رفتوآمد کنند و حتی وسایل و امکاناتی که میخواستند مثل مواد غذایی و... را بردارند و هر وقت که داشتند برگردانند.»
او اضافه میکند: «نامگذاری این کوچه به نام دکتر سنگ نیز به دوران خیلی قبل برمیگردد. یعنی زمانی که خانواده آقای دکتر در اینجا ساکن و صاحب بزرگترین خانه در این کوچه شدند اینجا را با مطب آقای دکتر میشناختند و به مرور زمان نامش را کوچه دکتر سنگ گذاشتند. البته خدمات و اقدامات خیرخواهانه آقای دکتر باعث شده که نامش همچنان در محله باقی بماند. اکنون تنها ریشسفیدان و قدیمیهای محله میتوانند درباره خانواده دکتر سنگ صحبت کنند؛ نسل جدید او را نمیشناسند. فردی که در دوران حیاتش چهره تأثیرگذاری در حرفه پزشکی و سیاست بود و تنها فرزندش را طوری تربت کرد که در مسیر خدمت به نیازمندان و محرومان جامعه پیشقدم باشد. او نامی نیک از خود به یادگار گذاشته است.»
بهجز طبابت، در نقاشی و خوشنویسی مهارت داشت
یکی از افراد با اطلاع محله ایران، حاج «غلامرضا فاضلی» است که در این محله پیرایشگاه داشته و بارها درباره دکتر سنگ برای تهرانی تعریف کرده که آقای دکتر علاوه بر مهارت در طبابت، در خوشنویسی و نقاشی هم مهارت زیادی داشته و حتی یک تابلو منظره زیبا برای یادگاری به او هدیه کرده است.
اینطور که اهالی میگویند، دکتر پرویز سنگ از مشتریهای دائمی این مغازه پیرایشگری بود. تهرانی در اینباره میگوید: «یادم میآید که در سالهایی پایانی عمرش که توان راه رفتن نداشت به کمک تنها فرزندش به اینجا میآمد تا سروصورتش را اصلاح کند. برخورد آقای دکتر با مردم و اهل محل خیلی محبتآمیز و صمیمانه بود و به همین خاطر همه دوستش داشتند و به او احترام میگذاشتند.»
به گفته تهرانی، آقای دکتر پرویز سنگ حدود ۳۰ سال قبل و در ۸۰سالگی به رحمت خدا رفته است. سالها قبل فرزند دکتر سنگ نیزکه پزشکی خوانده بود، روبهروی بیمارستان شفایحیائیان مطب داشت. رفتار خیرخواهانه ومنش نیکوکارانه پدر آنقدر بر او تأثیر گذاشته بود که او نیز مانند پدر آدم دستبهخیر و خیرخواهی شده بود. از برخی شهروندان شنیدهام که پسر دکتر سنگ، بیماران نیازمند و فقیر را رایگان معاینه میکرد و حتی گاهی وقتها به آنها پول میداد تا داروی مورد نیازشان را تهیه کنند. او نیز مردمدار بود.»
نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهرانشناس:
او نخستین رادیولوژیست ایران بود
مرحوم دکتر پرویز سنگ، نخستین رادیولوژیست ایران بود که توانست منشأ تحولی بزرگ در زمینه پزشکی شود. او در دوران قاجار ۲ بار نماینده مجلس بود و در برخی از کتابهای تاریخی درباره حضور ایشان در صحن مجلس مطالبی آمده است. در قدیم، اطبا حکمت و فلسفه میآموختند و به همین دلیل به آنها طبیب میگفتند.
نصرالله حدادی، تهرانشناس و پژوهشگر تاریخ با بیان این مطلب میافزاید: «البته واژه طبیب در آن روزگار معنای خاص خودش را داشت. آنها با توجه به جو و فضای روزگار با مردم مهربان بودند. اطبا عقیده داشتند اگر مال خودت باشی، دیگر پزشک نیستی. بیشتر اوقات «مطب» اینگونه طبیبان را «محکمه» میگفتند، این مکانها، مرکز تبادل نظر مردم بود و اطباء از جایگاه و مقام خاصی برخوردار بودند.»
حدادی اضافه میکند: «دکتر سنگ در زمان حیاتش به فکر مردم محروم و آدمهای فرودست جامعه بود و به همین دلیل نامش ماندگار شده است.»
نظر شما