تمام مجرمان با تخفیف دلسوزانه کمیته ملی المپیک ایتالیا روبهرو شده بودند اما هیچ تغییری در وضعیت آثمیلان ایجاد نشده بود.
میزبان داربی «مادولینا» به قدمت تاریخ فوتبال ایتالیا، میلان بود که با 8 امتیاز در رده دوازدهم جدول سری A قرار داشت. هواداران روسونری اغلب سکوهای جوزپه مهآتزا را در اختیار داشتند و آغاز مسابقه به آنها این نوید را میداد که میلان میتواند کم لطفی کمیته ملی المپیک را با پیروزی بر رقیب دیرینه جبران کند.
استفانو فارینا، داور اهل شهر کوچک نویلیگر در سوتش دمید و بازی با میدانداری میلان آغاز شد. یک سوی ماجرا، روبرتو مانچینی با موهای افشان ایستاده بود و سوی دیگر کارلو آنچلوتی مربی تمام 5 سال گذشته آثمیلان.
دو مربی جوانی که در یورو 88 جزو نفرات ثابت تیم ملی ایتالیا بودند. کارلتو در خط هافبک و مانچو در پیشانی خط حمله. دو بازیکن سالهای دور میلان و لاتزیو در جام جهانی سال 1990 و در خاک ایتالیا هم عضو آتزوریها بودند اما از روی نیمکت هنرنمایی روبرتو باجو و سالواتوره اسکیلاچی را تماشا میکردند. حالا پس از سالها دو همبازی قدیمی یک بار دیگر و در قامت دو رقیب به دیدار یکدیگر آمده بودند.
روسونریها با ترکیب 1-2-3-4 به میدان آمده بودند و نراتزوریها از روش کلاسیک 2-4-4 استفاده میکردند. دقایق ابتدایی بازی با حملات متعددی بر روی دروازه دو تیم آغاز شد اما کسی که بیش از همه به چشم میآمد، خاویر زانتی کاپیتان پر سابقه اینتریها بود.
سرعت بسیار زیاد علیرغم سن بالای او، دربیلهای متوالی، حرکات پا به توپ عالی و پاسهای دقیق زانتی، 15 دقیقه ابتدای بازی را به نام او سند زده بود.
در یکی از همین نفوذها بود که زانتی با خطا متوقف شد و استانکوویچ پشت ضربه ایستاد.
سانتر عالی بازیکن صرب نراتزوریها مترادف بود با اولین گل این تیم.
هرنان کرسپو بالاتر از هماوردش در تیم رقیب، پیپو اینزاگی توپ را با ضربه سر به گوشه دروازه دیدا زد و توپ به تور چسبید و هواداران کم تعداد اینتر به سقف آسمان.
چهره کارلتو کاملا بهتزده بود. او در تاریخ داربیهای میلان، رکورد جالبی بر جا گذاشته بود. شش پیروزی و تنها دو شکست در کارنامه کارلو آنچلوتی به چشم میخورد اما کرسپو که ابتدای فصل برای انتخاب یکی از دو تیم میلان و اینتر دچار تردید شده بود، تیر اول را شلیک کرد و آنچلوتی را به فکر فرو برد که شاید این آخرین داربی او به عنوان مربی میلان باشد.
پنج دقیقه بعد، خود استانکوویچ، پاس مایکون را به گل دوم اینتریها تبدیل کرد. یک شوت از پشت محوطه جریمه میلان و تماشای دیدا، دومین گل نراتزوری را رقم زد. او آنچنان از خود بیخود شده بود که به سمت مانچو دوید، یقه کت او را گرفت و آنچنان تکانش داد که موهایش کاملا در هوا پخش شدند و او چند قدم به عقب پرت شد.
نسخه جدید پاول ندود، ارزشهایش را به هواداران اینتر ثابت کرده بود.
دو دقیقه بعد ضربه بینظیر کاکا را هموطنش جولیو سزار با نوک انگشتان دست به کرنر فرستاد. چهره برلوسکونی و گالیانی که این فرصت را از دست رفته میدیدند، بسیار دیدنی بود. کلافگی در چهره نخست وزیر سابق ایتالیا موج میزد.
تیم او میزبان بود، اما 0-2 عقب افتاده بود. ترکیب میلان بسیار ناهمگون نشان میداد. اگر آنها با همین ترکیب یک سال دیگر هم بازی میکردند، نمیتوانستند قفل دروازه اینتر را بگشایند.
یانکولوفسکی مدافع چپ روسونری که به شکل طعنهآمیزی با دو گل، بهترین گلزن میلان در سری A است، آن قدر پر اشتباه ظاهر شد که صدای هواداران میلان را در آورد. همچنین آمبروسینی که به شکل مضحکی کاپیتان میلان شده بود. اتفاقا میلان از همین نقطه هم ضربه خورد.
در ابتدای نیمه دوم، کارلتو دست به یک حرکت انتحاری زد. سه تعویض همزمان در ابتدای 45 دقیقه دوم. یانکولوفسکی، آمبروسینی و اینزاگی کم اثر از بازی خارج شدند و پائولو مالدینی، اولیویرا و جیلاردینو به زمین آمدند تا شاید نیمه دوم، سورپرایزهای جالبی در برداشته باشد. گتوزو در حضور مالدینی، بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست و البته در دقیقه 47 در حالی که میلانیها عزم را برای حمله همه جانبه بر روی دروازه اینتر جزم کرده بودند، اینتر گل سوم را به ثمر رساند.
در حالی که 3 بازیکن اینتر در یک ضد حمله ناگهانی، در مقابل 2 مدافع میلان قرار داشتند زلاتان از تکل عالی نستا عبور کرد و با یک ضربه رو پا دروازه دیدا را برای بار سوم باز کرد. همه چیز از دست رفته به نظر میرسید.
فصل 2001-2000 بود که میلان با نتیجه 0-6 اینتر را در هم کوبیده بود و حالا فرصت برای بازیکنان ماسیمو موراتی تاجر معروف نفت ایتالیا فراهم بود تا انتقام آن فاجعه را بگیرند. اما سه دقیقه بعد، سیدورف یکی از گلها را جبران کرد.
چند دقیقه بعد جیلاردینو بر روی سانتر کافو با یک ضربه سر عالی و محکم، دروازه جولیو سزار را باز کرد اما داور به درستی آفساید او را اعلام کرد.
دقیقه 68، به نظر میرسید که نراتزوری کار را تمام کرده است. مارکو ماتراتزی که نیمه اول به علت شوت سنگین کافو، دچار سرگیجه شده بود، با ضربه سر دروازه دیدا را برای بار چهارم باز کرد.
او آن قدر ذوق زده شده بود که فراموش کرد نیمه اول یک کارت زرد گرفته، پیراهنش را روی صورتش کشید و به سمت هواداران میلان رفت تا نوشتههای روی پیراهن زیرش را به آنها نشان دهد و طبیعی بود که این عمل او با عکسالعملی به نام کارت زرد دوم و اخراج توام شود. از همین جا بود که میلان با قدرت بیشتری توپ و میدان را در اختیار گرفت.
دقیقه 76جیلاردینو سانتر عالی کافو را با ضربه سر به دروازه جولیو سزار چسباند و نتیجه 2-4 شد. ریسک آنچلوتی جواب داده بود. میلان پس از گل زلاتان کاملا بازی را در اختیار گرفته بود و 45 دقیقه نیمه دوم کاملا در سیطره میلان بود.
آنها مدام روی دروازه اینتر حمله میکردند و اوج هیجان را به هوادارانشان هدیه میکردند اما یک دروازهبان خونسرد به نام جولیو سزار، سد محکمی در مقابل این حملات بود تا اینکه اشتباه همین سد محکم، در دقیقه 91 باعث شد سوپر استار میلان، کاکا اختلاف را به یک گل برساند.
تمام پنج دقیقه وقت اضافه هم توپ حول و حوش محوطه جریمه اینتر بود اما نهایتا با سوت فارینا قسمت اعظم هشتاد و سه هزار و ششصد و هفتادو نه نفر حاضر در ورزشگاه غمگین و اندوهناک بودند و بازیکنان اینتر به سبک کسانی که انگار جام جهانی را فتح کردهاند، شادی میکردند. میلان باخت اما نشان داد بدون شوچنکو هم میتواند عالی بازی کند.