اما به راستی چه تعداد از این خیل عظیم بازدیدکننده کتابخوان حرفهای هستند.
شگفتی اینجاست که صنعت نشر کتاب در ایران با 1000 تا حداکثر 3000 تیراژ، چطور پاسخگوی این همه مخاطب است؟ در حالی که اغلب ناشران در محاسبات خود برای فروش همین تیراژ اندک سه سال وقت در نظر میگیرند و همه از کسادی بازار کتاب مینالند.
وقتی در جامعهای که میانگین آمار مطالعه و کتابخوانی آن برای هر نفر در روز 8 تا 01 دقیقه است چگونه میشود حضور پرازدحام این بازدیدکنندگان را به کتاب مرتبط کرد؟
24 آبان روز ملی کتابخوانی است.این در حالی است که اصلاح نظام آموزشی برای گسترشکتابخوانی کلیدی و سرنوشت ساز است. متأسفانه در کشور ما، برای ایجاد شوق و رغبت نسبت به فرهنگ کتابخوانی و مطالعه به درستی عمل نشده و برنامه مشخصی برای مطالعه وجود ندارد و کتابخانههای مدارس نیز از سوی دانشآموزان چندان جدی گرفته نمیشود و همین بیتوجهی سبب نزول سطح مطالعه در بین جوانان و دانشآموزان میشود، در حالی که شالوده شوق به مطالعه و کتابخوانی در دبستان، راهنمایی و دبیرستانها، گذاشته میشود.
این در شرایطی است که با نهایت تأسف باید گفت که مردم دقایق محدودی را به مطالعه اختصاص میدهند، در حالی که در کشورهای هم سطح ما به طور میانگین هر فردیک ساعت در روز مطالعه میکند.درکشورما زمانی که کتابخانه بهعنوان یکی از گزینههای مهم برای پر کردن اوقات فراغت باید خودش را نشان دهد، بیرغبتی مردم به مطالعه و کتابخوانی به وضوح قابل لمس است.
کتاب نه، روزنامه آری
مهرشاد، دانش آموز سال سوم دبیرستان را در بوستان ملت میبینیم، در حال خواندن روزنامه ورزشی است. او میگوید: «قبلاً کتاب زیاد میخواندم. ولی یک روز همه آنها را بوسیدم و کنار گذاشتم. الان اوقات فراغتم را با خواندن روزنامه و مجله میگذرانم.»
او اضافه میکند: «کتاب خواندن مرا خسته میکند ولی مطالعه و مرور نشریات باعث میشود فرد اجتماعی بار بیاید. روزنامه و نشریات تغییرات روزبه روز دنیای اطراف را به جوانان نشان میدهند و آنها را در مسائل مختلف صاحبنظر میکنند.»
شاید بتوان افراط بیش از حد او را در خواندن روزنامه یا به قول خودش «خوردن»! آن، دلیل ترک عادت کتابخوانی او دانست اما واقعاً کسی هست که از داشتن یاری مهربان و دانایی خوش بیان بینیاز باشد؟
اما سایه صولتی، دانشجوی محیطزیست میگوید: «ممکن نیست از مطالعه غافل شوم. کتابهای خوب تمام نشدنی هستند و مطمئنم اگر کسی یک کتاب خوب و باارزش بخواند دیگر هیچ وقت از مطالعه دست بر نمیدارد.»
در بسیاری از مواقع نوجوانان و جوانان از وجود کتابخانه در محلشان بیاطلاع هستند و در واقع کتابخانه در معرض دید و دسترس و تبلیغ افراد قرار نگرفته است و این باعث میشود کتاب جزو انتخابهای فرد در زمان بیکاری نباشد و اگر شخص وقت یا ساعتی برای فراغت داشته باشد، آن را به جای کتاب خواندن، با رفتارهای هنجار و ناهنجار و تفریحات سالم و ناسالم در کنار دوستان و همسالان خود بگذراند، چون او نمیداند این اوقات فراغت را می تواند با کتاب خواندن و مطالعه و افزودن به معلومات و اطلاعات عمومی خود سپری کند.
همان طور که همه میدانیم ما ملتی هستیم که قدیمیترین و غنیترین کتابخانههای دنیا را داشتهایم؛ مانند کتابخانه خواجه نصیرالدین طوسی در مراغه با بیش از 40 هزار جلد کتاب و نسخ خطی که در زمان خود در کشورهای اروپایی شاید عدد کتابهای کتابخانههای آنان به یکصد جلد هم نمیرسیده است.
جامعه جهانی هر روز در پرتو تحولات جدید، فناوری مدرن و روزآمدی را به جامعه ارائه میدهد و در این میان اگر کسی از دانش و فن و تکنیک روز عقب بماند هیچ وقت فرصت جبرانی برای سالهای از دست رفته ندارد و درنتیجه بسیاری از مسائل همگام و هماهنگ با دیگر افراد جامعه نخواهد بود. اگر بخواهیم جامعهای پیشرو داشته باشیم و هر روز فاصله ما از نظر تمدن و فناوری با جوامع پیشرفته بیشتر نشود و همچنین اگر بخواهیم از نظر فرهنگی جامعهای بهنجار داشته باشیم؛ یعنی جامعهای که بتواند از یک تاریخ و فرهنگ غنی و عظیم ما حمایت کند و حامی و نماینده آن در بین کشورهای دیگر باشد باید برای اهمیت و ارزش دادن افراد به کتاب و مطالعه عمیقا بیندیشیم و بسیار برنامهریزی کنیم، چون ما چه بخواهیم و چه نخواهیم تکنیک و دانش و فناوری، روز به روز به ما دیکته میشود. پس جامعه باید وسایل ارتقا و زمینههای ایجاد آن را فراهم کند. باید در بخش عوامل اجتماعی برای رشد شاخص مطالعه، حرکت جدیتری داشته باشیم.
تربیت نسل کتابخوان
خانواده عامل مؤثری در شکلگیری شخصیت و الگوسازی رفتاری فرزندان است و شکلگیری شخصیت افراد در مدرسه و جامعه به گونهای است که متاثر از تصمیمگیریها و امکاناتی است که کاملا در اختیار دولت است. بهنظر میرسد اگر در مدارس برنامهای ترتیب داده شود که دانشآموزان ساعتی را برای مطالعه به کتابخانه بروند و معلمان و دبیران و کتابدارها آنان را راهنمایی کنند و بر مطالعه و کتابخوانی آنها نظارت داشته باشند شاید زمینه ایجاد انگیزه فرهنگ کتابخوانی و مطالعه را در دانش آموزان فراهم کنیم.
در این میان نقش و جایگاه فرهنگ کتابخوانی بر اثر نیاز افراد جامعه ایجاد میشود، اما فرهنگ و وجود چنین نیازی هنوز بهخوبی در بین مردم ما جانیفتاده است. برای آگاهسازی این افراد و ترویج فرهنگ مطالعه باید بسترسازیهایی از سوی کانون خانوادهها، مسئولان و خصوصا وسایل ارتباط جمعی صورت گیرد تا نسلهای آینده نسلهایی کتابخوان باشند.