مجموع نظرات: ۲۰
یکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۵
۶ نفر

انگار نه انگار که در آستانه ۷۰سالگی است. مسافت برای حاج «عباس عرب» مفهومی ندارد و خستگی در کارش نیست. برای او فرقی نمی‌کند کسی که به کمکش احتیاج دارد همین نزدیکی‌ها باشد یا آن سر شهر و حتی خارج از شهر زندگی کند. برای گره‌گشایی همیشه آماده‌ است و هرکاری از دستش بربیاید برای مددجویان انجام می‌دهد.

خير محله تختي

همشهری آنلاین - زهرا بلندی:‌ خودرویش را سر خیابان مهاجر پارک کرده و مقابل بوستان شهید رجایی ایستاده است. دفتری نسبتاً قطور در دست گرفته و حین صحبت کردن با تلفن‌همراه سعی می‌کند داخل آن مواردی را یادداشت کند.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا بخوانید.

حاج عباس عرب، خیر ۶۹ساله، ساکن محله تختی منطقه ۱۶ است که پس از سال‌ها زندگی در شرایطی سخت و در خانواده‌ای کمتربرخوردار در روستای نصرآباد کاشان، از ۴۰ سال پیش وقتی شرایط اقتصادی‌اش به حد مطلوب می‌رسد، تصمیم می‌گیرد قدمی هم در کمک به افراد کمتربرخوردار بردارد: «پدرم در تهران کارگری می‌کرد و من هم ۸ سال بیشتر نداشتم که به قصد کمک به مخارج خانواده برای کار به تهران آمدم. پدر در خیابانی خاکی که همان صابونیان فعلی است داخل بنگاهی کار می‌کرد، من هم پس از رسیدن به تهران به عنوان کارگر در یک کارگاه صافکاری خودرو در میدان امام حسین(ع) مشغول به کار شدم. صبح تا شب سرکار و شب‌ها هم همراه ۷-۸ کارگر در بنگاه، کنار پدرم می‌خوابیدم؛ برای پسری به سن و سال من شرایط سختی بود، گاهی مجبور می‌شدم ۱۰ ماه به شهرمان برنگردم و مادر و خواهرهایم را نبینم.»

 آقای گره‌گشا؛ گوش به زنگ و دست به نقد

تعمیر خودروهای جبهه

بعد از ۷ سال کار کردن، در ۱۵ سالگی کمی اوضاع اقتصادی‌اش بهتر شد و با یادگیری پیچ و خم این حرفه، مستقل شد و یک مغازه برای خودش دست و پا کرد: «تمام تلاشم این بود که بتوانم پدرم را از آن بنگاه باربری و کار سنگین نجات بدهم. در ۲۲ سالگی ازدواج کردم و مدتی بعد هم توانستم یک خانه بخرم. بنده خدا پدرم آدم صاف و ساده‌ای بود و با وجود نداری، هرکاری از دستش برمی‌آمد برای همنوعانش انجام می‌داد و من هم این منش را از او یاد گرفته بودم. از وقتی خودم را شناختم دنبال فرصتی بودم تا بتوانم قدمی برای حال خوب همنوعانم بردارم.» شروع فعالیتش در این زمینه به حدود ۴۰ سال پیش، وقتی عضو مؤسسه خیریه‌ رضویه شد، برمی‌گردد: «ابتدا خانواده‌های کمتربرخوردار را شناسایی می‌کردیم و بعد از یک هفته بررسی و تحقیق آنها را از کمک‌هایمان بهره‌مند می‌کردیم. با آغاز جنگ و دفاع مقدس، با توجه به نیازی که به شغل ما در جبهه و بحبوحه جنگ احساس می‌شد، با تعمیر رایگان خودروهای آسیب‌دیده در جبهه به هم‌وطنانمان خدمات انسان‌دوستانه ارائه می‌کردیم.»

 آقای گره‌گشا؛ گوش به زنگ و دست به نقد

کمک‌رسانی از تختی تا رباط‌کریم

پس از سال‌ها زندگی در محله تختی، حالا بیشتر اهالی محله او را می‌شناسند. به خصوص از ۱۲ سال پیش که تصمیم می‌گیرد به صورت شخصی در کمک به افراد کمتربرخوردار فعالیت داشته باشد: «طی این سال‌ها، افراد زیادی با شناختی که از من پیدا کرده‌اند هرکجا با فردی نیازمندِ کمک برمی‌خورند با من تماس می‌گیرند. مواردی را که اضطراری نباشد، با شناسایی دقیق به خیریه معرفی می‌کنم، اما چون برخی موارد اضطراری هستند و نمی‌توانم برای حل شدن مشکلشان صبر کنم، از ۱۰-۱۲ سال پیش تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم و با کمک دوستان و خانواده وظیفه رسیدگی فوری به آنها را به عهده بگیرم. در این سال‌ها معتمدان محله و حتی محله‌های دیگر را شناخته‌ام و هریک از آنها هرکجا نیاز به کمکی فوری داشته باشند با من تماس می‌گیرند. از ساکنان علی‌آباد تا رباط‌کریم و از تختی تا ورامین و... شماره‌ام را دارند و وقتی از من تقاضای کمک می‌کنند، دیگر برایم فرقی ندارد کجا هستم و فاصله‌ام با آنها چقدر است؛ ماشینم را روشن می‌کنم و راه می‌افتم.»

 آقای گره‌گشا؛ گوش به زنگ و دست به نقد

استفاده از پس‌انداز شخصی برای کمک به شهروندان

به صورت سرپایی و شخصی حدود ۱۲۰ نفر را تحت پوشش دارد و هرکس با هرمشکلی سراغش می‌آید، در حد توان مالی خود و با کمک‌هایی که از لطف خانواده و دوستانش جمع می‌شود، چه از نظر معیشتی و ارائه سبدهای کالا، چه پرداخت هزینه‌های درمانی، تهیه جهیزیه، سیسمونی، معرفی به پزشکان خیر و...، از آنها حمایت می‌کند: «خیلی‌وقت‌ها با استفاده از پس‌اندازی که از فروش زمینی در کاشان و مغازه‌ای در تهران دارم، برای کمک به نیازمندان هزینه می‌کنم. با انجام این کارها و صرف پس‌اندازم در این امور نه‌تنها کمبودی در زندگی‌ام احساس نمی‌کنم، بلکه سلامت جسم و بهره‌مندی از فرزندانی صالح را برکت این کار می‌دانم.»

خانه‌به‌خانه؛ گره‌گشایی

صندوق عقب ماشینش پر از کارتن‌های ارزاق است. کار هر روزش این است که دفتر شماره‌ تلفن‌ها و نشانی نیازمندان را بردارد و با بازدید روزانه از حداقل ۱۰ خانواده به مشکلاتشان رسیدگی  و گرهی از کارشان باز کند. «افسانه»، بانویی جوان، یکی از همین افراد است که امروز سراغش آمده‌ تا بسته ارزاق به او بدهد. خودرویش را سر خیابان پشتی خانه مددجو  پارک کرده تا هیچ‌یک از همسایه‌ها متوجه کسی که می‌خواهد ارزاق را دریافت کند، نشوند. افسانه به محض رسیدن عرب، دعاهای پرخیر و برکتش را نثار او می‌کند و می‌گوید: «همسرم در ریه‌اش توده دارد، با پوکی استخوان شدیدی که دارد، نمی‌تواند درست راه برود؛ پا و کتفش پلاتین دارد. من خودم کار نظافت منزل انجام می‌دهم و از این طریق امور زندگی را می‌چرخانم، اما خب کفاف مستأجری و ماهی ۳ میلیون اجاره‌خانه را نمی‌دهد. از ۳ سال پیش که آقای عرب با ما آشنا شدند، خیلی کمک حال ما هستند.»

 آقای گره‌گشا؛ گوش به زنگ و دست به نقد

ارادت ویژه سالمند ۶۹ساله به سالمندان

این خیر ۶۹ ساله از آنجا که خودش سالمند است، ارادت خاصی هم به سالمندان دارد و به مشکلات این گروه هم رسیدگی می‌کند : «بعد از عضویت در کانون سالمندان، با مشارکت «احمد کریمی» دبیر کانون سالمندان منطقه ۱۶ سعی می‌کنم به مشکلات این گروه هم رسیدگی کنم. ایشان که شناخت خوبی از سالمندان مستحق دارند، خیلی وقت‌ها من را همراهی  و کمک می‌کنند.» «خلیل دوست‌محمدی»، ساکن و کاسب قدیمی محله تختی ،که به‌خوبی  عرب را می‌شناسد و در کمک‌رسانی به مشتریان کمتربرخوردارش از حمایت‌های او بهره‌مند شده است، می‌گوید: «من به دلیل اینکه کاسب محله هستم و شناختی نسبی از اوضاع اقتصادی اهالی محله دارم، در شناسایی نیازمندان به او می‌توانم کمک کنم. هرکس را که می‌شناسم به او معرفی می‌کنم و او هم با مسئولیت پدرانه، بعد از بررسی‌های شخصی، با ارائه بسته‌های ارزاق و... از آنها حمایت می‌کند.» 

کد خبر 681860

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 15
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • صبوري IR ۱۰:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
    24 0
    كسي كه خودش در سختي بزرگ شده حال محرومان را مي فهمد
  • سحر IR ۱۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
    13 0
    عالی
  • IR ۲۲:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
    17 0
    خدا عوض خیر بهش بده. دنیا به سر این خوبان میچرخه
  • محسن سلیمی IR ۲۳:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
    17 0
    یکی مستأجرش را از خانه بیرون می کند و یکی مثل این آقا پس اندازش را صرف کمک به نیازمندان می کند.خدا بیشترشان کند چنین آدم هایی را....
  • محمدتقی فرشباف قویفکر IR ۱۰:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
    16 0
    کار بسیار با ارزش و انسانی است.