زمانی که ماموران به طور اتفاقی به وجود این اسلحه زیر بالش مرد 56 ساله پی بردند، اعلام کردند که او دیگر شرایط حمل اسلحه را ندارد، زیرا به درستی از این سلاح نگهداری نکرده است.
این در حالی است که ماموران کاملا اتفاقی و در پی یک نزاع خانوادگی وارد خانه این مرد شدند و اسلحه را پیدا کردند. قاضی دادگاه که جواز اسلحه این مرد را باطل کرده است، می‌گوید: اسلحه پر زیر بالش مرد، زندگی وی و دیگران را به خطر می‌اندازد. البته این مرد می‌گوید که سال‌هاست این کار را انجام می‌دهد.
دستبرد به غذای معلم
اوهایو: تنبیه یک دانش‌آموز توسط معلمش موجب شد که این پسربچه به وعده ناهار معلم دستبرد بزند. این دانش‌آموز که تمرینات درسی خود را انجام نداده بود، مورد انتقاد شدید معلم قرار گرفت و ناچار شد چند بار نوشتن تمرین‌های درسی را تکرار کند.
هرچند او این اقدام را انجام داد اما از اینکه جلوی سایر همکلاسی‌هایش تحقیر شده بود، بسیار ناراحت بود و به همین دلیل تصمیم گرفت از معلمش انتقام بگیرد.
به همین دلیل این پسربچه به ناهارخوری رفت و ظرف غذای معلمش را که از خانه آورده بود، برداشت و در سطل زباله انداخت. البته ناظم مدرسه این صحنه را دید و او را به دفتر مدیر احضار کرد.
گفتنی است، جریمه این دانش‌آموز این است که تا پایان سال تحصیلی نمی‌تواند به سالن غذاخوری وارد شود. در واقع او باید ناهار خود را از خانه بیاورد و آن را در محوطه حیاط صرف کند.
شناسایی تلفن همراه
نیوجرسی: هرچند به همراه داشتن تلفن همراه در زندان‌ها ممنوع است اما اخیرا موارد متعددی از وجود تلفن همراه درزندان‌ها و استفاده زندانیان از این وسیله گزارش شده است.
به همین دلیل مقامات زندان دست به ابتکار جالبی زده‌اند و با صرف هزینه‌ای زیاد گروهی از سگ‌ها را برای شناسایی تلفن همراه آموزش داده اند. این سگ‌ها می‌توانند از طریق بو کشیدن، تلفن‌های همراه پنهان شده در سلول‌های زندان را شناسایی کنند.
نکته جالب این است که آنها حتی می‌توانند در صورت خاموش بودن تلفن‌های همراه هم آنها را کشف کنند.
مقامات زندان در مورد اجرای این طرح می‌گویند: زندانیان می‌توانند از طریق تلفن همراه با خارج از زندان ارتباط برقرار کرده و برنامه عملیات خلاف یا فرار از زندان را طرح‌ریزی کنند، پس باید با شدت هرچه بیشتر با ورود تلفن همراه به زندان مقابله شود.
قبض آب 3 هزار دلاری
دالاس: مرد 84 ساله‌ای که باید صورتحساب 3 هزار دلاری آب‌بهای مصرفی را پرداخت می‌کرد به دنبال دست و دلبازی و سخاوتمندی دیگران از پرداخت این هزینه معاف شد.
این پیرمرد در یک خانه بسیار قدیمی زندگی می‌کرد و از آنجایی که سیستم لوله‌کشی این ساختمان بسیار فرسوده بود، نشتی لوله‌ها، آب زیادی را به هدر داده بود.
اما این پیرمرد از جریان مطلع نبود و تنها دریافت قبض 3 هزار دلاری موجب شد که او به ترکیدگی لوله‌ها پی ببرد.
اما در حالی که او تنها چند هفته برای پرداخت این صورتحساب وقت داشت و از سویی دیگر در وضعیت مالی خوبی به سر نمی‌برد، همسایگانش برای او پول جمع‌آوری کردند.
همسایگان این پیرمرد مراسمی ترتیب دادند که در آن افراد می‌توانستند از 5 دلار تا 500 دلار به وی کمک کنند. در پایان مراسم 3 هزار دلار برای این پیرمرد جمع‌آوری شد و او توانست به کمک همسایگان قبض آب را پرداخت کند.
