اصولاً اصلاح، بهبود و پیشرفت نظام آموزشی، منوط به اجرای پژوهشهای تربیتی است و تقویت فعالیتهای پژوهشی بهعنوان یکی از راهکارهای مؤثر و مهم در افزایش کارایی مورد توجه است. برای آنکه بتوانیم راهحلهای اساسی و بنیادی برای مسائل و مشکلات موجود پیدا کنیم، نیازمند آن هستیم که پژوهشهای کاربردی در این زمینهها انجام دهیم و یافتههای پژوهشی را بهکار گیریم. تضمین سلامت و صحت در تصمیمگیریها نیز مستلزم استفاده از نتایج پژوهشی است.
حتی ما اگر در جنبههایی موفق نیز بودهایم با پژوهش باید علل این توفیق را شناخت و درصدد حفظ و نگهداری یا تقویت، رشد، توسعه و بهبود آن برآمد، چرا که برای هر وضعیت موجودی ولو مطلوب، وضعیت مطلوبتری را میتوان در نظر گرفت و هدفهای پسندیده تری را برنامهریزی کرد. بنابراین تنها با پژوهش است که زمینه و بستر مناسب برای بهبود فرایند تصمیمگیری و شناخت مشکلات، ارائه راهحلهای کاربردی، ارزیابی طرحها و برنامهها، اصلاح امور و به تبع، افزایش کارایی و بهرهوری فراهم میآید.
با آنکه مهمترین عامل پیشرفت و توفیق فزاینده بشر در آغاز هزاره سوم، اهمیت دادن به فرایند پژوهش و استفاده بهینه از یافتهها در عرصههای مختلف دانش و تکنولوژی است، اما در کشور ما نگرانیهای قابل توجهی در زمینه عدمارتباط مناسب میان پژوهشها و تصمیمات در حوزههای مختلف بهویژه در تعلیم و تربیت وجود دارد و ما شاهد شکاف و فاصله زیادی بین اطلاعات حاصل از پژوهشها و تصمیمگیریها برای تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامهها هستیم.
بعد از گسترش اقدامات کمی ما مجبوریم در جهت کیفیت و بهبود بخشیدن کیفی فرایند آموزش و پرورش کودکان این مرز و بوم گام برداریم و این ممکن نخواهد شد مگر اینکه اجرای پژوهشهای بنیادی و کاربردی و استفاده از نتایج این پژوهشها را سرلوحه کار خود قرار دهیم.
اگر چه طی سالهای گذشته پژوهشهایی در حوزه آموزش و پرورش صورت گرفته و اقدامات مؤثری در جهت پژوهش محوری و اقدام پژوهشی انجام شده است، لکن تا رسیدن به حد مطلوب در این زمینه، فاصله زیادی داشته و راهی طولانی و پر فراز و نشیب را در پیش داریم.
باید کاری کنیم که پژوهش را از گوشه عزلت بیرون آوریم، چرا که مهجور ماندن یا محدود ماندن آن باعث خواهد شد که تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای ما با بینش و بصیرت همه جانبه اتخاذ نشود و بیاثر و بیثمر باشد. باید پژوهش از حد یک احساس بگذرد و بهصورت یک فرهنگ مطرح شده و در تمامی دستاندرکاران نهادینه شود.
باید طوری عمل شود که هر معلم، کلاس را بهعنوان یک محیط مناسب برای انجام پژوهشهای تربیتی در نظر داشته و با استفاده از روشهای علمی، تجربیات خود را به محک بررسی و آزمایش بگذارد. باید در میان تصمیمگیرندگان و برنامهریزان، این فرهنگ و باور را بهوجود آورد که برای اتخاذ هر تصمیمی خصوصاً در آموزش و پرورش با توجه به موقعیت خاص آن، بر یافتههای پژوهشی تکیه کرد و بدین ترتیب احتمال خطا و انحراف را به حداقل ممکن رساند.
استفاده از یافتههای پژوهشی به وسیله مدیران هر سطح، فضایی مناسب برای بهکارگیری این یافتهها در میان تمامی کارکنان آن مجموعه را فراهم میآورد.
شرط گسترش و بسط پژوهش، اعتقاد به آن است؛ یعنی قبول این اصل که اصلاح،بهبود و پیشرفت اجزای نظام آموزشی منوط به پژوهشهای تربیتی و استفاده از یافتههای آن است. بنابراین باید درصدد یافتن راهکارهایی باشیم که اولاً این باور ایجاد شود و ثانیاً امکان بهکارگیری یافتههای پژوهشی فراهم شود.
باید تلاش شود تا راهکارهایی برای نشر و اشاعه یافتههای پژوهشی جستوجو کرد. نتایج و یافتههای پژوهشی را در جلساتی به بحث گذاشت و با تدوین مقالاتی این یافتهها را منتشر کرد و گسترش داد. این امر باعث خواهد شد علاوه بر آنکه برنامهریزان و دستاندرکاران از نتایج و یافتههای پژوهشی مطلع شوند، فرهنگ پژوهش در میان تمامی دستاندرکاران پذیرفته و نهادینه شود.
در حال حاضر ما با مسائل و مشکلاتی در حوزه آموزش و پرورش مواجه هستیم که نیازمند راهحلهای منطقی و علمی است. مسائل آموزشی، مواد آموزشی، شیوههای آموزشی، مسائل تربیتی و پرورشی، مسائل ارزشیابی و... همه در مرحله اجرا با مشکلاتی مواجه هستند.
امروزه در آموزش و پرورش، شاهد طرحهایی هستیم که بهصورت آزمایشی چند سالی اجرا و هزینههای زیادی برای آن صرف میشود، ولی با تغییر مدیریتها، طرحها و برنامهها نیز تغییر میکند یا متوقف میشود. بدیهی است که دلایلی هم برای این طرحها و اجرای آن ارائه شده، اما این سؤال مطرح است که بر چه اساس و منطق علمی این طرحها اجرا شده و دلایل لغو آنچه بوده است. اگر طرحی بر مبنای نیاز واقعی و براساس نظرات علمی حاصل از پژوهشهای علمی باشد، طراحان آن میتوانند هر مدیری را متقاعد سازند که طرح در جهت اهداف یا حل مشکلات موجود بوده و بایستی ادامه پیدا کند. بنابراین لازم است قبل از هر تصمیم و اقدامی هر چند کوچک و ساده، عمیقترین و پیچیدهترین بررسیها و پژوهشها را انجام داد تا صحت و سلامت تصمیمگیریها تضمین شود.
بهطور کلی باید پژوهش را جدیتر بگیریم، دامنه آنرا گسترش دهیم و به پژوهش درباره برنامهها و روشها بها و ارزش لازم را بدهیم. پژوهشهای کاربردی که نتیجه آن سریعتر است را در اولویت قرار داده و در پژوهشهای خود، ارائه راهبردهای اجرایی را با توجه به واقعیتهای موجود در آموزش و پرورش سرلوحه کار خود قرار دهیم.