همشهری آنلاین _ مریم قاسمی : سن و سالی ازشان گذشته است. وقتی به چهرهشان نگاه میکنیم؛ به برق نگاهشان و چین و چروک روی پیشانی شان؛ ناخودآگاه یاد پدربزرگهایی میافتیم که شب چله ها به انتظار آمدن نوه و نتیجهشان چشم به در میمانند. اما داستان این سرا کمی فرق دارد. این پدران و پدربزرگها از خانواده و فرزندانشان کمی دور افتاده اند؛ نه اینکه دوستشان نداشته باشند، نه. مدتی چراغشان را در شب های تاریک شهر گم کرده و در آن ظلمات به بیراهه افتادهاند. اما نگران نباشید چون قرار است که خودشان را تغییر دهند و راهشان را دوباره پیدا کنند. مگر این نیست که در بلندترین شب سال آدم ها به آرزویشان می رسند. به دستان این آدمهای شریف نگاه کنید که چگونه برای دعای عاقبت به خیری رو به آسمان خدا بلند شده؛ خوب گوش کنید، صدای آمین آنها را میشنوید. یقین بدانید که خدای مهربان صدای قلب این آدم ها را میشنود؛ خیلی زود و زودتر از آنچه تصورش را می کنیم.
شهرداری منطقه۹ با فراهم کردن امکانات و وسایل مختلف و متنوع، شب یلدای متفاوتی را برای مددجویان مستقر در مددسرا رقم زد. هر چیزی را که تصورش را کنید برای این جشن و آیین سنتی تدارک دیده بودند؛ از قاچهای شیرین هندوانه تا پیالههای پر از دانههای مرواریدی و قرمز رنگ انار.
نظر شما