به گزارش همشهری آنلاین، میانگین سن بازنشستگی در کشور ۵۳سال است و سن امید به زندگی ۸۳سال؛ یعنی ۳۰سال زندگی پس از فراغت از کار برای سالمندان ایرانی، اما مشکل اینجاست که پدیده «سالمندی تنها» در کشور رو به افزایش است.
سال۸۸ حدود ۵.۸درصد سالمندان مرد و ۲۰.۵درصد از سالمندان زن، تنها بودند. سال۹۵ هم ۰.۹درصد از افراد هرگز ازدواج نکردند که از این تعداد ۳۷درصد مرد و ۶۳درصد زن بودند، اما حالا این عدد به ۸۰هزار سالمند مجرد رسیده و پیشبینی میشود که طی یکدهه آینده بیش از ۱۰برابر شود. پژوهشگران اجتماعی معتقدند آسیبهای ناشی از این تنهایی میتواند کیفیت زندگی سالمندان را بهشدت کاهش دهد.
این نکته را هفته گذشته یوسف نوری، وزیر آموزشوپرورش هم مورد توجه قرار داد و گفت: «سن تجرد زنان در کشور ما وحشتناک شده است. جوامع و بخشهای دیگر را کاری ندارم، اما این موضوع در آموزشوپرورش خوب نیست.»
این در حالی است که با وجود افزایش جمعیت سالمندی در کشور، زیرساختهای تخت سالمندی به اندازه کافی وجود ندارد. همچنین مدلهای جدید اجتماعمحور نگهداری سالمندان هم ایجاد نشده است؛ ازجمله خانههای کوچک سالمندی با ظرفیت ۶ تا ۱۱نفر که با هم زندگی میکنند و خدمات مشاع میگیرند.
این مسئله با توجه به اینکه ۱۷درصد از سالمندان به درجاتی از مراقبت نیاز دارند، قطعا «سالمندی تنها» موجب میشود که این افراد کیفیت زندگی مناسبی نداشته باشند.
در ازای هر ۱۰۰ زن سالمند، ۹۲ مرد سالمند
آمارها نشان میدهد در مدت ۲۳سال از سال۹۸ تا ۱۴۲۱نسبت جمعیت سالمندی از ۱۰ به ۲۰درصد کل جمعیت میرسد و دوبرابر میشود. در سال ۱۴۳۵هم جمعیت سالمندی ایران بالغ بر یکسوم جمعیت کشور خواهد بود؛ این در حالی است که سال ۷۵سالمندی مردانه بود و به ازای هر ۱۰۰زن سالمند، ۱۱۶مرد سالمند وجود داشت، اما اکنون جمعیت سالمندی مردان نسبت به زنان کاهش پیدا کرده و به ازای هر ۱۰۰زن سالمند، ۹۲مرد سالمند وجود دارد.
کیفیت سالمندی هم رو به تغییر است و عواملی ازجمله کوچک شدن خانهها، کم شدن درآمد خانوادهها، تغییر سبک زندگی، خانوادههای هستهای و کوچک، آپارتماننشینی، آسان نبودن ازدواج، مشکلات اقتصادی و... آمار تجرد قطعی، طلاق یا افراد بدون فرزند در سنین میانسالی را افزایش داده؛ بهطوری که پژوهشگران اجتماعی نسبت به یکمیلیونی شدن جمعیت سالمندان تنها که بخش زیادی از آنها زنان خواهند بود و همچنین آسیبهای آن هشدار میدهند.
مطالعات نشان میدهد سالمندان مجرد بیش از سالمندان متأهل در معرض بیماریهای جسمی و قلبی ـ عروقی قرار دارند، همچنین احساس شکست، تنهایی، امید نداشتن به آینده، افسردگی، ناکامیهای عاطفی، بیمیل شدن به زندگی کیفی و... گریبان سالمندان مجرد را بیشتر از سایر همسالانشان که همراه با خانواده یا همسر زندگی میکنند، میگیرد.
دوسوم تجردهای قطعی زنان هستند
تجرد قطعی گروه سالمندی یا سالمندان تنها در سرشماری سال۹۵ بیش از ۸۰هزار نفر بوده، اما برآوردها نشان میدهد که این عدد در سال۱۴۱۰ از یکمیلیون نفر بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر تجرد قطعی در تمامی گروههای سنی بین ۴۰ تا ۵۰ سال به بالا هم طی یک دهه آینده به بیش از ۲میلیون نفر خواهد رسید.
اینها نکاتی است که حسامالدین علامه، رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور میگوید و درباره اینکه چه عواملی منجر به سالمندانی تنها میشود، به همشهری توضیح میدهد: «بیش از دوسوم تجردهای قطعی مربوط به گروه زنان است و درباره ۳گروه این مسئله، حساسیت بیشتری دارد. گروه اول افرادی که طلاق گرفته یا همسرشان فوت کرده، اما دارای فرزند هستند. فرهنگ جامعه بهگونهای است که انتظار میرود این افراد ازدواج مجدد نداشته باشند. گروه دوم هم بهطور کلی ازدواج نکرده و در اواخر میانسالی و شروع سالمندی، فرهنگ جامعه بهگونهای است که ازدواج برای آنها معنا ندارد و گروه سوم هم کسانی هستند که بیش از یکبار ازدواج کرده، اما موفق نبودهاند و زمینه ازدواج برای آنها وجود ندارد. این ۳گروه در معرض تنهایی و تجرد قطعی بیشتری قرار دارند.»
علامه معتقد است که ۳اقدام جدی میتوان برای کاهش تجردهای قطعی و کاهش آمار سالمندان تنها انجام داد و با مشارکت رسانه، دولت و خیرین این اقدامات را محقق کرد: «ابتدا فرهنگسازی و کار رسانهای که پیامدهای سالمندی تنها و ازدواج نکردن در این گروههای سنی را برای جامعه شفافسازی کند. فردی که عمر خود را صرف بزرگ کردن فرزند میکند زمانی که به دوره میانسالی میرسد، شرایط ازدواج دوباره و انتخاب شدنش بهویژه برای زنان سختتر خواهد بود.»
رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور، تسهیلات بانکی را هم یکی از نکات مهم در ازدواج سالمندان و کاهش تجردهای قطعی میداند و تأکید میکند: «باید تبعیض سیاستهای بانکی برای اعطای وام و تسهیلات ازدواج به سالمندان و محدودیت سنی حذف شود. اقدام سوم هم استفاده از سایتهای همسریابی است. گروههای سنی جوان همسر خودشان را در فضاهای مختلف ازجمله کار و دانشگاه پیدا میکنند، اما افراد میانسال و سالمند زمینههای ارتباط اجتماعی ندارند که منجر به ازدواج شود. این مسئله در کلانشهرها بیشتر است و شبکههای تسهیلکننده امور ازدواج میتوانند ویژگیهای دوطرف را تطابق بدهند و همسرگزینی متناسب با توافق را ایجاد کنند.»
بهگفته علامه، علاوه بر تسهیلگری ازدواج سالمندان، نقش گروههای حامی سلامت اجتماعی و سمنها هم بسیار مهم است و میتواند منجر به آگاهیبخشی بیشتر درباره تنهایی سالمندان در جامعه شود: «باید پیامدهای سالمندی تنها را در جامعه اطلاعرسانی کنیم تا تابوی ازدواج این گروه سنی بهویژه زنان شکسته شود. جمعیت زنان سرپرست خانوار در کشور قابلتوجه است و در سوی دیگر مردان مجردی هستند که در سنین سالمندی قرار دارند. این افراد اگر در ۵دهک اول هم قرار داشته باشند، با ازدواج تسهیل شده شرایط معیشتی در این افراد هم تقویت میشود؛ چون هر کدام آوردهای خواهند داشت و انتظار و توقع تهیه یک جهیزیه و تأمین دیگر چیزها به مانند افراد جوان در این سالمندان وجود ندارد.»
چرا زنان سالمند بیشتر شدند؟
عضو هیأت علمی گروه پژوهشی سازمان سبک زندگی جهاد دانشگاهی، درباره اینکه چرا اکنون جنسیت سالمندی زنانه شده هم توضیح میدهد: «تا سال ۷۵بهدلیل نبود مراقبتهای بهداشتی مناسب، تعداد بارداریها (گاهی نزدیک به ۱۰فرزند) و عوارض زایمانها، آمار مرگ زنان بالا بود، اما با افزایش مراقبتهای بهداشتی از مادر و کودک هم عمر مادران افزایش پیدا کرد و هم نوزدان کمتر در معرض مرگ هنگام تولد قرار گرفتند. طی سالهای اخیر هم این انتظار وجود داشت که با توجه به بیماریهای شغلی و حوادث برای مردان، تعداد زنان سالمند بیشتر شود. چنین عواملی باعث شد که آمار ۱۰۰زن سالمند به ازای ۱۱۶مرد سالمند در سال۷۵ به ۱۰۰زن سالمند بهازای ۹۲مرد سالمند در ۱۴۰۰ برسد.»
البته او از مردانه شدن جنسیت سالمندی پس از ۸۵سالگی هم خبر میدهد و در توضیح بیشتر میگوید: «بیشترین آمار زنان در سنین سالمندی بین ۶۰ تا ۸۰سالگی است، اما از ۸۵سالگی به بعد دوباره مردانه میشود. دلیل آن هم مشکلاتی است که زنان در ازدواج مجدد دارند و باعث میشود کیفیت عمرشان کاهش پیدا کند؛ بهویژه اینکه ممکن است از نظر اقتصادی در سطح پایینتری هم قرار داشته باشند. بهطور کلی هم مشارکت اجتماعی زنان سالمند کمتر از مردان است و دچار انزوا میشوند، اما آقایان سالمند امکان ازدواج مجدد را دارند و نگهداری خوب دریافت میکنند.»
این پژوهشگر درباره اینکه آیا آماری از ازدواج سالمندان وجود دارد، میگوید: «در اینباره آماری نداریم و تا جایی که من میدانم پژوهشی هم انجام نشده است، اما مشکل اینجاست که مسئله ازدواج با معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان است که یک نقص در حوزه ازدواج سالمندان به شمار میرود. اینکه هماهنگکننده و تنظیمکننده بحث ازدواج معاونت جوانان باشد، قاعدتا منجر به غفلت از گروههای میانسال و سالمند خواهد شد. دراینباره معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری میتواند نقش مهمی ایفا کند.»
بهگفته علامه، از متولدان۱۳۵۰ به بعد که اکنون حدود ۵۱سال دارند، افزایش تغییرات سبک زندگی با توجه به پیامدهای مدرنیته و کلانشهرنشینیها صورت گرفته که منجر به افزایش تجرد قطعی و طلاق هم شده است: «سال۵۸ آمار طلاق ۲۱هزار مورد بوده و در ۱۴۰۰ این عدد به ۲۰۳هزار مورد رسیده است؛ یعنی رشد جمعیت ۲.۴برابر بوده، اما رشد طلاق ۱۰برابر شده است.»جاذبههای جدید ازدواج
رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور با بیان اینکه تجرد و تنهایی سالمندان، یک پدیده اجتماعی جدید است و با توجه به روند افزایشی آن باید نگاه جدی به آن داشت، ادامه میدهد: «سال گذشته ۴میلیونو۲۰۰هزار تجرد ۳۱ تا ۳۹ساله داشتیم که ۲میلیونو۱۰۰هزار پسر و به همین میزان هم دختر بودند. بیش از ۲میلیون تجرد قطعی بالای ۴۰سال داریم که بخشی از آنها همان سالمندان تنهای آینده هستند. برای این افراد باید برنامهریزی و آسیبشناسی جدید درنظر گرفته شود.»
او معتقد است معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری باید برای این آسیب اجتماعی بهویژه درباره زنان بدون همسر بالای ۴۰سال تدبیر جدی داشته باشد: «در گروه سنی بالای ۴۰سال جاذبههای فرزندآوری یا جنسی ازدواج کاهش پیدا میکند و جنبه تنها نبودن اهمیت بیشتری دارد. مردان هم ممکن است سراغ این گروههای سنی که شانس کمتری برای فرزندآوری دارند، بروند و به همین دلیل باید هدفگذاری برای ازدواج با هدف کاهش سالمندان تنها در آینده صورت بگیرد.»
جمعیت زنان بازنشسته رو به افزایش
نهتنها تجرد در سالمندی که از سال۹۳ تاکنون بازنشستگی زنان هم روند افزایشی دارد؛ بهطوری که سال گذشته از مجموع بازنشستگیهای سازمان تأمیناجتماعی یکچهارم زنانه بوده که در ادوار گذشته چنین آماری وجود نداشته است؛ روندی که در صندوق بازنشستگی کشوری هم وجود دارد و هماکنون یکسوم مستمریبگیران این سازمان را زنان تشکیل میدهند.
نظر شما