اما متأسفانه سادهانگاری و مماشات و پردهپوشیها باعث شده واقعیت خطراتی که زندگی شهروندان ما را تهدید میکند، نادیده بماند و برخورد جدی و مؤثری با این شرایط انجام نگیرد».
امروز، پس از 15 سال، معصومه ابتکار عضو شورای شهر تهران و رئیس پیشین سازمان حفاظت محیطزیست میگوید که اگرچه در سالهای 81 تا 85 [عمدتا، سالهای عضویت وی در هیات دولت] روند آلودگی هوای تهران رو به کاهش بوده، اما از سال 86 به بعد دوباره شاهد افزایش روزهای ناسالم هستیم. (روزنامه اطلاعات 9/10/87 ) اما گزارشها و مطالبی که در همان دوره به چاپ رسیده خلاف این گفته را نشان میدهد. برای نمونه «سردار احمدی مقدم فرمانده پلیس کشور گفت که آلودگی هوا، تهران را به یک بمب خاموش تبدیل کرده است. او همچنین گفت که متأسفانه دولت قبلی [دولتی که خانم ابتکار عضو آن بود] همیشه مانع اجرای هر اقدام سازنده در جهت رفع معضل ترافیک بود». ( شرق 24/10/84)
«شیدا ملک افضلی، رئیس اداره مبارزه با آلودگی هوای وزارت بهداشت گفت که حتی افراد سالم و جوانان باید حتیالمقدور در شرایط فعلی در تهران نمانند زیرا اطلاعات به دست آمده نشان میدهد با وضعیت بسیار وحشتناکی در تهران روبهرو هستیم و میزان مرگ و میر ناشی از آن در طول یک هفته کمتر از تلفات سقوط هواپیما نبوده است... هفته گذشته، تهرانیها در هر روز 144 برابر میزان مجاز منواکسید کربن تنفس کردند». (هفته نامه سلامت 26/9/84)
«یوسف رشیدی مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گفت که در سال 84، 82روز آلودگی هوا بیش از حد استاندارد بوده است». (همبستگی 18/9/85) «در سال 84 مطابق آمار مدیر طرح جامع کاهش آلودگی هوای تهران، روزانه 27 تهرانی بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست دادهاند و فقط در آبان سال 85، 3هزار و 600 نفر بر اثر آلودگی هوا مردهاند». (همشهری24/10/85)
در همان دوره مورد اشاره خانم ابتکار، حیدرزاده مشاور شهردار در امور محیطزیست، تهران را «شهر خودکشی دسته جمعی» خوانده بود. ( اعتماد 20/10/85) اکنون که وضع بدتر شده، خدا میداند که در شهر ( و گورستان شهر) چه میگذرد !
بهنظر میرسد هر دولتی که در راس قرار میگیرد، دوران حاکمیت خود را بهترین دوران میداند. برای نمونه خانم واعظ جوادی رئیس سازمان حفاظت محیطزیست در دولت کنونی معتقد است که «در سال 86 در تهران روز ناپاک و وضعیت هشدار نداشتهایم... و در سال 87 هم وضعیت هوای تهران به لحاظ وجود غبار [نه گازهای خطرناک منواکسید کربن و اکسیدهای ازت و... ] خوب نبوده است». (اعتماد ملی 20/7/87). در شهری که بنا به گفته نویسندگان «بیانیه هوای تهران» بهدلیل وضع توپوگرافیک، در دوسوم روزهای سال با پدیده وارونگی هوا روبهرو هستیم، دستگاههای دولتی و نظامی و تعاونی و غیره، در تمام 15 سال گذشته با شدت هرچه تمامتر به ساخت و ساز در دشتها و درههای باقی مانده در اطراف شهر و در پادگانها و جنگلهای دست کاشت و بر فراز ارتفاعات ادامه دادند و راه گردش هوا را بر شهر بستند.
طی این سالها پیوسته برتعداد بزرگراههای درون شهری افزوده شد تا تعداد بیشتری خودرو وارد شهر شود، خودرو سازان وطنی در کنف حمایتهای بیشمار دولتی، خودروهای گرانقیمت و پرمصرف و صادرنشدنی ساختند و آنها را به شهر ریختند، سازمان محیطزیست به حیات نباتی (!)خود ادامه داد و از جا تکان نخورد، و بیشتر خانوادهها با هر بدبختی که بود قسط دادند و خودرویی خریدند تا در نبود نظارت مؤثر، بر حجم تردد خودروهای فاقد کیفیت در سطح معابر شهری افزوده شود.
جولان خودروهای شخصی در نبود وسایل حملونقل عمومیدر کلانشهر تهران که به گفته رئیس راهنمایی و رانندگی (در آذر ماه گذشته) هر روز 40میلیون ساعت وقت مردم در ترافیک تلف میشود، هیچ مقامی قصد ندارد با افزایش محدوده طرح ترافیک و روشهای دیگر، استفاده از خودروی شخصی را محدود کند.
در حالی که با محدود کردن تردد خودروهای شخصی، میتوان سرعت وسایل همگانی را افزایش داد. برای مثال، میانگین سرعت اتوبوسها را از 12-6کیلومتر کنونی به 18-12کیلومتر استاندارد رساند. وانگهی، اگر40میلیون ساعت زمان تلف شده را بر 10میلیون نفر که بر فرض هر روز به سر کار میروند تقسیم کنیم، میتوان گفت هر نفر روزانه 4ساعت وقتش صرف رفتوآمد میشود. این در حالی است که با پیاده روی ملایم ظرف 4ساعت میتوان ده کیلومتر مسافت طی کرد.
براین اساس آیا بهتر نیست با فرهنگسازی شهروندانی را که با پیاده روی میتوانند به محل کار خود بروند تشویق به این کار کنیم. با این شیوه هم از حجم ترافیک خودروها کاسته میشود وهم امکان استفاده راحتتر از وسایل حملونقل عمومی برای آن دسته از شهروندانی که فاصله محل سکونتشان تا محل کار طولانی است و ناگزیر به استفاده از وسایل حملونقل هستند، فراهم میشود. اما واقعیت این است که برخی دستاندرکاران میخواهند با طرحهای پیچیده و پرهزینه، مشکل آلودگی هوا را رفع کنند! بگذریم که لابی قدرتمند خودروسازان یکی از مانعسازان اصلی در طرحهای محدودسازی استفاده از خودروی شخصی است.
نقش سازندگان خودرو و موتورسیکلت
خودروهای بیکیفیتی که کارخانههای داخلی سرهمبندی میکنند، بسیار بیشتر از حد استاندارد سوخت مصرف و چندین برابر بیشتر، آلودگی تولید میکنند.
تشکری هاشمی، معاون حملونقل و ترافیک شهرداری تهران گفته است که «حدود 3میلیون خودروی تهران به اندازه 30میلیون خودرو آلودگی دارند». (همشهری9/8/87) همچنانکه پیش از آن، یوسف رشیدی، مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوا، گفته بود «درحالی که از سال 1379 کارخانههای خودروسازی کشور ملزم به رعایت ملاحظات زیست محیطی شده اند، ، هنوز عمده خودروهای تولیدی کشور آلایندهاند... و در حالی که خودروهای تولید قبل از سال 79 در هرکیلومتر تردد بین 30 تا 200گرم آلودگی تولید میکنند، خودروهای اروپایی در حد 3گرم در هر کیلومتر آلودگی دارند». (همشهری 12/11/85).
و البته خودروهای داخلی پس از سال 79 نیز وضع چندان بهتری ندارند، چنان که به گفته وحید نوروزی مدیرعامل ستاد مرکزی معاینه فنی خودروها «یک میلیون خودرویی که بین سالهای 80 تا 84 تولید شدهاند، حدود 5برابر خودروهای استاندارد آلودگی ایجاد میکنند». (خبرگزاری ایرن، دیماه 87) اشاره نوروزی به این است که حتی خودروهای داخلی تولیدی پس از سال 79 که مجهز به فیلتر کاتالیستی هستند، بهدلیل به پایان رسیدن عمر مفید 3 ساله و نبود خدمات مناسب از سوی خودروسازان برای تعویض این فیلترها، آلودگیهای بسیار دارند.
سید علی ریاض، نایب رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس و مسئول رسیدگی به پرونده آلودگی هوای تهران، گفته است «قرار بود تا پایان برنامه چهارم توسعه، هوای تهران و بسیاری از شهرها پاک شود. قرار بود که 3 ماه پس از تصویب قانون آلودگی هوا در سال 74 آیین نامه اجرایی آن توسط سازمان حفاظت محیطزیست تهیه شود، و قرار بود که سازمان گسترش و نوسازی صنایع برای خودروهای تولیدی شرکتهای متبوعاش تاریخ مصرف تعیین کند، اما هیچیک از این اتفاقات نیفتاده و شبح مرگ بر فراز تهران ایستاده است». (همشهری 7/11/86) شکی نیست که جریان خودروسازی و موتور سیکلتسازی ایران، مسئول مرگ هزاران انسان است ؛ اکنون که دادستانی کل کشور وارد ماجرای آلودگی هوای تهران شده، شایسته است که مدیران این جریان و مقامهایی را که با قصور از انجام وظایف قانونی شان ( از جمله، عمل به «قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» مصوب 1374 ) چنین مرگ و میرهایی را موجب شده اند، مورد تعقیب قانونی قرار دهد.
یادآور میشود که 3 سال پیش هم درینجفآبادی، دادستان کل کشور گفته بود که هوای تهران زیبنده ملت ایران نیست و از همه ارگانهای ذیربط خواسته بود که «با درایت، همت و جدیت، تمام توان خود را بسیج کنند تا مردم از حق طبیعی برخورداری از محیط پاک و عنایت خدادادی هوای سالم محروم نگردند». (همشهری 3/10/84)
بزرگراهسازی، راهحل مشکل نیست
برخی معتقدند که با روانسازی ترافیک میتوان آلودگی هوا را کم کرد و براساس همین استدلال طی 2 دهه اخیر بزرگراهسازی در تهران شدت گرفته است. این بزرگراهها گرچه در حد نیاز ضرورتی اجتنابناپذیر است اما بزرگراهسازی کلید معضل ترافیک نیست. این نکتهای است که برخی از کارشناسان طی سالهای اخیر آن را یادآور شدهاند.
مهندس مهدی صفری مقدم مدیرکل طرح و برنامه ریزی معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران نیز گفته است: «با افزایش اتوبان و جاده، جدای از ترغیب مردم به خرید بیشتر ماشین، باعث افزایش شدید آلودگی هوا و دیگر مسائل زیستمحیطی میشویم». (همشهری 21/10/85) به تازگی، مهندس تشکری هاشمی معاون ترافیک شهرداری تهران هم با «اشتباه دانستن توسعه راهها و شبکههای عبوری در حل معضل ترافیک» راه حل را در مدیریت تقاضای سفر دانسته و تصریح کرده است: «غول ترافیک همچون بیمار چاقی است که اگر برای راحتی او کمربندش را آزاد کنیم، در واقع امکان فربهتر شدن او را فراهم کردهایم... با مدیریت تقاضای سفر میتوان از تعداد و زمان سفرها کاست».( دنیای اقتصاد 1/10/87)
یک مقایسه
این روزها، جنگی ناجوانمردانه از سوی یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان بر ساکنان غزه تحمیل شده است ؛ پس از 10روز بمباران و تجاوز زمینی، در این منطقه حدود 500 نفر جان باختهاند. در تهران اما، بیآنکه جنگی باشد، چندین برابر این رقم جان خود را فقط در یکی، دو ماه گذشته از دست دادهاند. اینجا «شهر خودکشی دسته جمعی» نیست، شهر کشتار اعلام نشده و ادامه دار است.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.