دراین باره حتی از احتمال رسیدن نرخ بنزین سهمیهای به هر لیتر 300 تومان هم صحبت شده است.
واقعی شدن نرخ بنزین، با وجود فشاری که بر طبقات پایین دست وارد میکند، در میان کارشناسان اقتصاد طرفدارانی بسیار جدی دارد و گروهی حتی آن را چارهای اجتناب ناپذیر برای برونرفت اقتصاد ایران از بسیاری مشکلات موجود میدانند. این نوشتار اما قصد مخالفت یا موافقت با طرح افزایش قیمت بنزین را ندارد بلکه منظور فقط یادآوری یک توافق نانوشته بین دولت و مردم است.
بعد: از دیر باز گفته شده که توزیع انحصاری خودروهای پر مصرف وآلاینده با سه برابرقیمت واقعی، ما به ازایی است برای عرضه بنزین با قیمتی بسیار پایینتر از نرخ واقعی آن؛ یعنی به واقع مصرفکننده ایرانی پولی را که تحت عنوان یارانه بنزین دریافت میکند، تقسیط آن مبلغ اضافهای است که هنگام خرید خودرو به دولت ( بهعنوان تولید و توزیعکننده انحصاری خودرو در ایران ) پرداخته است.
به عبارت دیگر، فرد مصرفکننده، یارانه بنزین را قبلاً هنگام خرید خودرو به دولت پیش پرداخت کرده است و از این بابت تاکنون با دولت بیحساب بوده است. البته اگر یک نظرسنجی انجام میشد، شاید از همان اول شهروندان ترجیح میدادند که از این تحمیل یکجانبه رها باشند؛ خودرویی سالم تر، ایمنتر و ناآلایندهتر را با قیمت واقعی بخرند و بهای بالای بنزین را در ازای دسترسی آسان و ارزان بهخودروهای مدرن و با کیفیت و برخورداری از هوایی پاک و آسمانی آبی درشهر و عدماتلاف منابع ملی تحمل کنند.
سرانجام: منصفانه این است که اگر قیمت بنزین نزدیک میشود به نرخ واقعی آن، انحصار بازار خودرو در کشور نیز شکسته شود و مردم اجازه استفاده از خودروهای باکیفیت، ایمن و غیرآلاینده را با قیمت واقعی آن پیدا کنند. دبه در نیاورید لطفاً! آن توافق اگر چه نامکتوب، تحمیلی و یکجانبه بود اما به هر حال منافعی هم برای این جانب ماجرا داشته؛ نمیشود که اندک منافع این سوی توافق ستانده شود اما گروهی معدود خوش خوشان از انحصار بازار خودرو، همچنان پنجه بر حلقوم مردم بفشارند.