همشهری آنلاین – سمیرا باباجانپور: آنچه چند سالی است هموغم سعید رهنما شده است عمل نیکی است که از آن بهعنوان خیر ماندگار نام میبرند.
خواندنیهای بیشتر را اینجا بخوانید
کشف استعدادهای فرهنگی کودکان و نوجوانان محلهها و ترغیب آنها به مطالعه و نویسندگی و درنتیجه چاپ کتابهای این بچهها کار سادهای نیست. خودش میگوید: «سالها قبل دانشآموز مدرسه شهید عموئیان در محله بیمه بودم. آن موقع اسم مدرسه برایم هیچ معنا و مفهومی نداشت. تنها یک نام بود. بزرگتر که شدم هر وقت از کنار مدرسهام رد میشدم به نام شهید عموئیان نگاه میکردم و از خودم میپرسیدم: شهید عموئیان کیست؟ اهالی میگویند ساکن این محله بوده. پس چرا من و دیگران چیزی دربارهاش نمیدانیم؟ همین سؤال با دیدن اسم ونام همه شهدایی که نامشان نشانی خیلی از خیابانها و معابر محله بود برایم تکرار میشد. با همفکری دوستان تصمیم گرفتیم زندگینامه شهدای محلهمان را بنویسیم.
لیست شهدای محلههای بیمه، اکباتان، شهید فکوری و آپادانا را تهیه کردیم. تصمیم گرفتیم گذری به زندگی و خاطرات این شهدا داشته باشیم. با یک گروه ۲۰ نفره شروع کردیم. موفقیت این کار باعث شد تا در مدرسه شهید عموئیان که مسئولیت امور فرهنگیاش را بر عهده دارم طرح گروه نویسندگان جوان مطرح شود. این کار باعث شد تا متوجه شوم چقدر نوجوانها و جوانان محله استعداد نوشتن دارند. موضوع را برای دانش آموزان شرح دادم و تعدادی از آنها همراهمان شدند. دانشآموزانی که هیچگونه شناختی از نویسندگی نداشتند الآن در حال نوشتن سومین و یا چهارمین کتابشان هستند.»
لذت کتاب نوشتن
ایده رهنما برای دانش آموزان مدرسه شهید عموییان کمکم در منطقه ۵ بسط و گسترش یافت. انجمن نویسندگان جوان محلات تهران برای حمایت از کودکان و نوجوانان خلاق شکل گرفت. آنها تا به امروز ۱۶۰ کتاب چاپ کردهاند.
او میگوید: «بچهها بیشتر دهه ۷۰ و ۸۰ هستند. قشر جوانی که باید خودشان را در فضای فرهنگی کشور پیدا و معرفی کنند. از طرفی این قشر بیشتر با موبایل و فضای مجازی درگیر است درنتیجه با نوشتن کتاب نهتنها سرانه مطالعه را افزایش میدهیم بلکه آنها رتبه جامعه مؤلفین نویسندگان خوشفکر و جوان معرفی میکنیم. جالب اینکه از سال گذشته کودکان دهه نودی هم همراهمان شدند و کتاب مینویسند. حالا این گروه به یک گروه مهم و صاحبنام در میان نویسندگان جوان کشور تبدیلشدهاند که کتابهایشان ترجمه میشود و یونسکو از طرحشان استقبال میکند. وقتی پای صحبتهای هر کدام از اعضای این گروه مینشینیم همگی از ناباوری صحبت میکنند که در ابتدای کار دچارش شدهاند. این جمله «یعنی من هم میتوانم کتاب بنویسم؟» اولین سؤالی است که هرکدام در مواجهه با این ایده از خود پرسیدند. این سؤال حالا نهتنها پاسخ داده شده است بلکه به این جمله «باید کتابهای بیشتری بنویسم و کتابهایم را به دیگران معرفی کنم تغییریافته است».»
حمایت مالی از نویسندگان جوان
رهنما میگوید: «هدف ما افزایش میزان مطالعه جوانان است بهطوریکه شما برای اینکه بتونید کتاب بنویسید احتیاج به مطالعه زیاد دارید این امر باعث افزایش سطح مطالعه در جوانان و ترغیب آنها میشود. برای علاقهمندان به نویسندگی کلاسهای آموزشی رایگان برگزار میکنیم و بعد از نگارش کتاب حمایت مالی برای چاپ اثر انجام میشود. وقتی کتابی چاپ شد نویسنده جوان رها نمیشود بلکه کتاب او را در فضاهای نمایشگاهی معرفی میکنیم. برایشان مراسم رونمایی از کتاب میگیریم. نکتهای که برایمان اهمیت دارد حس اعتمادبهنفسی است که باید در این بچهها تقویت شود.»
نظر شما