«وقتی کارم را در محله آغاز کردم منشی نداشتم. روی تابلوی جلو در مطب نوشتم: «برای افراد بی‌بضاعت رایگان». کم‌کم آنقدر تعداد بیماران زیاد شد که با وجود کار زیاد کرایه مطب را هم نمی‌توانستم تأمین کنم. این بخشی از گفته‌های «بهروز مصلحی» پزشک خیری است که با گذشت چند دهه هنوز هم بیماران رایگانش کم نیستند.

مصلحی

همشهری آنلاین- سروش جنابی : سالن انتظار مطب دکتر مساحت زیادی ندارد، اما جمعیت زیادی در آن به انتظار نشسته‌اند. هنوز از دکتر خبری نیست. منشی هم ندارد. بانوی کهنسالی که به همراه دختر و نوه‌اش به مطب آمده می‌گوید: «از ۲۵ سال پیش بیمارش هستم. دکتر از همان ابتدا منشی نداشت. چون بسیاری از بیماران را رایگان ویزیت می‌کند و برای خجالت نکشیدن بیمار جلو منشی و دیگران، منشی نگرفت و هنوز هم منشی ندارد.» به همین دلیل بیماران خود با نوشتن نام و نام خانوادگی بر کاغذ روی میز وسط سالن نقش منشی را ایفا می‌کنند تا با ورود دکتر به نوبت وارد شوند. دکتر «بهروز مصلحی» که از راه می‌رسد گل از گل بیماران می‌شکفد، انگار عزیزترین عضو خانواده‌شان را دیده‌اند. دکتر از سال ۱۳۷۶، در محله ستارخان فعالیت دارد و بین بیماران به دلیل قرار دادن قرآن مجید کنار میزش به دکتر قرآنی محله معروف است.

خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید.

قهرمان محله | آبروداری به شیوه دکتر بهروز | سه دهه طبابت به شیوه دکتر قرآنی | نوبت‌دهی اینجا خودمانی است

نوبت‌دهی خودمانی

هر مراجعه‌کننده‌ای می‌داند که باید نامش را روی برگه‌ای بنویسد. به تازه واردها هم منتظران در اتاق راه و چاه را یاد می دهند. دفترچه‌ای روی میز هست که برگه‌هایش تمام شده، داخل آن پر از نام بیمارانی است که پیش از این به مطب آمده‌اند. برخی حتی برای پزشک مورد علاقه‌شان جملاتی نوشته‌اند مثل "زندگی‌ام طعم دیگری دارد تا تو در محله ما مطب‌داری دکتر مصلحی عزیز". بیماران همه رده‌های سنی تشکیل می‌دهند. برخی ده‌ها سال است که برای ویزیت به این مکان می‌آیند. چراکه در نگاهشان دکتر در طبابت به جز پول و گذران معیشت به نکته دیگری می‌اندیشد. دکتر می‌گوید: «معتقدم که یک پزشک نباید مسائل مادی را وارد کار حرفه‌ای‌اش کند. چون اگر فردی آنقدر لیاقت داشته که از میان جمع زیادی در کنکور پزشکی پذیرفته و به درجه پزشکی رسیده است، یعنی خدا به او لیاقت داده که با آگاهی از علمش واسطه شود و به درمان مخلوقاتش بپردازد.»

مبلغ ویزیت در مطب پایین‌تر از تعرفه اصلی است، این مبلغ را هم بیماران هنگام خروج به شخص دکتر پرداخت می‌کنند، گاهی هم فراموش می‌کنند، نمونه‌اش خانمی است که با چهره‌ای خندان از اتاق دکتر خارج می‌شود. اما دقایقی بعد بازمی گردد چون یادش رفته حق ویزیت را بدهد. مصلحی می‌گوید: «دلم می‌خواهد باری از دوش مردم بردارم. برای همین از بیمار پول‌ طلب نمی‌کنم. بیماران خودشان اگر توان پرداخت هزینه معاینه را داشته باشند آن را پرداخت می‌کنند یا با احترام از مطب خارج می‌شوند. بعضی از آنها بعد از چند ماه بعد بر پرداخت هزینه برمی‌گردند و من را تعجب‌زده می‌کنند و این افتخار طبابت ۳۰ ساله من است.»

رعایت حقوق همدیگر با محبت

ساعت‌ها از ورود دکتر به مطب و شروع معاینات می‌گذرد. در این مدت برخی از بیماران به انتظار نشسته‌اند. تعدادی هم خود محاسبه کرده‌اند که چه ساعتی نوبتشان می‌رسد تا وارد اتاقش شوند. در اینجا قانونی حاکم است. اگر نوبتت گذشت و پس از آن رسیدی باید به تعداد نوبت‌های گذشته صبر کنی. یعنی اگر بیماری نفر پنجم بوده و پس از گذشتن شماره‌اش به مطب برسد باید ۵ نفر رفته و بعد وارد اتاق پزشک شود. گاهی هم استثنا شامل افراد می‌شود. نمونه‌اش پیرمردی است که به همراه دختر و همسرش وارد مطب می‌شود. در برگه نوبتشان دهمین نفر بوده، اما شماره‌شان گذشته است. پیرمرد رنگ به رخسار ندارد. دخترش از دیگران اجازه می‌خواهد که پدرش منتظر ننشسته و پیش دکتر برود. بیماران دیگر وقتی حال و روزشان را می‌بینند، مخالفت نمی‌کنند. هنوز بیماری داخل اتاق است. چند دقیقه‌ای باید بنشینند. در همین اندک زمان پیرمرد با بیمار دیگری گرم صحبت می‌شود. از درد قلبش و هزینه سنگین عمل جراحی می‌گوید. در این میان مردی که کنارش نشسته، از چند سال پیش می‌گوید که دکتر از برخی بیماران پول نمی‌گرفت. دکتر مصلحی خود به این کارش اعتقاد دارد و می‌گوید: «اگر نتوانم برای بیماری‌کاری انجام دهم، پول نمی‌گیرم. گاهی هم به منزل برخی بیماران می‌روم تا اگرکاری از دستم بر می‌آید انجام دهم. چون بیش از ۳۰ سال از حضورم در محله می‌گذرد و تعداد زیای را می‌شناسم حتی برخی از بیماران که وضعیت مالی خوبی دارند کمک‌هایشان را به من می‌دهند تا به نیازمندان برسانم.»

سه دهه زندگی با مردم

با ورود به اتاق دکتر، لبخند و گاه شوخ‌طبعی‌اش بیشتر جلب توجه می‌کند. به گونه‌ای که بیماری‌ات را فراموش می‌کنی. او به دقت به حرف‌هایت گوش داده، معاینه‌ات کرده و سپس نسخه‌ات را می‌پیچد. می‌گوید: «تلاش می‌کنم اخلاق را زیر پا نگذارم. همانقدر که با بیمارانم شوخی می‌کنم، در کارم و یافتن بیماری آنان جدی هستم. اکنون آرامشی در زندگی دارم که آن را مدیون خدایی می‌دانم که به من لیاقت خدمت به بندگانش داده است. با اینکه بارها پیشنهادهای‌ کاری با شرایط عالی از خارج کشور داشتم اما دوست دارم در همین مکان بمانم و به مردم کشور و محله خودم خدمت کنم.»

دسترسی آنلاین بدون هزینه

به روز بودن اطلاعات پزشک عامل مهمی برای تشخیص و درمان بیماری است. دکتر مصلحی هم به این موضوع اعتقاد دارد، او شب‌ها ساعت‌ها به مطالعه مشغول است و حتی نخستین سایت اینترنتی ویزیت بیماران را راه‌اندازی کرد تا اگر فردی مسیرش طولانی بود یا به دلیل در نتوانست خودش را به مطب برساند، بتواند از طریق سایت وضع خودش را توضیح داده و دکترهم همراهی‌اش می‌کند بدون اینکه مبلغی مطالبه کند. به همین دلیل شاید فقط ۳ ساعت بخوابد اما راضی است. می‌گوید: «معتقدم وقتی دست بیماری را بگیری، خدا هم کمک می‌کند. مثلاً برای خود من چند سال پیش مالیات سنگینی آمده بود. در آن زمان تعداد زیادی از اهالی و امام جماعت مسجد الجواد(ع) طوماری را امضا و از من حمایت کردند. به همین دلیل خودم را جزو محله ستارخان می‌دانم و همه بیمارانم را دوست دارم و همه را می‌شناسم.»

ساعت از ۱۰شب گذشته اما دکتر با انرژی در حال معاینه بیمارانش است. گویا معنای خستگی را نمی‌داند. می‌گوید: «تا زمانی که بیمار باشد، خدمت من هم ادامه دارد.»

کد خبر 747885

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha