این بارانها که در بعضی از شهرها قطرهقطره و در بعضی دیگر سیلآسا بارید، ساکنان شهرها را از این جهت که پاییز واقعی را مزه میکنند سرخوش کرد اما از طرف دیگر، در بعضی از شهرهای بزرگ، زحمت آبگرفتگیها و ترافیک ناشی از باران را روی دوش آنها گذاشت.
در تهران، حدود دو هفته، کموبیش باران بارید و ذوق قدمزدنهای شبانه را در دل بسیاری زنده کرد. بعضی از شبها هم چنان بارید که تا ماموران شهرداری بجنبند، خیابانها را آب برداشت.
در این میان، اگرچه شهرداری با تخلیه زبالههای جویها و مسیلها، راه آب را باز میکرد و از حجم آبگرفتگیها کم میشد، گاهی حجم زبالههای مسدودکننده جویها چنان زیاد بود و باران چنان سیلآسا هجوم میآورد که از دست کارگران شهرداری هم کاری برنمیآمد. البته هنوز پاییز و زمستان را در پیش رو داریم و بارندگیها در روزهای بعد نیز ادامه خواهد داشت.
در این بین، نقش اشتباهات و رعایتنکردن اصول شهری به وسیله اهالی شهر، تاثیرگذارترین دلیل بعضی از آبگرفتگیها بود. جویهایی که در طول سال نقش حملکننده زبالهها را به عهده دارند، در فصل بارندگی به دلیل انباشت زباله، توان انتقال آب به مسیلها را نداشته و آب را به خیابانها پس میزنند.
یک موضوع جالب دیگر اینکه در زمستان که فصل بارندگی خوزستان به شمار میرود، شهر اهواز هم با آبگرفتگی اما از نوعی دیگر دست به گریبان است. در آنجا با وجود اینکه کانال آب بزرگی چون کارون در خدمت شهر قرار دارد، باز هم خیابانها دچار آبگرفتگی میشود. جالب است بدانید که این آبگرفتگی، دلیلی جز وجود همان کارون ندارد.
مشکل این است که با افزایش بارندگی، حجم آب زیادی از بالادست خوزستان وارد کارون میشود و این آبها به اهواز که میرسد، از رودخانه به شهر سرریز میشود! بنابراین اهواز با هر بارندگی شدیدی به ونیز ایران تبدیل میشود و مردم در انتظار فرونشستن آب، دست از کار میکشند.