این در حالی است که مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش نسبت به این لایحه ایراداتی را وارد دانسته بود.
قبلا کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس به هنگام اعلام نظرشان در این باره، با اشاره به اینکه در این طرح تکلیف بیمه شدگانی که براساس «قانون بیمه بازنشستگی، فوت و از کارافتادگی بافندگان قالی، قالیچه، گلیم و زیلو مصوب 1376» بیمه شدهاند، مشخص نشده، گفتهبودند که وقتی قرار است 20 درصد از 27 درصد حق بیمه را دولت بپردازد، بدهی دولت به صندوق تامین اجتماعی افزایش یافته و مشکلات دیگری را در پی خواهد داشت.
آنها معتقد بودند که اگر چه سهم بیمه شده و دولت از میزان حق بیمه مشخص شده است، ولی میزان درآمدی که مبنای کسر حق بیمه قرار گیرد مشخص نشده و با توجه به سهم بسیار بالای دولت در حق بیمه پرداختی، راههای تامین منابع مالی حق بیمه سهم دولت نیز پیشبینی نشده است.
اما نمایندگان مجلس پس از آنکه نظرات مرکز پژوهشها را از نظر گذراندند، لایحه را تصویب کردند و پس از آن نیز به هنگام بررسی لایحه بودجه بر این نکته تاکید کردند.
به این ترتیب با تصمیم نمایندگان، وزارت رفاه و تامین اجتماعی مکلف شد بیست، بیست و هفتم حق بیمه بافندگان قالی و فرش و شاغلان صنایعدستی کد دار را پرداخت کند و آنها را تحت پوشش بیمه اجتماعی قرار دهد و هفت بیست و هفتم دیگر حق بیمه توسط بیمه شدگان تامین شود.
از سوی دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی و در ادامه بررسی بندهای هزینهای الحاقی به لایحه بودجه سال 88 کل کشور سازمان آموزش فنی و حرفهای را مکلف کرد که پس از بررسی، گواهی مهارت شاغلان موضوع این بند را صادر کند.
خواسته نمایندگان این است که آییننامه مربوط توسط وزارتخانههای رفاه و تامین اجتماعی و امور اقتصادی و دارایی پیشنهاد و حداکثر یک ماه پس از ابلاغ قانون بودجه سال 1388 به تصویب هیأت وزیران برسد.
ایرادهای دیگر مرکز
نکته جالب توجه این است که تاکنون هیچ خبری از برطرف شدن ایرادهای مرکز پژوهشها منتشر نشده است.از جمله دیگر مشکلاتی که از سوی این مرکز منتشر شده بود میتوان به تفکیک قائل نشدن میان گروههای مختلف اشاره کرد.
به اعتقاد کارشناسان این مرکز عدمتفکیک بین گروههای مختلف شاغلان مشمول این طرح و فقدان شفافیت آن از نظر شمول هر یک از قوانین بیمهای، ممکن است بیمه اجتماعی افرادی را که در حال حاضر مشمول بیمه اجباری هستند با اخلال مواجه سازد؛ ضمن اینکه تفکیک طرح از این نظر که شاغلان تمام وقت را در بر میگیرد یا شاغلان نیمه وقت، چندان روشن نیست.
اشکال دیگر این است که مفاهیمی چون استادکار، کارگر درجه 1، درجه 2، درجه 3، مجتمعهای کوچک، مجتمعهای بزرگ، تابلوبافان طرح پوستر و... در این طرح تعریف نشدهاند.
به علاوه تبصرههای «2» و «3» این طرح، کارگاههای خانگی را از کارگاههای موضوع ماده 4 و ماده 98 قانون کار مستثنی میکند در حالی که مشخص نمیسازد که کارگاههای خانگی چگونه کارگاههایی هستند؟
ایراد دیگری که کارشناسان مرکز پژوهشها بر این طرح وارد کردهاند عدمتعیین حداکثر و حداقل سن مشمولان طرح و آییننامه اجرایی آن است.
قالیبافها را سرگردان نکنیم
اگر بنا باشد که سازمان فنی حرفهای، مهارت بافندگان را تایید کند، پروسهای طولانی در انتظار بیمه بافندگان خواهد بود که قابل انکار نیست.
از سوی دیگر نمایندگان مجلس آیا هیچ فکری به حال بافندگانی که در خانههایشان کار میکنند، کردهاند؟ آیا نمایندگان مجلس با این کار تبعیضی میان 2گروه بافندگان قائل نشده یا آنها را سرگردان نکردهاند؟ یا اینکه بنا بوده خواسته صاحبان کارگاههای قالیبافی جامه عمل بپوشد؟
نکند خواسته طرفداران این لایحه این بوده که همه بافندگان مجبور شوند با دارندگان کارگاههای بزرگ قالیبافی همکاری کنند؟