این دختر جوان ماموریت داشت به بهانه دادن گوشت نذری به در خانههای مورد نظر رفته و راه را برای ورود اعضای مسلح باند باز کند.
صبح 21 آبانماه سال گذشته وقتی ماجرای سرقت از خانهای در شمال تهران به پلیس گزارش شد، تیمی از کارآگاهان اداره اول پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی موضوع، عازم محل سرقت شدند.
مالباخته که زن میانسالی بود به ماموران گفت: در خانه مشغول استراحت بودم که زنگ در به صدا درآمد. وقتی گوشی آیفون را برداشتم صدای زن جوانی را شنیدم که میگفت برای دادن گوشت نذری آمده است.
به سرعت خودم را به در حیاط رساندم اما وقتی در را باز کردم 3 مرد مسلح به زور وارد خانه شدند و با اسلحه مرا تهدید به سکوت کردند. آنها سپس دست و پا و دهان مرا بستند و حدود 30 میلیون تومان طلا و جواهرات به همراه وجه نقد به سرقت بردند و پا به فرار گذاشتند.
با اظهارات این زن، تحقیقات پلیس برای یافتن سرنخی از سارقان آغاز شد، اما بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که آنها بدون برجا گذاشتن سرنخی از خود این سرقت را انجام دادهاند و به این ترتیب تحقیقات با بنبست مواجه شد.
2 ماه بعد از این ماجرا، در حالی که جستوجو برای شناسایی سارقان ادامه داشت، ماموران در جریان سرقت دیگری قرار گرفتند که با شگردی مشابهصورت گرفته بود. در این سرقت نیز زن جوانی به بهانه دادن گوشت نذری به در خانهای رفته بود که مرد تنهایی در آنجا زندگی میکرد.
وقتی مرد صاحبخانه در را به روی این زن باز کرده بود، 3مرد با استفاده از چاقو و قمه او را تهدید کرده و دست به سرقت میلیونی از خانه وی زده بودند. با این اطلاعات، پلیس که خود را در برابر باندی حرفهای میدید، بررسیهای گسترده برای شناسایی اعضای این باند را ادامه داد تا اینکه در جریان سومین سرقت باند، سرنخ مهمی از سارقان در اختیار تیم تحقیق قرار گرفت.
ردپای آشنا
سارقان مسلح در سومین سرقت نیز از شگردی که در 2 سرقت قبلی به کار گرفته بودند، استفاده کردند. در جریان این سرقت که 29 اسفند سال گذشته رخ داد، اعضای باند خانهای در جنوب تهران را هدف قرار دادند و بعد از آنکه به بهانه دادن گوشت نذری قدم به داخل خانه گذاشتند، بیش از 30 میلیون تومان وجه نقد و جواهرات را به سرقت بردند.
بعد از این سرقت بود که تیم تحقیق به مهمترین سرنخ پرونده دست پیدا کرد. کارآگاهان وقتی متوجه شدند تمامی مالباختگان با همدیگر نسبت فامیلی دارند، احتمال دادند که این سرقتها از سوی یکی از آشنایان که شناخت کاملی از اوضاع زندگی آنها دارد، صورت گرفته باشد.
به این ترتیب، تحقیقات روی این فرضیه متمرکز شد و کارآگاهان با زیر نظر گرفتن آشنایان مالباختگان، به مرد جوانی به نام کامبیز که از وضعیت زندگی تمامی آنها با خبر بود مشکوک شدند.
باند هم محلیها
با دستگیری کامبیز و انتقال او به اداره آگاهی، بازجوییهای پلیسی از وی آغاز شد و او که ابتدا منکر هر گونه جرمی بود وقتی دید چارهای جز بیان حقیقت ندارد لب به اعتراف گشود.
مرد جوان در بازجوییها گفت: از مدتها قبل نقشه سرقت از آشنایان ثروتمندم را که تنها در خانه زندگی میکردند در سر داشتم تا اینکه این نقشه را با چند نفر از هممحلیهایم که از سالها قبل با آنها دوست بودم مطرح کردم. با موافقت آنها بود که باند سرقت را تشکیل دادیم و برای این کار تصمیم گرفتیم از دختری که از مدتها قبل او را میشناختیم استفاده کنیم.
بعد از اینکه من اطلاعات لازم درخصوص آشنایان مورد نظرم را در اختیار دیگر همدستانم قرار دادم، سرقتهایمان شروع شد و همدستانم به بهانه دادن گوشت نذری وارد خانههای مورد نظر میشدند و نقشه سرقت را عملی میکردند.
ایستگاه آخر
بعد از اعترافات مرد جوان، تحقیقات برای دستگیری دیگر اعضای باند ادامه یافت و کارآگاهان موفق شدند در تعقیب و مراقبتهای شبانهروزی که تا بامداد پنجشنبه گذشته ادامه داشت، دیگر اعضای باند را نیز در مخفیگاههایشان دستگیر کنند.
اعتراف میلیونی
سرهنگ کارآگاه سعید لیراوی - معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران - گفت: با کشف سلاحهای به کار رفته در سرقتها در خانه متهمان، اعضای این باند به سرقت 100میلیون تومانی از 3 خانه در پایتخت اعتراف کردند و برای ادامه تحقیقات راهی بازداشتگاه شدند.