ژول ریشار نخستین کسی بود که هدایای خاص و متفاوت ملکه ویکتوریا و تزار ویکلای اول را که به محمدشاه قاجار داده بودند از گنجینه خانوادگی دربار بیرون کشید. این هدایا ۲ دستگاه ثبت عکس بر صفحه فلزی بود که سومین شاه از دودمان قاجار نمی‌دانست با آن‌ها چه کند.

عکاسی

همشهری آنلاین، سمیرا باباجانپور: نخستین عکس‌هایی که در تهران گرفته شد در کاخ محمدشاه با شیوه داگروتیپ بر روی صفحه فلزی نقره ثبت شد. سوژه عکاسی هم ناصرالدین میرزای ولیعهد و ملک‌زاده خانم خواهرش بودند. ناصرالدین ۱۳ ساله برای نخستین بار آنجا رو به روی دوربین عکاسی نشست و آن‌قدر کنجکاو بود که ژول ریشاردر خاطراتش از او به‌عنوان ولیعهد بازیگوش یاد می‌کند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

ژول ریشار فرانسوی درزمان سلطنت محمدشاه با یک کاروان نظامی ابتدا وارد تبریز و بعد وارد تهران شد. مادام عباس که زنی اهل اروپا بود و در حرم سلطنتی نفوذ بسیار داشت پذیرای ریشار شد. خبر توانایی عکاسی ریشار که به دربار می‌رسد او را فرامی‌خوانند. ژول ریشار در کتاب خاطراتش می‌نویسد: «دو دستگاه اسباب عکاسی درروی صفحات فلزی برای شاه آورده‌اند، یکی را ملکه انگلیس هدیه فرستاده و دیگری را امپراتور روس؛ اما باوجود آنکه شرح اعمال این عکاسی در کتابچه‌های منضمه فرستاده شده است، تا کنون احدی از فرنگی و ایرانی نتوانسته آن‌ها را به‌کار انداخته عکس بردارد و چون دانستند که این کار از عهدۀ من ساخته است به من رجوع نموده، اول مرا برای برداشتن عکس ولیعهد و خواهر ولیعهد احضار نمودند؛ ولیعهد سیزده، چهارده سال دارد، بیشتر موذی می‌آید تا محجوب. وزیرمختار انگلیس با مستشار سفارت امروز در موقعی که پیش شاه می‌رفتند چند قطعه عکس که درروی صفحات نقره برداشته بودم برای شاه بردند و از من تعریف کردند... دو ساعت به ظهر مانده رفتم به  دربار. وزیر امور خارجه که آنجا بود مرا به حضور شاه برد... بعد به من گفت باید اسباب‌های عکاسی او را کاملاً به راه انداخته عکس‌های خوب از او بردارم...»

عکس‌های فلزی نقره

دوربینی که در اختیار ریشار قرار گرفته بود دوربین داگروتیپی بود که عکس‌ها برروی صفحات فلزی چاپ می‌شد. ریشار عکس‌های شاه و درباریان را بر روی صفحات فلز نقره چاپ می‌کرد. هرچند از عکس‌هایی که او ثبت کرد خبری نیست و اثری یافت نشده است اما در تاریخ عکاسی از او به‌عنوان نخستین عکاسی که از ایرانی جماعت عکس گرفته نام‌ برده می‌شود.

خاطرات نخستین روز عکاسی در تهران | ماجراهای موسیو ریشار و شاهزاده بازیگوش
دوربین داگروتیپی

فرانسوی مسلمان دربار

موسیو ریشار درسفر فرنگستان ناصرالدین‌شاه همراهی‌اش می‌کرد. بعدها به دلیل حرف‌وحدیث‌هایی که برایش پیش آمد مسلمان شد و نام خود را تغییر داده و رضا گذاشت و میرزا رضا نامیده شد. وقتی از ناصرالدین‌شاه لقب خانی گرفت دیگر او را به‌جای موسیو ریشار خان، میرزا رضا خان صدا می‌زدند.

نفوذ او در دربار و تسلطش به زبان فرانسوی باعث شد تا در زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه و با راه‌اندازی دارالفنون به‌عنوان معلم در این مدرسه مشغول به کار شود. در این‌ بین شاه که نخستین بار مقابل دوربین ریشار نشسته بود به او مأموریت‌های عکاسی می‌داد. از جمله مأموریت عکاسی از تخت جمشید را به او سپرد. اما ریشار به دلیل نرسیدن پول، سفر خود را متوقف می‌کند و شاید به علت حرص بی‌حدش به پول مأموریت را جدی نمی‌گیرد و بهانه‌تراشی می‌کند.

موسیو ریشارخان در سال ۱۲۶۹ شمسی در تهران فوت می‌کند و در گورستان آب‌انبار قاسم خان در راه تهران- شهرری به خاک سپرده می‌شود. گورستانی که در زمان رضاشاه تخریب و بعدها به‌جایش شیرخوارگاه و خانه‌های کارمندان بلدیه ساخته شد.

کد خبر 785462

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha