به این ترتیب بیدلیل نیست اگر علاقهمندان محیطزیست نسبت به شعارهای توسعهای گردشگری مخالفت نشان داده و همواره از خود بپرسند: «باید فرهنگسازی کنیم»، «ما آشغال جمع کن نیستیم»، «فکر دیگری باید کرد» و «تا کی زباله جمع کنیم؟!»
عباس محمدی که اکنون چند سالی است در گروه دیدبان کوهستان کارش را به حفاظت از مناطق طبیعی تهران و دیگر شهرها معطوف کرده سؤالات بالا را چند نمونه از جملههایی معرفی کرد که دوستان خسته از کارهای تکراری حفاظت از محیطزیست و محیط کوهستان – به هنگام فراخواندن آنان به کار بیارج پاکسازی کوهستان - بر زبان میرانند؛ «واقعیت این است که جمع کردن آشغال اساسیترین کار است چرا که فقط با خم شدن و برداشتن زبالههاست که میتوان کوهستان (و دیگر جاها) را پاکیزه ساخت! و البته این یکی از کاراترین روشهاست برای آنکه به دیگران یاد دهیم که زباله نریزند و برای آنکه یکی از وظیفههای شهروندی را آموزش دهیم.»
او مشکل دفع زباله در کشور را محدود به مناطق طبیعی و گردشگاهها ندانست و گفت: این معضل اکنون به یکی از بزرگترین مشکلات محیطزیست کشور تبدیل شده است. بهطور نمونه تهران با جمعیتی بالغ بر 7میلیون نفر، به ازای هر شهروند یک کیلوگرم زباله تولید میکند که رقم بسیار بالایی است اما مهمتر از آن محل دفع زباله است. آماری که در تهران وجود دارد نشان از بازیافت کمتر از 10درصد این حجم دارد که این میزان در کل کشور حدود 5درصد است.
به گفته محمدی، این مشکل نشان از حل نشدن موضوع زباله در کل کشور و بهصورت خاص در گردشگاهها و مناطق طبیعی اطراف شهرها دارد. رهاسازی زباله در مناطق طبیعی و گردشگری مشکل مضاعفی نیز دارد زیرا این مناطق دور از دسترس ماموران جمعآوری زباله بوده و امکان جمعآوری ضایعات به حداقل میرسد. از سویی دیگر هنوز مسئولیت شهروندان در داخل شهر برای دفع زباله که به فاصلهای حدود 20 متر برای یافتن سطل خلاصه میشود عملی نشده است و عملا نمیتوان انتظاری بیش از این در مناطق طبیعی داشت.
او مشکل اصلی در این مسئله را به سیاستگذاری و راهبرد کل کشور در قبال توسعه گردشگری دانست و افزود: توسعه گردشگری در بعضی موارد همچون دفع زباله و حفاظت از محیطزیست دارای مشکلات است و تا زمانی که این معضل در شهر و میان مردم از بین نرود، تشویق به امری همچون گردشگری و توسعه اکوتوریسم اشتباه است. بهنظر، آموزش پایه و اساسی برای تفهیم آداب سفر پیش از ترغیب به توسعه گردشگری ضروری است.
به اعتقاد این کارشناس، از مواردی که به تخریب ذخایر طبیعی منجر میشود، باز کردن تمام پارکهای اطراف تهران از جمله خجیر، سرخهحصار و سوهانک برای مصرفکنندگان در تمام سال است؛ «درست است که آموزش به مردم باید همواره وجود داشته باشد اما عقبنشینی مسئولان حفاظت در صیانت از مناطق طبیعی سؤالبرانگیز است.»
به گفته محمدی محدودیتهای قانونی و حقوقی در کنار آموزش برای افرادی که زبالههای خود را در طبیعت رها میکنند میتواند بهعنوان راه حلی برای پایان دادن به این معضل قلمداد شود؛ «فرهنگسازی صرف و نبود جریمه برای خاطیان نمیتواند شرایط را برای حفظ محیطزیست بهبود بخشد.»
او موضع اثرگذار دیگر در این زمینه را با شرایط جامعه و نوع رابطه دولت به معنی حاکمیت با مردم مرتبط دانست و افزود: هنگامی که این رابطه معقول و مناسب نیست و آنچه از سوی دولت بهعنوان حافظ منابع موجود، مطرح میشود با عکسالعمل و نادیده انگاشتن مردم همراه است، باید به فکر بازسازی این رابطه بود.
محمدی گفت: تاریخ نشان میدهد که دولت خود را همواره در جایگاهی بالاتر از مردم دانسته و مردم نیز خود را جدای از دولت قلمداد میکنند. در نتیجه توجه به محیطزیست از سوی مسئولان به سرانجامی نمیرسد. حوزه عمومی یا دولتی برای مردم به سرزمینی بیگانه تبدیل شده و مردم در این خصوص بیتفاوت شدهاند، در حالیکه بخش عمومی و خصوصی باید به یک بافت تبدیل شوند.
او تاکید دارد که آموزش محیطزیست در ایران کافی نیست؛ «باوجود اینکه چندسالی است که در کتابهای درسی و صدا سیما توجه به این مسئله افزایش یافته اما با این حال کافی نیست.»
مدیر گروه دیدبان کوهستان در ادامه مسئله زباله را در تمام نقاط ایران فاجعه بار دانست و افزود: هر چه مناطق طبیعیتر شوند، زبالههای بیشتری به چشم میآیند. بهطور نمونه در روز طبیعت امسال، هیچ نقطه طبیعیای از گزند انبوه زبالههای علاقهمندان طبیعت(!) مصون نماند. رودخانه اصلی جاجرود و کرج با انبوهی از زباله درآمیخته است و بیاغراق نیست اگر بگوییم هیچ نقطه پاکی را نمیتوان در مسیر آنها یافت.
این وضع در بیشتر ییلاقها و کوههای اطراف تهران قابل مشاهده است اما به گفته محمدی، در نقاط کوهستانی که بیشتر مورد استفاده کوهنوردان است، وضع نسبت به گذشته بهتر شده است چرا که در غیراین صورت اکنون برای رسیدن به قله باید از انبوهی از زبالهها مسیر را صعود کرد.
این شرایط نتیجه آموزش در میان گروههای کوهنوردی است که باعث شده درصد قابل توجهی از مردم، زبالههای خود را در کوهها رها نکنند. به اعتقاد محمدی این نقطه مثبتی است که با آموزش، اجرای برنامههای فرهنگی و حتی خم شدن و جمع کردن زباله در ییلاقات اطراف تهران که بیشتر مورد بهره برداری گردشگران قرار میگیرد، مؤثر خواهد بود.
در چند سال اخیر، سازمانهای دولتی و صدا و سیما و شهرداری تاحدودی وارد فعالیتهای فرهنگسازی در حوزه محیطزیست شدهاند. میتوان امیدوار بود که با پیگیریهای باز هم بیشتر سازمانهای غیردولتی و تصمیمسازیهای آنها، اینگونه فعالیتها بیشتر و مؤثرتر هم بشود.
محمدی گفت: لازم است که غیردولتیها با حضور و فعالیت هرچه بیشتر خود، کمک کنند تا مردم میان وظیفههای شهروندی که بر عهده دارند (و بسیاری مواقع میتواند هم سو با دستورهای دولتی باشد) و امر مبارزه با رفتارهای احیانا ناپسند حکومت تفکیکی قائل شوند.
محمود بهادری، مسئول فرهنگی و دیدبان کوهستان هیئت کوهنوردی استان تهران هم که در همکاری با شهرداری، انجمن کوهنوردان ایران، انجمن حفظ محیط کوهستان و تعدادی از گروههای کوهنوردی برنامهای با عنوان روز انس با طبیعت کوهستان را در 13فروردین ماه 1388 اجرا کرد، درباره نتایج این برنامه گفت: براساس تعامل با مردم و بررسی رفتار آنها بهنظر میرسد که بخش قابلتوجهی از مردم، دستکم به نپراکندن زبالههای خود عادت کردهاند اما جمعی در مورد روشن کردن آتش هنوز بسیار بدعادت هستند و هرجا که برسند شروع به افروختن آتش (و شکستن شاخهها و کندن بوتهها برای این کار) میکنند.
وی توضیح داد: جمع کردن زباله اساسیترین کار است چراکه فقط با خم شدن و برداشتن زبالههاست که میتوان کوهستان ( و دیگر جاها ) را پاکیزه ساخت! و البته این یکی از کاراترین روشهاست تا به دیگران یاد دهیم که زباله نریزند و برای آنکه یکی از وظیفههای شهروندی را آموزش دهیم.