به گزارش همشهری آنلاین، نمایشگاه او در مرکز شهر بیشتر شبیه خانهای زیبا و دلباز است. «نگارخانه آزاد» ساختمانی با معماری متفاوت در مرکز شهر است؛ جایی که چنار کهنسالش حکایت قدمت آن خانه را به رخ میکشد و باعث میشود ساعاتی که در کنار شیرین اتحادیه به گفتوگو نشستیم را لذتبخش کند. در میان صحبتها به جایی رسیدیم که گویا در آینده نزدیک قرار است نمایشگاهی در زمینه زنان عشایر در نگارخانه آزاد برپا کند و چند اثر خود را نیز در این نمایشگاه به نمایش بگذارد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
بعد از انقلاب، بهار سال ۵۸ بود که خانم اتحادیه تصمیم میگیرد کتابفروشی باز کند. او جزو نخستین زنانی است که اقدام به راهاندازی کتابفروشی بعد از انقلاب کرده و میگوید: «فکر میکنم زندگی مثل رشتهای است که همیشه به سرآغاز برمیگردد. کتابخانه بینظیر پدرم مسلماً روی ذهن ناخودآگاه من تأثیر داشت. من رشته ریاضی و سپس معماری داخلی خواندم و علاقهمند به آگاهی عمیقتر در زمینه ادبیات و فرهنگ فارسی بودم. اوایل انقلاب شور مطالعه کتاب در میان مردم بهخصوص جوانان بسیار زیاد بود. در همان زمان از طرف پدرم این فضا در اختیار من قرار گرفت و من آن را تبدیل به کتابفروشی کردم. بعد از من یک خانم دیگر به نام خانم نمازی کتابسرایی در خیابان فرشته راهاندازی کرد. »
او ادامه میدهد: «سالهای اول پیروزی انقلاب به این دلیل که کتابخوانهای زیادی به کتابفروشی میآمدند بیشتر اینجا بودم. در حال حاضر شبها به آتلیه میروم و بیشتر نظارت و فعالیتهای کتابخانه را برعهده دارم.» شیرین اتحادیه در لندن معماری داخلی و طراحی خوانده و سالها بعد از اینکه کتابفروشی را در تهران دایر میکند، به پاریس میرود و در کلاسهای تاریخ مدرسه لوور شرکت میکند. بعد از اینکه به تهران میآید و تمرین طراحی میکند تصمیم میگیرد قلممو به دست بگیرد. حاصل کار هم این میشود که بیش از ۲۶ نمایشگاه انفرادی.
احساسی شبیه روز اول
این کتابفروش قدیمی ۳۵ سال است که نقاشی میکند و هیچوقت هم از این کار خسته نمیشود. میگوید: «مقابل هر بوم تازهای که میایستم، احساسم شبیه روز اول است. یعنی هیچ چیز نمیدانم. کنجکاوی جزو اصلی و پایه خلاقیت است. من هماهنگ با طبع خودم از موضوعات خاصی که مرا مجذوب میکند همانند انسان، طبیعت و خاک و اجزای گیاهان مثل تیغ، نی و گاهی سنگها و مهرهها و گوش ماهی و انار طراحی کردهام. از انسان بیشتر به پرتره پرداختهام و گاهی وقتها کوهها. این تلاشها و نمایش آثار خانمها، همه و همه تلاشی است برای درک هرچند مختصر از آنچه جهان هستی و خلاقیت در خود دارد. »
حیاط، انگیزهای برای خلاقیت
اما حیاط پشت کتابفروشی جایی است که باعث ایجاد انگیزه و خلاقیت در وجود خانم اتحادیه شد: «هرچقدر از گلدان، حوض و بچههای مدرسه جنب کتابفروشی نقاشی میکشیدم، باز هم احساس میکردم کم است. چون معماری داخلی خوانده بودم کمکم شروع به طراحی از اطرافم کردم و این موضوع سالها طول کشید. آنچه باعث شد کارم را در طراحی ادامه دهم، این بود که همان زمان کسانی که به کتابفروشی من میآمدند از کارهای کوچک من خوششان میآمد و آنها را میخریدند. بعد از این مدت علاوه بر نظارت و مدیریت کتابفروشی؛ کارم را در نقاشی نیز وسعت دادم. »
نقاشی محل کسب درآمد من نیست
اتحادیه در پاسخ به این سؤال که چقدر از این کار کسب درآمد میکند، میگوید: «کار کتابفروشی و نقاشی وسیله کسب درآمد من نیستند. در حالی که منکر تقلا برای کسب درآمد نیستم، این دو مبحث را از هم جدا کردم. از نقاشی و فعالیتهایی که خلاقیت و فرهنگ در آن است لذت میبرم و روی آثارم قیمتی نمیگذارم. من میتوانم این فضا را بفروشم یا بسازم و کاملاً بدون نیاز مادی زندگی کنم. ولی این بینیازی با غنایی که از طریق هنر به دست میآورم قابل مقایسه نیست. در ضمن نقاشی فهم مرا از اطراف عمیقتر میکند و این در آثار من منعکس میشود. بعد از ۳۵ سال، نگارخانه نقاشی را به فضای کتابفروشی اضافه کردم که آن هم نوعی تداوم فعالیت نقاشی این جانب است.»
گذاشتن نام آزاد اتفاقی بود
گذاشتن نام آزاد بر روی نگارخانه ماجرای جالبی دارد که خانم نقاش داستان آن را اینطور تعریف میکند: «مرحوم سیف آزاد یک خبرنگار و نویسنده بود که در یک برهه زمانی چون با آلمانها همکاری میکرد، در هندوستان سالها به زندان هندیها میافتد. وقتی به ایران میآید هیچ چیزی نداشته و پدر من، علی اتحادیه که بسیار به ادبیات فارسی علاقهمند بود و با او رابطه دوستی داشت، مکانی در پشت همین کتابفروشی را در اختیارش قرار میدهد که تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد. شاید برای شما جالب باشد که این نام کاملاً اتفاقی به نام آزاد درآمد. در همان اوایل انقلاب با تعدادی از دوستانم که میخواستیم با کمک هم کتابفروشی را افتتاح کنیم و دنبال اسم میگشتیم. یکی از دوستانم که اهل قلم و نویسنده است ناخودآگاه گفت «آزاد» بگذاریم. به او گفتم تو میدانستی که سیف آزاد در اینجا زندگی میکرده گفت نه و این گفتوگو در همان اتاقی که مرحوم سیف آزاد زندگی میکرد مرا واداشت که نام کتابفروشی را «کتاب آزاد» نامگذاری کنم.»
نمایشگاهی برای زنان عشایر
خانم اتحادیه برنامهریزی دقیقی برای برگزاری نمایشگاههای متنوع در نگارخانهاش در نظر گرفته است و میگوید: «من قصد دارم آثار نگارخانهام را ۴ الی ۵ بار در سال بهصورت نمایشگاهی برای دیگران به نمایش بگذارم. موضوع زن و زنان نقاش مبحث کار خواهد بود که از درون آن خود به خود پدیدههای دیگر نیز حاصل خواهد شد و غیرقابل پیشبینی است. مثل موضوع نمایشگاه بعدیام که زنان عشایر ایران است.» او ادامه میدهد: «نخستین نمایشگاه نگارخانه زنان در خرداد ۹۳ برگزار شد. این بار قرار است اواخر آبان ماه، نمایشگاه نقاشی از زنان عشایر به نمایش گذاشته شود که با کاتالوگی همراه خواهد بود. » اگر خواستید سری به این نگارخانه بزنید به یاد داشته باشید که آدرس نگارخانه بلوارکشاورز، خیابان وصال شیرازی، بالاتر از تقاطع طالقانی جنب سازمان انتقال خون است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۶ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
نظر شما