پیش از هر گونه پیش فرضی، این سؤال مطرح است که مرحله اول برنامههای انتخاباتی رسانه ملی - که مرحله دوم آن با شروع ثبت نام اینترنتی نامزدها آغاز میشود - با چه رویکرد و با چه کیفیتی پشت سر گذاشته شده است.
برخی مسئولان رسانه ملی در روزهای گذشته در پاسخ به انتقاداتی مبنی بر قصور این رسانه در پرشور کردن فضای انتخابات از پخش بیش از هزار ساعت برنامه انتخاباتی در یک مقطع زمانی محدود سخن گفته بودند. بهنظر میرسد این اجحافی در حق رسانه ملی است که بگوییم این مقدار محدود، برنامه انتخاباتی تولید کرده است. تقریبا میتوان گفت تمام برنامههای خبری صدا و سیما در طول 4 سال گذشته برنامه انتخاباتی بوده است.
با یک بررسی دقیق میتوان به دست آورد اکثر جهتگیریهای بخش خبری 20:30 و اکثر جهت گیریهای شبکه خبر کار تبلیغاتی بوده است. سؤال اینجاست که جهت این تبلیغات به کدام سمت و سو سوق داشت؟ آیا جهت این کار تبلیغاتی در مسیر مصالح ملی و در مسیر حفظ بیطرفی بوده است؟ پاسخ منفی است.
باید اذعان داشت که برنامههای تبلیغاتی صدا و سیما در مسیر دفاع مطلق از سیاستها و رفتار دولت شکل گرفته است. برخلاف سیاق صدا و سیما در سالهای قبل از انتخابات ریاستجمهوری نهم که شاهد مناظرههای انتقادی بودیم و برنامههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دولت وقت نقد میشد، در این دوره شاهد هیچ برنامه انتقادی درباره سیاستهای دولت وقت نبودهایم، بنابراین باید گفت صدا و سیما کار انتخاباتی کرده است، اما کار انتخاباتی رسانه ملی در خدمت یک جریان بوده و در خدمت یک جریان قرار گرفتن صدا و سیما نه یک مطلوب بلکه یک واقعیت است که امروز مشاهده میشود.
تمام این برنامهها مخاطب را به یک سمت سوق میدهد که صدا و سیما طی سالهای گذشته نه که رسانه ملی نبوده بلکه رسانه دولتی بوده است و اصل بیطرفی را در برنامههای انتخاباتی لحاظ نکرده است.
اگر صدا و سیما قرار است وظیفه ملی خود را از این پس و در مرحله دوم برنامههای انتخاباتیاش انجام دهد باید با برگزاری میزگردهای انتقادی و به بوته نقد کشیدن سیاستهای دولت، اصل بیطرفی را لحاظ کند.
این رسانه باید متوجه باشد که وظیفه دارد مردم را در معرض انتخاب عاقلانه قرار دهد. طبیعی است این انتخاب عاقلانه تا قبل از ثبت نام نامزدها و احراز شرایطشان توسط شورای نگهبان باید غیرمستقیم صورت گیرد و این مهم تنها با نقد برنامههای دولت صورت میگیرد و نقد برنامههاست که زمینه ارتقای آگاهی مردم را فراهم میآورد.
منظور از نقد این نیست که تنها مخالف صحبت کند، بلکه نقدی مورد قبول است که هم کارشناس موافق و هم کارشناس مخالف، سیاستهای دولت را بررسی کنند.
آنچه نگران کنندهتر است طرح این سؤال است که این برنامهها براساس چه پیشفرضی تداوم پیدا میکند؟ اگر فرض بر عدمآگاهی مردم قرار گیر د این خطرناک میشود.
این فرض آزاردهندهتر از نفس عمل است. درصورتیکه اگر فرض بر آگاهی مردم باشد، از این پس صدا و سیما باید در مرحله دوم برنامههای انتخاباتیاش رویه دیگری را در پیش گیرد.