آنتن، خوراک میخواهد و برنامههای سرگرمکننده همواره سهم قابلتوجهی در جذب مخاطب داشتهاند.
سریالهای داستانی در همهجای دنیا مخاطبان گسترده دارند؛ چنان که مجموعههایی چون «قصههای جزیره» و «پرستاران» به خاطر اقبال مخاطب، سالهای سال تولید شده و روی آنتن میروند. در آن سوی آبها البته رویکرد دیگری هم وجود دارد که بهندرت به آن اشاره شده است؛ اینکه اگر سریالی مورد توجه مخاطب قرار نگیرد، پخشش متوقف میشود. در واقع، همانطور که اقبال گسترده مخاطب میتواند باعث شود یک سریال، سالهای سال تولید و پخش شود، در مقابل، بازخوردهای منفی هم میتواند باعث بایگانیشدن یک سریال شود.
در شبکههای معتبر دنیا بهندرت پیش آمده سریالی که مخاطب آن را نپسندیده، پخشش ادامه یافته باشد، در صورتی که همین الان مجموعهای که با هزینه فراوانی هم تولید شده روی آنتن است که شاید بتوان گفت از کمترین مخاطب ممکن برخوردار است؛ سریالی که نه خواص آن را میپسندند و نه عوام؛ درست مثل کارهای قبلی سازندهاش که دقیقاً همین ویژگی را داشتند.
در سیما کارگردانانی حضور دارند که در ساخت سریع و ارزان مجموعههای پرمخاطب به تبحر قابل توجهی دست یافتهاند. این مجموعهها، البته کیفیت چندان بالایی ندارند ولی در جذب مخاطب، موفق عمل میکنند.
از سوی دیگر مدیران شبکهها، مجموعههایی را هم با وسواس تولید میکنند؛ سریالهای درجه الف که اغلب توسط کارگردانهای سینما ساخته میشوند. در تولید این مجموعهها، پرکردن آنتن، اولویت اول نیست و با صرف وقت و هزینه، کوشش میشود تا کاری ماندگار به پخش برسد.
بدیهی است که افزایش تولید چنین مجموعههایی میتواند مخاطبی را که خیلی تماشاگر برنامههای تلویزیون نیست، جذب کند؛ اتفاقی که با «اولین شب آرامش» رخ داد و حالا «زیر تیغ» نوید چنین اتفاقی را میدهد.
وقتی هدف فقط پرکردن آنتن نباشد، میتوان به دستاوردهایی قابل توجه دست یافت.
بخصوص که تجربه نشان داده مخاطب تفاوت کیفیت سریالها را به خوبی متوجه میشود.