در این نمایشگاه کارهای هنرمندان سفال علاوه بر تهران از دیگر شهرستانهای نیز به نمایش در میآید.
ضمن آنکه روز دوم خرداد برخی از هنرمندان سفال در آیین گشایش آن، سخنرانی خواهند کرد. دکتر پیمانه روشنزاده نویسنده و هنرمند سفال از استان سمنان نیز در این مراسم سخنرانی دارد.
او که سال گذشته در نگارخانه آتشزاد تهران نمایشگاه حجم سفال خود را با عنوان «آب، خاک، زیتون» برگزار کرده است، در این دوسالانه با ارائه مقاله و «چیدمان دستوپای هنرمندان» که البته همزمان در سمنان بر دیوار فرهنگسرای کومش پردهبرداری خواهد شد، شرکت کرده است.
به همین مناسبت گفتوگویی با او انجام دادهایم که در پی میخوانید.
- خانم دکتر، چیدمان دست و پا آن هم با سفال، به نظر میرسد که کاری نو است، چه شد که به فکر چنین چیدمانی افتادید؟
از اینکه اشاره کردید کار تازه است، درست گفتید. اما اینکه چرا چنین چیدمانی به ذهنم رسید، باید عرض کنم نزدیک 20 سال است که در سمنان زندگی میکنم. هرچه زمان میگذرد، بیشتر به ارزشمندی این مردم و پاکی و پویایی فرزندان این شهر پی میبرم و میبینم که سایه درخت هنر در این دیار هر سال گستردهتر میشود.
هنگامی که طرحم را با پسرم آرش در میان گذاشتم، او گفت که در هالیوود اثر پای هنرپیشهها را در سیمان بر پیادهرو ساختهاند، اما تاکنون در هیچ جای جهان اثر دست هنرمندان را، آن هم از سفال نساختهاند؛ یا اینکه من خبر ندارم. با وصف این، طرح من، تنها ساختن اثر دست و پای هنرمندان نیست!
بلکه هدفم چیدمان ویژة مفهومداری است که نخست بر کاغذ طراحی کرده و سپس دست به ساختن آن زدهام.چیدمان به شکل درختی است که خورشید در سینهاش میتپد و اثر دستها، گرداگرد خورشید را گرفتهاند. جای پاها، تنه تناور درختی است که در کویر بالیده و سایه گسترشده است! و «مهربانان» نام گرفته است!
- به نظر شما جایگاه سفال و سرامیک در هنر ایرانی و در یک نگاه کلانتر در هنر جهانی کجاست و چه قدمتی دارد؟
هنر نزد ایرانیان، با جایگاه ویژهای داشت و دارد و اتفاقا سفال از عناصری بود که هنرمندان کهن ایران، نقشهای دل خود را بر آن حک میکردند. کهنترین اشیاء سفالی مربوط به هشت هزار سال پیش است که در گنج دره در استان کرمانشاه به دست آمده است.
نشانههای مانده از روزگاران دور و دیر، این گمان را در دیرینهشناسان بال و پر داده است که کشف سفال، کشف انسان است پس از کشف آتش.همانگونه که میدانید، آجر همان سفال است. واژه آجر عربی شده «آگور» است، این نام مرا به این اندیشه رهنمون شد که شاید واژه «آگر» به معنی آتش در زبان کردی، از کشف آجر باشد؟
شاید از سخت جان شدن گل کناره اجاق، این نام بر آجر گذاشته شده است؟! و یا در ظرفهای گلین مانده از آتشسوزیهای پیش آمده به تصادف، کلید این پدیده یافته شده است؟!از همان هنگام که زنان با آشتی آب و خاک آشنا شدند و دست به دوستی با این دو عنصر زندگیپرور پیش بردند، تا برای نگهداری محصول کشت و کار خود جایی بسازند، نخستین گام در کشف سفال برداشته شد.
- هنرمندان سفالگر ایرانی در این زمینه چه موفقیتها و چه پیشرفتهایی داشتهاند؟ آیا توانستند در هنر سفالگری حرفی برای گفتن داشته باشند؟
هنرمندان ایرانی در زمینه سفال، خیلی فراتر از ساختن سفالینههای دورانهای گذشته راه پیمودهاند! سفالگری امروز ایران، دیگر تنها یک تکنیک نیست، و سفالگری که کارش به نمایش گذاشته میشود دیگر یک استادکار کوزهگر نیست!
سفالگران این زمان، هنرمندانی هستند که احساس و اندیشه خود، آداب و رسوم، و حماسهها و اسطورهها را با آب و خاک مهربان میگویند و آثار مفهومدار و بیهمتا میسازند. در همین دوسالانه، بیمان همه آنچه را که میگویم خواهید دید.در جستجو و مطالعهای که داشتم، تا آن جایی که یافتم، در هیچ جای جهان این رابطه زیبای زندگی، انسان، جامعه و سفال را ندیدهام. بی گمان هنر سفالگری در هیچ جای دنیا به اندازه دو سه دهه اخیر ایران متحول نشده است.
روند شکوهمند این هنر در ایران، بی شک و شاید، کشور ما را در جهان در سکوی بلند عشق و اندیشه قرار میدهد و مُهر هنر مهربان را بر تاریخ روزگار ما خواهد زد!
در نهمین دو سالانه، آثار شما در کجا بهنمایش درمیآید؟
برخلاف دوسالانههای گذشته که بیشتر کارهایم به نمایش گذاشته شد، این بار به سبب بیاطلاعی از ناهمزمانی موعد مقرر برای فرستادن عکس کارها و مقاله و متن سخنرانی که دوم خرداد در موزه هنرهای معاصر خواهم داشت، همه را با هم فرستادم. غافل از اینکه تمدید زمان ارسال برای مقاله بوده و شامل عکس کارها نبوده است!
البته اگر هم چنین نمیشد، فقط چند کار قابل حملم را میفرستادم. ولی «مهربانان» را نمیشد به تهران برد!«مهربانان» را برای پیشکشی به مردم فرهیخته و هنرپرور سمنان ساختهام. هیچ «مقام» و «جایزه»ای، نمیتواند جای نگاه مهربان چیدمانم را بگیرد!
- شما پزشک هستید. چه ارتباطی میان هنر و پزشکی وجود دارد؟ اینها بر کارتان چه اثری میگذارد؟ هنگام درمان، ذهن هنری دارید، یا هنگام خلق اثری هنری، ذهنی پزشکی؟ یا هرکدام در جای خودش ؟
به گمانم زندگی بدون نگاه هنرمندانه، از انسان ماشینی میسازد که روی چند خط
پر افت و خیز تکراری میدود تا سوختش تمام شود! هنرمندانه زیستن یعنی مهربان بودن. خواه هنرمند باشی یا نباشی!
نگاه به هر پدیدهای اگر با مهربانی نباشد، به گذر باد میماند. شاید تکانی فیزیکی به گلی، گیاهی، بوتهای و یا درختچهای بدهد! و شاید عطری، شکوفهای و یا خار و خاشاکی با خود ببرد، همین است و دیگر هیچ!
نگاه اگر به انسان، به جامعه و به پدیدهها، هنرمندانه باشد، به جان توان مهربان بودن میدهد و به ذهن توان سازندگی ! و در راه سازندگی، از افتها چابک برخاستن را یاد میدهد و از برخاستنها، سرفراز زیستن را! هنر چه در کار پزشکی و چه در هر کار اجتماعی، نه تنها ناهمگونی با کار ندارد، بلکه به زندگی و روابط اجتماعی، لطافت و زیبایی میبخشد.
- سفالگری در بین مردم ایران چه جایگاهی دارد؟
در گذشته دهها ساله که هنوز آب آشامیدنی به صورت لولهکشی نبود و مردمان شهر و روستا از آب روان! چشمه و یا از آب انبار استفاده میکردند، بازار کوزه و کوزه گری رواج داشت. نگاه مردمان نسلهای پیش، هنوز با شنیدن واژه سفالگری، به دنبال کاسه و کوزه میگردند! ولی امروزه آرامآرام ذهن جامعه به سوی لذت بردن از نوآوریهای سفالین پیش میرود!
گرچه هنوز کوزه دلنشینترین و آرامبخشترین حجم را دارد. به ویژه که دیدن هر کوزه، ما را میبرد به کهکشان رباعیات خیام. هنرمندان امروز با نوازش گل رس، امیدها، آرزوها و آرمانهایشان را به نگاه جامعه هدیه میدهند. امروزه هنرمندان عرصه سفال، دوران تازهای را در تاریخ سفال به ثبت رساندهاند.
همشهری استانها