و در مقام قیاس شمار آنها چندان از تماشاگران سینما کم نداشت و آن قدر بود که این هنر اصیل و زنده دخلو خرج کند سالنهای تئاتر پررونق و برقرار باشد و مهمتر از همه اینکه تئاتر جزو برنامههای هفتگی یا حداقل ماهانه برخی خانوادهها محسوب میشد، سالنهای مختلفی در سطح شهر تهران برقرار بود که هر یک مخاطبان خاص خودش را داشت از تئاترهای روحوضی گرفته تا آثاری از چخوف، ایبسن، شکسپیر و... روی صحنه میرفت.
و این سالهایی بود که نه نشریهای خاص تئاتر منتشر میشد و نه اینکه چاپ نمایشنامهها یا کتابهایی درباره تئاتر مرسوم بود.
در میانه دهه 30 تعداد آثار منتشر شده در این حوزه به سختی به تعداد انگشتان یک دست میرسید.سینما رشد کرد، اما تئاتر بازماند و حتی جز یک دوران کوتاه طلایی سیر نزولی را آغاز کرد. این سیر نزولی نه در کیفیت اجراها یا ارزش متون، بلکه در مجموعه شرایطی بود که تئاتر از آن برخوردار بوده است؛ آن جایگاهی که در ارتباط با مخاطب و رابطهای متقابل برخوردار است.
سالهاست که تئاتر به هنری بدل شده که خارج از سبد حمایتی دولت! نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. پارهای از چهرههای فعال در آن به کارمندی دولت درآمدهاند و عدهای دیگر نیز برای گذران پا به عرصه سینما گذاشتهاند، آنها هم که ماندهاند، به عشق صحنه زندهاند، اما روزگار سختی میگذرانند.
به هر روی تکلیف هنری هم که نتواند روی پای خود بایستد، دولتی یا کارمندی شود، مشخص است و نمیتوان چشمامید چندانی بدان داشت. این شرایط نه چندان بسامان اخیر مربوط به زمانی است که تئاتر دیگر از آن شکل ؟ ؟ غیرهاش که مخاطبانی ثابت و از طیفهای مختلف داشت خارج شده است.
بسیاری از سالنهای تئاتر بسته شدهاند و با وجود رشد روزافزون جمعیت و چند برابر شدن آن نسبت به 4 یا 5دهه پیش، تعداد مخاطبان آن قدر نیست که امکان دخل و خرج داشته باشد، مگر آنکه کمکهای دولتی پشت آن باشد و... اما با این وجود در تمام دورانی که خود تئاتر در حال سیر نزولی بود، کارنامه چاپ و نشر آثار نمایشی در حال رشد کمی و کیفی روز افزون نیز بود.
امروز نشریات تخصصی تئاتر داریم،کتابهای تئوریک بسیاری منتشر شده است، نمایشنامههای بزرگان این حوزه اغلب ترجمه شده و به زیور چاپ آراسته شدهاند.
اما حقیقت این است که تئاتر از آن جایی که باید قرار داشته باشد بسیار دور است. درست است که امروز نیز در سطح شهر تئاترهایی گوناگون، از روحوضی گرفته تا لالهزاری یا نمایشنامههای جدی روی صحنه است اما حقیقت این است که جز برای یک تعداد انگشت شمار و قشر خاص تئاتر برای دیگر طیفهای مردم جزو برنامههای ثابت در زندگی محسوب نمیشود و این اصلیترین تفاوت ماجراست.
در چنین شرایطی است که جشنوارههای تئاتر از اهمیت ویژهای برخوردار میشوند، چرا که این جشنوارهها تنها مکانی هستند که برخی گروههای نمایشی برای روی صحنه فرستادن کارهای خود دارند، تنها دو یا سه اجرا در طول جشنواره و اگر خوششانس باشند در صورت برگزیده شدن امکانی برای اجرا در برخی سالنهای کوچک برای مخاطب پیدا میکنند. خاص بودن مخاطبان تئاتر، مشکل اصلی تئاتر در این روزگار است؛
خاص بودنی که در همه زمینهها آن را میتوان مشاهده کرد، نه فقط در مخاطبانی که بلیت میخرند و به سالنهای نمایش تئاتر میروند، بلکه در مخاطبان نشریات حوزه تئاتر یا خریداران کتابهای مربوط بهآن نیز میتوان مشاهده کرد.
اگر فرض بر این باشد که ترجمه و انتشار متون معتبر و شناخته شده تئاتر، امکان بهرهمندی از همین مخاطبان اندک را داشته باشد، آثار چهرههایی که تازه پا به میدان گذاشتهاند نه سرمایهگذاری پیدا میکند و نه اگر سرمایهگذار هم داشته باشد، خریدار چندانی پیدا میکند.
اینگونه است که باز شرکت در جشنوارههایی نظیر تئاتر فجر این حسن را دارد که در صورت موفقیت، زمینهای را برای انتشار این متون نمایشی که نام نویسندگانی جوان را برپای کار دارند، به وجود میآورد.
نمایشنامههایی که منتشر میشوند و اگر مخاطب زیادی هم پیدا نکنند لااقل این حسن را دارند که باعث تشویق این نویسندگان برای پیگیری راهی را که آغاز کردهاند، به وجود میآورد.
انجمن نمایش یکی از همین نهادهای وابسته به دولت است که به صورت مشخص تمرکز کار خود را بر حوزه تئاتر قرار داده است و از جنبههای مختلف به شکل مستقیم و غیرمستقیم به حمایت از جریان تئاتر کشور میپردازد. اگرچه درباره تاثیرات حمایتهای دولتی از تئاتر نظرات ضد و نقیضی وجود دارد، اما به هر حال وقتی حیات یا عدم حیات تئاتر درگروی چنین حمایتهایی است، مسئله ارتقا یا عدم ارتقای کیفی و هنری آن متاثر از بحث حمایتهای دولتی در درجه نخست اهمیت جای نمیگیرد و این خود بحث مفصلی است که مجال آن در این مختصر نیست.
انتشارات نمایش وابسته به انجمن نمایش یکی از ناشران فعال در حوزه تئاتر به حساب میآید و همانگونه که از نام آن هم میتوان حدس زد، به طور مشخص و تخصصی تمرکز فعالیتهای خود را در حوزه تئاتر قرارداده است.
انتشارات نمایش در طول دوران فعالیت خود از مسئولان مختلفی برخوردار بوده است که هریک به نوعی قدمهای مثبتی (در حد بضاعت خویش) در این راستا برداشتهاند که اگرچه به تناسب آن فراز و فرودهایی به لحاظ کمی و کیفی وجود داشته است، اما هرچه بوده کارنامه این ناشر به گونهای بوده است که از وزن و اهمیت قابل اعتنایی برخوردار باشد.
عمده فعالیتهای انتشارات نمایش را در چند بخش میتوان تقسیمبندی کرد، انتشار فصلنامه تخصصی تئاتر که تاکنون بیش از 40 شماره از آن به علاقهمندان این حوزه عرضه شده است، انتشار کتابهای تئوریک در زمینه تئاتر و همچنین انتشار آثار نمایشی به ویژه از
نمایشنامه نویسان جوانی که کمتر شناخته شدهاند.
حجم قابل توجهی از آثار منتشر شده از سوی انتشارات نمایش نیز، آثاری مناسبتی بوده است که اغلب آنها از میان متون برگزیدهشده در جشنواره تئاتر فجر بودهاند. درواقع علاوه بر برنامههای روتین این ناشر، هرگاه که مناسبتی اینچنینی درمیان بوده است به اندازه قابلتوجهی بر میزان کمی آثار منتشر شده از سوی این مرکز افزوده شده است.
ارائه سیاههای از آثاری که توسط انتشارات نمایش به بازار آمده است، به درازا خواهد کشید، اما مروری بر جدیدترین عناوین منتشرشده از سوی این ناشر میتواند بهصورت کلی نشانگر کموکیف آثاری باشد که در جهت اهداف و برنامهریزیهای انجمن نمایش به بازار ارائه شدهاند.
شماره 42 و 43 فصلنامه تئاتر تحتعنوان ویژهنامهای برای نمایشهای ایرانی منتشر شده است. مدیرمسئول و سردبیر این فصلنامه که در 308 صفحه و قیمت 3000 تومان منتشر شده مجید سرسنگی است و محمدحسین ناصربخت بهعنوان سردبیر میهمان گردآوری مطالب این شماره را در بخشهایی همچون آیین، تعزیه، عروسکی، تختحوضی و تئاتر، برعهده داشته است.
در این شماره از فصلنامه تئاتر، مقالاتی تحتعناوین زیر را میخوانیم: نمایشهای سنتی و شاخصههای منحصر بهفرد آن در بوشهر (جهانشیر یاراحمدی)، ظرفیتهای نمایشی سوگچامه دویت خون (اردشیر صالحپور)، نگاهی به مراسم بارانخواهی درچمچه خاتون (صادق عاشورپور)، گسترش تعزیه در جهان اسلام (سید مصطفی مختاباد)، رمزاندیشی در شبیهخوانی (علی عزیزی)، درآمدی بر تکیههای دولتی در عصر قاجار (مسعود کوهستانینژاد)، خیمهشببازی ایران (حمیدرضا اردلان)، تئاتر روحوضی و تحولپذیری آن (محمود عزیزی)، تقلید زنانه، یک سنت نمایشی (داود فتحعلیبیگی)، نمایش ایرانی و نسبت آن با جهان (یدالله آقاعباسی)، حضور خشونت در تئاتر ایران (محمد حسین ناصربخت)، سیری در نسل اول نمایشنامهنویسی زن ایران (رسول نظرزاده) و...
مجموعه مقالات پژوهشی (موسیقی، گرافیک و عکس) دیگر کتابی است که توسط انتشارات نمایش و به مناسبت برگزاری بیستوهفتمین جشنواره تئاتر فجر منتشر شده است. این کتاب در 347صفحه و قیمت 4500تومان به مسئولیت نگین صادقپور، زیرنظر اعضای هیئت علمی بخش پژوهش بیستوهفتمین جشنواره تئاتر فجر منتشر شده است.
کتاب، ماحصل مقالاتی است که در بخش پژوهش این دوره از جشنواره ارائه شده و به 3مقوله موسیقی، گرافیک و عکس و ارتباط آنها با حوزههای نمایشی میپردازد.
کتاب که در 3بخش فوق تقسیمبندی شده است دربردارنده مقالاتی است، همچون تعزیه و درام موسیقایی (سید مصطفی مختاباد)، موسیقی دراماتیک (سعید ذهنی)، زیباییشناسی کلام در آثار دراماتیک (سینا ابراهیمزاده)، صحنههای نمایش ایرانی در آثار طراحیشده دوره صفویه (محمد خزایی)، پوستر تئاتر (مجید کاشانی)، عکاسی نمایش (دکتر شهابالدین عادل) و عکاسی تئاتر در گفتوگو با عکاسان تئاتر (مجید لشگری).
نکته جالب اینکه شیوه تنظیم مقالات کتاب نیز به سنت مقالات دانشگاهی یا آن دست آثاری که به سمینارها ارائه میشوند، صورت گرفته و در ابتدای هر مقاله چکیدهای از آن درج شده است.
«مبانی دکور و صحنهآرایی» نوشته هینینگ نلمز و ترجمه شیدا شهرامیان و محسن صانعی از جمله آثاری است که در زمینه مباحث تئوریک و هنری مرتبط با حوزه تئاتر منتشر شده است. این کتاب در 269 صفحه و به قیمت 3000تومان و با شمارگان 2000 نسخه برای نوبت دوم چاپ شده است.
مبانی دکور و صحنهآرایی، در 9فصل و از عناوینی چون ویژگیهای صحنه، انواع صحنهآرایی، ساخت دکور، ساخت ماکت، طراحی بر مبنای ماکت، اصول طراحی صحنه، رنگآمیزی ماکت و ارائه اطلاعات و طراحی میدانی تشکیل میشود.
از میان تازههای انتشارات نمایش همچون باید به 3جلد کتاب اشاره کرد که آنها نیز به مناسبت بیستوهفتمین دوره جشنواره تئاتر فجر منتشر شدهاند و عنوان مجموعه نمایشهای برگزیده بخش تولید متون این دوره از جشنواره را یدک میکشند؛ کتابهایی که انتشار آنها در نوع خود حرکت بسیار خوبی در تربیت نسل جدیدی از نمایشنامهنویسان جوان دارد.
«ناامنی» (هاله مشتاقینیا)، «نگاهی به یک سو از هزارتوی شهر» (مرضیه ازگلی) و «پلی از جنس شیشه» (نگار نادری) در یک مجموعه 176 صفحهای و به قیمت 2100 تومان منتشر شدهاند.
«پروانه برناتوس» (فارس باقری)، «سرباز شالبلند» (علیرضا حنیفی)، «از درون به برون» (محمود ناظری) و «گرهای در تاروپود نقش» (ترانه برومند) مجموعه نمایش دیگری است که در 224صفحه و بهای2400 تومان عرضه شده است.
و سرانجام «از اینجا تا ابدیت» (مسعود دلخواه)، «غرب نمزده» (پویا فرزادنیا) و «اینجا کسی نمرده است» (سلما سلامتی) در قالب مجموعهای دیگر در 248صفحه و قیمت 2600 تومان منتشر شده است.
«متادرام»، اثر فرید میرشکاری از دیگر آثار انتشارات نمایش است که در 328 صفحه و به قیمت 3000 تومان با شمارگان 2000 نسخه منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
میرشکاری، در مقدمه کتاب خود درباره متادرام که محور اصلی بحث اثر اوست مینویسد: متادرام نمایشی است که دنیاهای ساخته و برساخته نمایش در آن هستند و بهنوعی نگاهی به دنیای نمایشهای طراحیشده درون نمایشش دارد، از آنجا که در متادرام به دنیای نمایشاش پرداخته میشود که در خود امکان اجرای نمایشی دیگر را میدهد به همین دلیل میتواند نمایشی درباره چگونگی شکلگیری و ساختهشدن دنیای نمایش در برابر دنیای واقعی و دنیای نمایش اول باشد.
در این کتاب در 5فصل به کلیات متادرام، تاریخچه آن، متادرام از منظر نشانهشناسی، نقش ارتباطی متادرام، متادرام از منظر دراماتیک و... پرداخته شده است.
شماره ترتیبی نشر هر کتابی که توسط انجمن نمایش تاکنون به زیور طبع آراسته شده است، تا به امروز حکایت از انتشار 300 جلد کتاب دارد که در نوع خود یک رقم قابلتوجه است و نشان از سطح بالای فعالیتهای این ناشر بهلحاظ کمی دارد، ناشری که عمده آثارش به لحاظ کیفی نیز از سطح مقبولی برخوردارند.
سرانجام اینکه شکل و شمایل و طراحی جلد و صفحهآرایی آثار اخیری که توسط انتشارات نمایش بهبازار آمده بازگوکننده سلیقهای است که مسئولین فعلی آن در چاپ این آثار بهکار میبرند؛ آثاری که در عین برخورداری از طرح جلدی مستقل دارای المانهایی مشترک نیز هست، به گونهای که مجموعه این آثار را به لحاظ هیبت ظاهری نیز به یکدیگر نزدیک میسازد.