همشهری آنلاین- شهره کیانوشراد : حاج علی اکبر به مرور حجرهای میخرد و مشغول به فروش لبنیاتی میشود که از روستاها برای او میآوردند. مرحوم حاج علی اکبر تا حدود سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ در این مغازه مشغول کار بود. یکی از فرزندانش به نام علی اصغر همان که مسجد هرندی اکنون به نام اوست.
خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید
حاج علیاصغر صفار هرندی، امام جماعت مسجد هرندی، از اهالی خوشنام و مورد اعتماد محله هرندی و یکی از خیرانی بود که واسطه خانهدار شدن مردم بیبضاعت شد. اما حکایت ۳۰ سال امام جماعتی این مسجد چه بود؟
علیرضا زمانی،تهران پژوه در این باره میگوید: «علیاصغر سال ۱۳۰۴ شمسی در کوچه قنات محلۀ مولوی متولد شده بود. علی اصغر نوجوانی ۱۶-۱۷ ساله بود که در بحبوحه حوادث سال ۱۳۲۰ گذرش به مسجد سعادت در خیابان مولوی افتاد و بعد از آن که با امام جماعت آشنا شد، هر شب پس از کار در پارچهفروشی که داشت، خودش را به مسجد میرساند. خیلی زود با توصیه امام جماعت حاج شیخ محمدتقی بروجردی، در کلاسهای علوم دینی شرکت کرد و از اساتید آن زمان بهره برد.»
بعد از درگذشت حاج شیخ محمدتقی بروجردی، مردم محله از این شاگرد ممتاز شیخ محمد تقی خواستند تا خودش امامت جماعت آن مسجد شود و او نیز قبول کرد. علیرضا زمانی در ادامه میگوید: «مرحوم حاج اصغر هرندی هیچ وقت به کسوت روحانی در نیامد و فقط هنگام اقامه نماز در مسجد، عبایی بر دوش میانداخت. او توانست با جمع کردن کمک خیران بسیاری از نیازمندان را خانهدار کند.»
حاج آقا علیاصغر هرندی، برای برآوردن نیازهای محرومان تلاش فراوانی به خرج میداد و عمـل خیــر را سرلوحه رفتـار خود قرار داده بود. یکی از کارهای همیشگیاش جمع آوری کمک های نقدی ارزاق، پتو و.... از بازار و رساندن آن به محرومان و نیازمندان بود. محمدحسین صفار هرندی در مقدمه کتاب انقلاب عاشورا(اثر ارزشمند آن بزرگ مرد) در باره پدر نوشته است: « وضعیت خاص محل که از طرفی متأثّر از فقر مفرط ساکنان گودها و زاغه های جنوب شهر و از سوی دیگر نشأت گرفته از محیط آلوده به فساد و اعتیاد و حضور تبهکاران حرفهای بود، او را بر آن میداشت که برای نجات اهل محل از مشکلات در چند جبهه فعالیت کند. از یک سو در کنار اقامه نماز، هر شب را به برنامه ای برای جذب جوانان اختصاص داد. یک شب، دروس مقدمات عربی، شب دیگر حدیث، یک شب فقه و شبی درس اخلاق، شبی در میهمانی نهج البلاغه مولا علی علیه السلام و بالاخره شبهای شنبه، تفسیر قرآن در مسجد برپا بود و این درس آخر چنان برای او و شاگردانش اهمیت داشت که در طول نزدیک به پنجاه سال فعالیت ارشادی در سنگر محراب و درس و منبر، موفق شد بیش از سه بار کل قرآن را برای مؤمنان مسجدی تفسیر کند.»
در ادامه این مقدمه آمده است: «از طرفی با همراهی و مساعدت تنی چند از نیکوکاران که در طول دهها سال دستگیری از مستمندان، همچنان خود را ناشناس نگه داشته اند، رسیدگی به وضع معیشت افراد فقیر و تنگدست اما آبرومند را در سرلوحه کارهای جاری قرار داد و این گونه بود که بسیاری از خانواده های تحت پوشش این اقدام نیکوکارانه به تدریج صاحب سرپناه و موفق به ادامه تحصیل و تشکیل زندگی مشترک برای فرزندان خود شدند.»
او اهل ورزش هم بود و در همان مسجد با میل زورخانه ورزش میکرد. میگویند در یک جلسه تا ۱۱۰ میل میزد. مرحوم علیاصغر صفار هرندی نزدیک به سی سال امام جماعت مسجد هرندی بود. این عبد صالح خدا و عالم عامل پس از تحمل ۶ سال عوارض ناشی از سکته مغزی که به خانهنشینی او منجر شد ، سر انجام در سحرگاه هفدهم ماه مبارک رمضان سال ۸۰ شمسی به دیدار محبوب خویش نائل شد. بر سنگ مزارش نوشته شده : «او حجت مسلمانی ما بود».
نظر شما