به گزارش سرویس ادب و هنر همشهری در این نشست که به همت بخش انتشارات و پژوهش مرکز هنرهای نمایشی برگزار شد، ابتدا دکتر سجودی با اشاره به وجود چند رسانه در تئاتر و تفاوت آن با رمان گفت:«تئاتر نظام پیچیدهای از نشانهها شامل زبان، پیرا زبان(لحن و آهنگ) و نظامهای نشانهای نازبان(نور، حرکت و صدا) است.
اما در وضعیت پیوندی بینافرهنگی، دامنه تئاتر محدودتر از سینما و رمان است؛ چون نسبت به این دو هنر، مخاطبان خاصتری داشته است.»وی با اشاره به این که عدهای معتقدند در تئاتر میتوان به یک زبان و یا فرهنگ جهانی نشانهشناسی رسید، افزود:«در مقابل، عده دیگری میگویند تئاتر مانند هر اتفاق فرهنگی دیگری بسیار بومی است و نمیتوان بومی بودن آن را ترجمه کرد. بین این دو نظریه، نظریه سومی هم وجود دارد که میگوید: همیشه در تئاتر هم در معرض آمیختگی فرهنگها هستیم. چون هر کدام در فرهنگ خودمان به زایش جدیدی میرسیم که این امر در برخورد و تعامل بین فرهنگها خود را نشان میدهد.
در تئاتر هم میتواند این اتفاق رخ دهد؛ به این معنی که هر اجرای تئاتر وقتی از یک قلمرو فرهنگی به قلمرو فرهنگی دیگر حرکت میکند، تجربهای بینافرهنگی ایجاد میشود. چون اگر آن تئاتر کاملاً منطبق بر خودش باشد، نمیتواند با مخاطبان قلمرو دوم ارتباط برقرار کند. ضمن این که اگر ویژگیهای خود را نیز از دست بدهد، دیگر جذابیتی ندارد؛ چرا که تمایزات خود را از دست داده است. در واقع این نظام سوم در تئاتر به شدت تعاملی است.»
سجودی تصریح کرد:«عرصه تعاملات بین فرهنگی، همیشه رابطه دیالکتیک بین مشابهت و تمایز است. به این ترتیب که در برخورد با یک فرهنگ دیگر سه حالت پیش میآید. اول این که ما اصلاً ذهنیت همدیگر را نفهمیم؛ که در این صورت امکان هیچ آمیزشی وجود ندارد. دوم این که آن قدر تمایزات خود را از بین ببریم که گویا تمایزی با هم نداریم. وضعیت سوم، وضعیتی است که در آن همیشه در تعامل بینافرهنگی هستیم یعنی همواره در وضعیت متناقض نمایی امکان فرهنگ قرار داریم که در نتیجه نیل به سوی یکدیگر ایجاد میشود. منشاء این نیل، تشابهات فرهنگی است.»
این مدرس دانشگاه خاطر نشان کرد:«از سوی دیگر پیوسته در وضعیت نقصان فهم دیگری قرار داریم. یعنی همیشه در برخورد با دو فرهنگ، چیزهایی هست که نمیتوانیم به فرهنگ خودمان برگردانیم. مثل ترجمه رمان که نمیتوانیم برخی واژگان خاص آن زبان را به زبان خودمان برگردانیم.»