در ابتدای این نشست «بهروز غریبپور» در معرفی نمایش گفت: قصه تلخ طلا، افسانهای است که در همه فرهنگها و در میان مللهای گوناگون دارای ریشه و سابقه است. قصه تلخ طلا فوقالعاده ساده است و در اجرا سعی کردم روندی را پیش بگیرم که با تمام سادگیاش با روند زندگی هم تطبیق پیدا کند.
وی با اشاره به مفهوم نمایش گفت: مفهومی که معمولاً در اغلب نمایشهای من به چشم میخورد اما در بعضی از آنها پنهان بوده مفهوم خوشبختی است، اینکه چه تفاوتی میان رفاه و سعادت بشر وجود داشته است؛ این در حالی است که سؤال دیگری نیز در این نمایش مطرح است که آیا فقر و رنج دیگری همان رنج ماست؟ من در این نمایش پاسخ این سؤال را دادهام و به این نکته تاکید کردهام که غمخواری برای دیگران یک سعادت است و بیتوجهی به درگیری دیگران یک معصیت از لحاظ دینی و یک معصیت از لحاظ اجتماعی است.
غریبپور درباره طراحی صحنه و موسیقی این اثر نمایشی گفت: سعی کردم این کار با سایر آثارم متفاوت باشد و با حداقل امکانات صحنه دنیایی از افسانه بیافرینیم. در زمینه موسیقی هم بر این باورم که موسیقی جزیی از آیین و مراسم همه فرهنگهاست، من نمایشهای ریتمیک زیادی برای کودکان نوشتم و در مورد بزرگترها نیز این تجربه را کسب کردهام که موسیقی در نمایش به جذب مخاطب کمک خواهد کرد.
وی در خصوص ریتمیک بودن این اثر نمایشی نیز گفت: اکثر نوشتههای شکسپیر شعر است و ما اگر بتوانیم شعر را در خدمت اثر دراماتیک قرار بدهیم به سرعت در ذهن مخاطب حک و منتقل میشود. در این نمایش سعی کردم از سادهترین واژهها استفاده کنم.
کارگردان نمایش «قصه تلخ طلا» در ادامه این نشست مطبوعاتی گفت: امیدوارم راهی که در پیش گرفتم، سالم باشد و مخاطبانی که امروز از تئاتر گریزانند و فکر میکنند اندیشهای که در آن است ویژه روشنفکران است دوباره به تئاتر روی آورند.
غریبپور گفت: توجه به جوانان در کارهای من بسیار مهم است برخی از پیشکسوتان وقتی از دوره طلایی تئاتر صحبت میکنند طوری بیان میکنند که انگار گروه جوان هیچ قابلیتی ندارد؛ در حالی که گروه من یک گروه جوان است؛ من معتقدم گاهی اوقات جوانان دارای اندیشه و افکاری هستند که حتی از نسلهای گذشته هم بهتر نمایان میشود.
در این نمایش از دو گروه آیرین و آران استفاده کردم گروه آران که دوستان نمایشگران عروسکی هستند هیچ ابهامی در نحوه برخورد من نداشتند ولی برای گروه دوم زمان لازم بود تا با خصوصیات من آشنا شوند که گذشت زمان این مسئله و ابهام را هم حل کرد.
وی افزود: میان فارغالتحصیلان تئاتر کشور استعدادهای بینظیری وجود دارد که اگر ما به آنها بها بدهیم مراحل رشد و ارتقا را به سرعت پیش خواهند برد و من ایمان دارم که نسل جوان پر از قابلیتهای هنری است.
بهروز غریبپور در ادامه با اشاره به مشکلات فنی تئاتر گفت: مشکلات کیفی یک پدیده بسیار ساده است ولی سقوط فرهنگی بینهایت سخت و غیرقابل جبران است؛ من بر این باورم روزی خواهد رسید که حتی موسیقی قصه و آداب و سنت هم از لحاظ کیفیتی کمرنگ خواهد شد چرا که مشکل اصلی این است که برخی از مسئولان درکی از فرهنگ تئاتر ندارند و اگر روزی مثلاً به نمایندگان مجلس بگویند تئاتر شهر فرو ریخت برای بعضی از آنها اصلاً مهم نخواهد بود.
این کارگردان تئاتر خاطر نشان کرد مشکل اصلی تئاتر ما این است که باوری به نام تئاتر در برایند فرهنگ ملی وجود ندارد. جایگاه تماشاگر نیز در تئاتر بسیار ضعیف و نامشخص است اما سعی ما این است که حلقه محفلی تئاتر بشکند و بر دایره مخاطبین تئاتر روز به روز افزوده شود.
در ادامه این نشست ایرج راد- یکی از بازیگران نمایش قصه تلخ طلا – گفت: قبل از این که در این نمایش، به عنوان بازیگر حضور داشته باشم قرار بود در نمایش دیگری با آقای غریبپور همکاری کنم ولی به دلایلی این اتفاق نیفتاد و با پیشنهاد وی این کار را پذیرفتم.
وی افزود: پس از آن که نمایش را خواندم، مشخص شد که خیلی از فضاهای نمایش به صورت شعر است، ضمن اینکه من احساس کردم که این کار بیشتر به یک کار عروسکی شبیه است ولی برایم جذاب بود و تصمیم گرفتم این کار را قبول کنم و تجربه جدیدی به تجربههایم اضافه کنم.
این بازیگر تئاتر در بخش دیگری از صحبتهای خود به نظم حاکم در گروه نمایش اشاره کرد و گفت: مهمترین مسئلهای که در نمایش قصه تلخ طلا برایم ارزشمند بود، نظم و هماهنگی گروه بود چرا که یک گروه برای این که در کار اجرایی موفق باشد نیاز به یک نظم گروهی است و از آنجایی که کار تئاتر یک کار جدی و سخت محسوب میشود نیاز به احساس مسئولیت در ایجاد یک اثر خوب بیتأثیر نخواهد بود.
راد با اشاره به مشکلات فنی مجموعه تئاتر شهر نیز تصریح کرد: همانطور که تئاتر شهر بعد از 40 سال فرسوده شده است بنابراین امکاناتش هم فرسوده شدهاند و چون سالهای درازی است که هیچ نوع اقدامی در جهت نوسازی تئاتر شهر صورت نپذیرفته بنابراین همه مسائل دست به دست هم میدهد و مشکلات فنی را به وجود میآورد. اما مشکل اساسی تئاتر ما اینها نیستند، بلکه ما مشکلات اساسی دیگری را داریم که نیاز به بحث گستردهتری دارد.
البته امکانات تکنیکی در کارها بسیار مؤثر است ولی تئاتر متکی براساس و اصول دیگری است و بدون نور، دکور و تجهیزات هم میشود یک اثر ماندگار به جای گذاشت.
«نسیم ادبی» بازیگر نقش هانیه در خصوص چهارمین تجربه بازیگری در یک نمایش به کارگردانی غریبپور گفت: ارتباط خوب کارگردان با بازیگران و بازگذاشتن دست بازیگر در نمایش از خصوصیات غریبپور است که باعث میشود بازیگر بدون دغدغه خیلی راحت به روی صحنه برود و از آنجا که غریبپور به زندگی در صحنه اعتقاد دارد باعث میشود، ما هم در صحنه زندگی کنیم.
«سیاوش چراغیپور» یکی دیگر از بازیگران نمایش نیز با ابراز خرسندی از حضور در این نمایش گفت: چون از قبل با شیوه کاری بهروز غریبپور آشنا شده بودم بدون آنکه متن را بخوانم پذیرفتم در این کار سهم کوچکی را ایفا میکنم که امیدوارم در پیشبرد نمایش مؤثر بوده باشم.