شاهنگیان که فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه شیکاگو است، بعد از پیروزی انقلاب و تا سال ۱۳۶۰ در مقام رئیس شورای موسیقی و شعر صدا و سیما فعالیت ‌می‌کرد.

حمید شاهنگیان

همشهری آنلاین- حمیدرضا رسولی:سال ۱۳۵۷ که رژیم پهلوی دوران اضمحلال را سپری می‌کرد، سرودهای انقلابی آرام آرام به زبان اعتراض مردم برای به نقد کشیدن حکومت خودکامه محمدرضا پهلوی تبدیل شد. اعتراض گسترده مردم و فریاد دادخواهی آنها، شعله‌های آزادیخواهی را در دل برخی هنرمندان متعهد آن برهه تاریخی روشن کرد و بسیاری از آنها با ساخت سرودهای حماسی نهال نوپای انقلاب را آبیاری کردند.

سید حمید شاهنگیان از نخستین آهنگسازهای سرودهای انقلابی است که قبل از پیروزی انقلاب فعالیت و به عبارتی مبارزه با رژیم پهلوی را شروع کرد و با ساخت سرودهای وحدت بخش مثل خمینی‌ای امام، برخیزید ای شهیدان راه خدایی، زندانی، برخیزیم در هوای آزادی، ۱۷ شهریور، ۱۳ آبان و... نقش پررنگی در ایجاد وفاق و همبستگی برای تخریب پایه‌های حکومت پهلوی ایفا کرد. شاهنگیان که فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت از دانشگاه شیکاگو است، بعد از پیروزی انقلاب و تا سال ۱۳۶۰ در مقام رئیس شورای موسیقی و شعر صدا و سیما فعالیت کرد و بهتر از هر کسی ماجراهای مربوط به ساخت سرودهای انقلابی را روایت می‌کند.

اهالی موسیقی درباره شکل‌گیری هسته اصلی تهیه و تولید سرودهای انقلابی روایت‌های مختلفی را نقل می‌کنند. به‌طور مثال عده‌ای معتقدند نطفه سرودهای انقلابی بعد از استعفای دسته‌جمعی هنرمندان شناخته شده موسیقی سنتی مثل لطفی و شجریان از رادیو و تشکیل کانون چاوش گذاشته شد. به نظر شما هسته اصلی ساخت سرودهای انقلابی کجا و چگونه شکل گرفت؟

برای اینکه بدانیم هسته مرکزی کجا شکل گرفت باید تعریف صحیحی از سرودهای انقلابی ارائه بدهیم. آن چیزی که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان سرود انقلابی بین توده مردم جا افتاده بود هیچ ارتباطی به فعالیت خواننده‌ها و آهنگسازهای حرفه‌ای نداشت. مردم در محافل عمومی و خصوصی می‌خواندند: ۱۷شهریور روز ننگ توست، ۱۷شهریور افتخار ماست. یا در جای دیگری می‌گفتند: برخیزیم در هوای آزادی و در یک برهه دیگر سرود زندانی و سرباز را می‌خواندند.

بنا براین معتقدید هسته اصلی سرودهای انقلابی بین توده مردم شکل گرفت؟

اگر منظور این ژانر موسیقی بدون استفاده از ساز باشد دقیقاً همین‌طور است. وقتی مردم سرود خمینی‌ ای امام، برخیزید ای شهیدان راه خدا و نصر من‌الله، جاودان نقش لوای تو را می‌خواندند، این واقعیت که سرودهای انقلابی ارتباطی با هنرمندان حرفه‌ای نداشته و بین توده مردم شکل گرفته و بر سر زبان‌ها افتاده بیشتر خودش را نشان می‌داد. همه این سرودها در حسینیه ارشاد و خانه پدری من و زیرزمین خانه برخی دیگر از دوستان ضبط و اجرا می‌شد. این یک تعریف از سرود انقلابی است. تعریف دیگرش می‌شود اینکه سرودهای انقلابی که از جنس موسیقی و ترانه‌های قبل بود با جهتگیری و ضرباهنگ متفاوت. یعنی آهنگساز حرفه‌ای آهنگ را ساخته، نوازنده حرفه‌ای نواخته، شاعری که با خواننده‌های آن سال‌ها کار می‌کرده شعر را سروده و خواننده آن را اجرا کرده است. در این نوع تعریف به سرود قسم به اسم آزادی می‌رسیم که کار آقای جهانبخش پازوکی است. تصور می‌کنم دسته اول بسیار به واقعیت نزدیک‌تر است.

در تعریف سرود انقلابی، آهنگ وحدت که با صدای فرهاد مهراد منتشر شد جزو کدام دسته قرار می‌گیرد؟

در مورد آهنگ وحدت باید بگویم که ما از همان ابتدا متوجه شدیم که شاعر اثر شیطنت کرده است. به این دلیل که پیامدار با پیامبر معنای لغوی متفاوتی دارند. پیامبر یعنی فردی که مأمور شده پیامی را از یک مبدیی دریافت کند و به گوش مردم برساند اما پیام‌دار کسی است که حرفی برای گفتن دارد و این فرد می‌تواند مارکسیست هم باشد. ولی در هر حال‌ کاری بسیار خوبست و عناصر دخیل در تولید آن کارشون رو خوب بلد بودند. همان‌طور که گفتم باید تعریف مشخصی از ژانر سرود انقلابی داشته باشیم تا به درستی درباره والا پیامدار و امثالهم نظر بدهیم. در آستانه پیروزی انقلاب فضا به‌گونه‌ای بود که به قول معروف هر کسی از ظن خود شد یار من. آن موقع یکسری از هنرمندان حرفه‌ای وارد میدان شدند که خیلی از آنها به حزب توده تعلق داشتند که دست‌شان هم درد نکند. چون آنها اثر را ساختند و ما در شورای موسیقی و شعر صدا و سیما به آنها جهت دادیم.

یعنی شورای شعر و موسیقی صدا و سیما به‌عنوان یک نهاد نظارتی روی شعر و آهنگ سرودهای انقلابی اثرگذار بود؟

بیشتر سرودها نتیجه فعالیت‌های شخصی بود و به‌طور سیستماتیک تولید نمی‌شد. بنابراین ما روی شعر و آهنگ آثاری که تولید می‌شد نظارت و اثرگذاری نداشتیم اما جهت‌گذاری می‌کردیم و در نهایت کار تولید شده می‌بایست از منظر شعر و آهنگ در دو شورای مربوطه بررسی و تأیید شود. به‌طور مثال وقتی مرحوم آقای لطفی تصنیف سپیده یا همان ایران‌ ای سرای امید را به من دادند، آن را شنیدیم دیدیم کار عالی است.

خواننده‌ها و آهنگسازهای حرفه‌ای عمدتاً بر خلاف جهت انقلاب اسلامی حرکت می‌کردند؟

بیشتر آنها بعد از ۲۶ دی ماه که شاه ایران را ترک کرد و سقوط رژیم پهلوی قطعی شده بود وارد میدان شدند و سرودهای انقلابی ساختند. برخی از آنها چنگ می‌انداختند که دستاوردهای انقلاب را مال خود کنند. حتی منافقان با چنین دیدگاهی سرود «بهار آزادی» را با شعری از فرخی یزدی منتشر کردند که می‌گفت: اگر خدا به من فرصتی دهد یک روز/ کشم ز مُرتَجِعین انتقامِ آزادی. این سرود پخش می‌شد و سرچهارراه‌ها افراد ریشو را با انگشت نشان می‌دادند و می‌گفتند اینها مرتجعین هستند و ما انتقام آزادی را از همین‌ها می‌گیریم. یک عده دیگری هم به قول معروف اصلاً در باغ نبودند و به واسطه اینکه آهنگساز یا شاعر بودند، سفارش کار انقلابی را هم می‌پذیرفتند. مثلاً آقای راغب در مصاحبه‌ای گفت ما داشتیم کار خودمان را می‌کردیم اما نمی‌دانستیم کجا می‌رویم تا حمید شاهنگیان آمد و دو بال پرواز به ما داد و فهمیدیم با موسیقی چه کارهایی می‌شود کرد.

جالب است که با گذشت چند دهه، مردم هنوز خواننده‌ها و بعضا شاعران سرودهای انقلابی را می‌شناسند اما برخی دیگر از یادها رفته‌اند.

همین‌طور است، هنرمندانی مثل احمد علی راغب و محمد آزرم که دل پاکی داشتند، خدا هدایت‌شان کرد و به همه چیز رسیدند اما عده دیگری که به دنبال منافع شخصی بودند با گذشت زمان از یادها رفتند و دست‌شان هم به جایی‌بند نشد.

در فاصله یک سال مانده به پیروزی انقلاب، سرودهای زیادی ساخته شد. نخستین اثری که به‌عنوان سرود انقلابی بر سر زبان‌ها افتاد کدام بود؟

نخستین سرود همان ۱۷شهریور روز ننگ توست بود که ۶ مهر ۱۳۵۷ به‌عنوان شاعر، خواننده و آهنگساز آن را ساختم و بعد از کشتار ۱۷شهریور بر سر زبان‌ها افتاد. البته مردم به‌طور خودجوش یک تغییراتی به شعر این سرود داده بودند. یادم هست که عده‌ای در پل چوبی می‌گفتند ۱۷شهریور روز ننگ شاه و با این‌ترفند شخص شاه را مورد خطاب قرار می‌دادند. به همین دلیل می‌گویم هسته‌ای اصلی سرودهای انقلابی بین مردم شکل گرفت.

اتفاقاً واقعه ۱۷شهریور هم با همین سرود به عامل وحدت مردم و رسوایی رژیم شاه تبدیل شد. به‌طور کلی موسیقی چه قدر در وفاق و همبستگی مردم مقابل رژیم پهلوی و در نهایت پیروزی انقلاب نقش داشت؟

به ضرس قاطع می‌گویم تنها هنری که توانست حوادث قبل و بعد از پیروزی انقلاب را در حافظه تاریخی مردم ثبت کند موسیقی با کلام بود؛ یعنی ترکیب شعر و آهنگ. حمید سبزواری ۶۰ سال شعر می‌گفت اما فقط ۲درصد مردم او را می‌شناختند. وقتی شعر حمید سبزواری با موسیقی تلفیق شد و کار «خمینی‌ ای امام» به گوش مردم رسید به‌طور ناگهانی مشهور شد و این معجزه موسیقی است.

من در کشتار ۱۷شهریور و قتل عام مردم در سرچشمه، بین مردم بودم اما کاری که در باره ۱۷شهریور ساخته شد آن حادثه را ماندگار کرد. شاید کشتار شب اول محرم ۱۳۵۷ در میدان خراسان از نظر فجیع بودن دست‌کمی از ۱۷ شهریور نداشت اما حادثه ۱۷شهریور به واسطه همان سرود ۱۷شهریور به خیزش ملی تبدیل شد. حتی ۱۳ آبان در مقایسه با کشتار ۱۷شهریور و میدان خراسان و سرچشمه حادثه به مراتب کوچک‌تری بود.

ماجرا از این قرار بود که یکسری دانشجو در دانشگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یکی از آنها شهید شد. مردم هم لااله‌الاالله‌گویان شهید را تشییع کردند. من روی این حادثه سرود لااله‌الاالله‌ را ساختم که می‌گفت: با سرود لااله‌الاالله، می‌رویم به راه پاک روح‌الله. حادثه ۱۳ آبان هم این‌ گونه در حافظه جمعی مردم ثبت شد. به عبارتی می‌توانم بگویم که تعبیر احمد علی راغب درست بود که می‌گفت موسیقی انقلاب دو بال پرواز به ما داد.

کد خبر 829120

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • حسن حسين زاده IR ۱۶:۵۸ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۱
    1 0
    چه از خود راضى