این تاثیر از یک سو به دلیل فیزیولوژی پیچیده کل بدن انسان و برهم کنش ارگانهای مختلف بر هم و از سوی دیگر به واسطه عوارض جانبی داروهایی است که بیمار برای درمان بنا بر تجویز پزشک مصرف میکند.
بنابراین گاهی به دنبال یک بیماری رخدادهایی در سایر مناطق بدن اتفاق میافتد که در ظاهر ارتباطی با بیماری زمینهای ندارد ولی در واقع منشاً اصلی آن از همان بیماری است.
به عنوان مثال در یک بیماری عفونی پس از آغاز مصرف برخی آنتیبیوتیکهای خاص ممکن است بیمار دچار نوعی اسهال شدید وابسته به آنتیبیوتیک شود، یا اینکه به خاطر دوره طولانی درمان با آنتیبیوتیک برفک داخل دهان ظاهر شود.
بسیاری از بیماریها نیز بر حسب ماهیت خود اعضایی غیر از بافتهای هدف را نیز درگیر میکنند مثل اغلب بیماریهای ویروسی؛ معمولا بیماران هم وقتی به پزشک مراجعه میکنند درباره بیماریهای قبلی و فعلی خود اطلاعات لازم را در اختیار پزشک قرار میدهند و از این جهت برای درمان بیماری خود با پزشک همکاری میکنند.
اما همین مسئله مهم و ساده زمانی که بیمار به دندانپزشک مراجعه میکند عمدتا با بیتوجهی روبهرو میشود. متاسفانه بسیاری از مردم گمان میکنند حفره دهان فضایی مجزا از سایر نقاط بدن است و بیماریهای اعضای دیگر بدن ارتباطی به دهان و دندان ندارد.
اینجا قصد نداریم درباره ارتباط تنگاتنگ بین مقولات فوق بحث کنیم که کاملا مطلبی تخصصی و فراتر از حوصله این مختصر است، اما همین قدر اشاره میکنم که برخی از بیماریها تاثیر مستقیم و بسزایی در طرح درمانهای دندانپزشکی دارد و عدم اطلاع دندانپزشک از این بیماریها میتواند موفقیت درمان را به مخاطره انداخته و یا حتی باعث بروز عوارضی جدی و خطرناک برای بیمار شود.
اغلب دندانپزشکان قبل از آغاز درمان از بیمار به صورت کتبی یا شفاهی درباره بیماریها یا داروهایی که بیمار مصرف میکند و یا وضعیت بارداری در خانمها سوالاتی را مطرح میکنند که برای طراحی روند درمان ضروری است.
خوشبختانه در مطبهای خصوصی معمولا بیماران بدون مشکل به این سوالات پاسخ میدهند.
اما مشکل اصلی عمدتا مربوط به ارتباط دندانپزشک با بیمارانی است که به درمانگاههای دولتی شلوغ شهرهای کوچک و حتی بزرگ مراجعه میکنند. جایی که پرسیدن برخی پرسشها با پاسخهای غیرواقعی و بیدقت و بعضاً با داد و فریاد و اعتراض همراه است.
بسیاری از بیماران، پرسشهای دندانپزشک را بیربط و عامل اتلاف وقت میدانند و قضیه وقتی جالبتر میشود که بیمار دچار مشکلی باشد که نیاز به مشاوره پزشکی یا درمانهای پیشرفته بیمارستانی داشته باشد!
شاید بد نباشد برای روشنتر شدن موضوع مثالی بزنم؛ درمانهای دندانپزشکی اصولاً استرسزا و بعضاً مضطربکننده هستند، در عین حال پرمصرفترین داروی بیحسی موضعی که در دندانپزشکی کاربرد دارد حاوی مادهای است که میتواند فشارخون را به سرعت افزایش دهد.
حالا مجسم کنید بیماری به دندانپزشک مراجعه کرده و میخواهد دندان بکشد و در عین حال مشکل فشار خون هم دارد. در چنین بیمارانی حتماً اندازهگیری فشارخون و رعایت برخی ملاحظات برای بیحسی، ضروری است.
بیمار چیزی از مشکل خود به دندانپزشک نمیگوید و دندانپزشک از همه جا بیخبر بدون رعایت ملاحظات مذکور، کار خود را آغاز میکند؛ در نتیجه فشار خون بیمار به حد مرگباری افزایش مییابد که به راحتی میتواند او را به دیار عدم بفرستد.
از این دست مثالها آنقدر زیاد است که میتوان ساعتها دربارهشان صحبت کرد و متاسفانه همگی واقعی هستند.
بسیاری از بیماران با شنیدن توضیحات دندانپزشک قانع میشوند که مثلاً بعد از کنترل فشارخون یا در مورد بیماریهای دیگر بعد از مصرف داروهای لازم برای درمان مراجعه کنند، اما برخی دیگر به دندانپزشک دیگری مراجعه میکنند و اینبار درباره بیماری خود چیزی نمیگویند یا دروغ میگویند.
بعضی هم به سراغ دندانسازان غیرمجاز فاقد هرگونه صلاحیت علمی و کاری میروند؛ حاصل کار میتواند به یک فاجعه جبرانناپذیر تبدیل شود.
باید بپذیریم که فرهنگ بهداشت دهان و دندان در کشور ما بسیار ضعیف است و در کنار آن هنوز تعریف صحیحی از علم دندانپزشکی در میان عامه مردم به خصوص در شهرهای کوچک و مناطق دورافتاده و محروم وجود ندارد.
این معضل جز با یک فرهنگسازی ریشهای قابل حل نخواهد بود. آن وقت شاید پرسیدن سوالاتی درباره سابقه نارحتیهای قلبی، فشار خون، مصرف داروهای ضدافسردگی، دیابت، آسم و بیماریهای مزمن تنفسی، هپاتیت و بسیاری بیماری دیگر اینقدر عجیب و غریب نباشد.