همشهری آنلاین – سمیراباباجانپور: اگرچه بسیاری از رسوم گذشته دیگر اجرا نمیشود و تنها در خاطرات اهالی باقیماندهاند بااینحال مرور خاطرات خوش آن روزگار خالی از لطف نیست.رضا طرشتی نژاد از اهالی محله طرشت از رسمی نام میبرد که به نام رسم «شگون نوروز» معروف بود. او میگوید: «رسم شگون مربوط به ۳ شب اول عید بود. در ۳ شب اول هر شب یک غذا طبخ میشد که از قبل مشخصشده بود. یعنی همه باید آن غذا را میپختند. شب اول رشتهپلو، شب دوم سبزیپلو با ماهی و بعضیها هم سفید پلو با ماهی و شب سوم عدسپلو یا خورش شیش اندازی که طرشتیها با پیاز فراوان درست میکردند.»
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
رسم نوروزی اهالی محله کن هم جالب و خواندنی است. حاج حسن درویش دیدوبازدیدهای نوروز را اینطور تعریف میکند: «عیدها مردم برای دیدوبازدید گروهگروه میشدند و اول از همه از دیدار بزرگ طایفه یا بزرگ محل شروع میکردند. زمان ما خیلی از دیدوبازدیدها مخصوص اهالی همان محل بود و بهقولمعروف از محل به بیرون رسم نبود، کسی به عیددیدنی بیرون از محل نمیرفت، مگر برای احوالپرسی از بزرگ محلههای دیگر. این دیدوبازدید از بزرگ محلهای دیگر هم خیلی حساس بود و اگر تقدم و تأخر در سن و سال بزرگترها رعایت نمیشد صاحبخانه و بزرگ محل به نشانه ناراحتی به پیشباز مهمان نمیآمدند و می گفتند: «سر ما را لگد کردید و رفتید خانه فلانی؟»
درویش ادامه میدهد: «سه روز اول عید مخصوص مردان بود و اصلاً رسم نبود که زنان به همراه همسرانشان به عید دیدنی بروند. در این سه روز مردها با قرارهای فامیلی یا دوستانه به دیدوبازدید میرفتند و پس از این سه روز به قول یکی از اهالی عید دیدنی زنها تا بعد از فصل توت که اواسط خردادماه است طول میکشید.»
سبزیپلوهای شب عید برای کنیها طعم دیگری داشت. زنان و دختران با رفتن به صحراها و باغها در یک هفته مانده به عید که هوا کمی گرمتر میشد و سبزیهای صحرایی هم درمیآمدند، بساط سفره شب عید را خوش آب و رنگ میکردند. برای درست کردن این سبزیپلو از سبزیهای صحرایی به نام: شنگه، قازیاقی، سیرک، شویدک، صابونک و... که تعداد این سبزیها به بیست رقم میرسید استفاده میکردند.
دستمال دوخته شده و عیدی بچه های کن
عیدی دادن هم در محله کن رسم جالبی بود. درویش درباره عیدی بچههای قدیمی کن میگوید: «هر بچهای یک دستمال دوختهشده داشت که برای رفتن به عید دیدنی داخل جیبش میگذاشت. موقع خداحافظی رسم بود که دستمال را پهن میکردند تا صاحبخانه چیزهایی مثل شیرینی و آجیل و تخممرغ رنگ کرده و... داخل آن بریزد و البته کسانی که غنیتر بودند پول هم بهعنوان عیدی به بچهها میدادند. اگر به دلایلی یک خانواده بساط شب عیدش فراهم نمیشد قبل از هر چیز بچهها را به عیددیدنی چند خانواده میفرستادند تا مقداری شیرینی و آجیل عیدی بگیرند که سفرهشان خالی نماند.»
نظر شما