در انتهای دهه 1960 و نیمه نخستین دهه 1970 شماری از گروههای راک تلاش کردند با فراتر رفتن از تکنیکها و مرزهای ساده آهنگسازی موسیقی راک و استفاده از مولفههای برداشته شده از موسیقی کلاسیک، موسیقی جهانی و موسیقی جاز، سطح بالاتر و جدیتری از موسیقی را ارائه دهند. این تلاشها در قالب سبکی به نام «راک پیشرو» دستهبندی شده است. این گروهها تلاش میکردند آثارشان بیشتر با آثار موسیقی جدی پهلو بزند تا با آثار معمول و تکصدایی و ساده راک. از جمله مشهورترین گروههایی که در این مسیر گام برداشتند میتوان به «سافت ماشین»، «کینگ کریمزن»، «جنسیس» و «پینک فلوید» اشاره کرد.
گروه سافت ماشین که در این میان کمتر از بقیه عامهپسند و بیشتر تاثیرگذار بود گرایشی روشن به موسیقی جاز و جازتلفیقی و آمیزش آن با مولفههایی که در آن زمان در این سطح آوانگارد دانسته میشد داشت. این گروه از نوازندگانی تشکیل شده بود که کمتر اهل سر و صدا بودند و به همین دلیل این گروه در میان طرفداران این موسیقی کمتر شناخته شده است. پس از گذشت دوران طلایی این سبک اغلب گروهها متلاشی شده و افراد بهصورت انفرادی کار خود را در زمینههای تجربی و تلفیقی پی گرفتند و در فاصلهای کوتاه از راک پیشرو جز نام پر زرق و برق و پرطمطراقاش چیزی باقی نماند.
در یک بررسی کوتاه میتوان به علل افول زودهنگام این سبک پی برد. نظریهپردازان و موسیقیدانانی که در این مسیر فعالیت میکردند پیش از هرچیز با اصول آهنگسازی علمی ناآشنا بوده و یا آشنایی جزئی داشتند. از یک طرف با موسیقی کلاسیک و موسیقی جهانی آشنایی ناچیزی داشتند و از سوی دیگر موسیقی آوانگارد دورانشان را به خوبی درک نکرده و نمیشناختند. مثلاً در دورانی که مدتها از مشهور شدن آهنگسازان قرن بیستمی وبرن، آلبان برگ و استراویسنکی گذشته بود، پینکفلوید با تاثیر از سمفونی چهار چایکوفسکی آهنگسازی میکرد.
این گروهها برداشتی بسیار سطحی از آوانگاردیسم داشتند. اینان با انتخاب موضوعاتی نسبتاً مشابه که اغلب برداشتی سطحی از نظریه از خود بیگانگی بود نه میتوانستند مخاطبان عام را راضی کنند که بیشتر به ترانههای عاشقانه و موضوعات روزمره علاقه داشتند و نه مخاطبان خاص را که از این برداشتهای سطحی در موسیقی و فلسفه ناراضی بودند. بدین گونه پس از مدتی طرفداران این گروهها که خود را گروهی خاص میدیدند حس میکردند که از اینجا رانده و از آنجا مانده شدهاند و بهتدریج متوجه آثار موسیقی از جنس دیگر شدند؛ اغلب به هارد راک و راک صنفی و متال و دیگر سبکهای عامهپسند، و به ندرت به سمت موسیقی جدی متمایل شدند.
بنابراین با پذیرش اینکه این حرکت حرکتی رو به شکست و در واقع بیپایه بوده اما این را نیز باید پذیرفت که هنوز برخی از مخاطبان عامی متوسط امروزی با نگاهی نوستالژیک به این آثار به آنها علاقهمند هستند و در میان این آثار و موسیقیدانان آثار و افرادی را برجسته میکنند که در دوران خود این اندازه مشهور نبودهاند اما طرفدارانشان اکنون میفهمند که اینها به لحاظ هنری موفقتر بودهاند. در این میان افرادی که بیشتر به جاز و جاز تلفیقی نزدیک بودهاند تا موسیقی کلاسیک و جهانی به موفقیت هنری بیشتری رسیدهاند و یکی از این افراد هیو هاپر است که اخیراً درگذشته و در این فرصت به او خواهیم پرداخت.
هاپر، که در کنت زاده شده بود، خود را در بستر «شبکه کانتربری» یافت؛ شبکهای با بافت موسیقی و فلسفه که هنگامی که او به گروه «وایلد فلاورز» پیوست گروههایی از قبیل «کوین ایرز و تمام جهان»، «گانگ»، «کاروان» و «هنری کو» را در بر میگرفت. وایلد فلاورز یک گروه نسبتاً معمولی پاپ و سول بود که با این وجود، خاستگاه رشد موسیقی پیشرو در دهه 1960 تبدیل شد. اعضای دیگر سافت ماشین، «رابرت وایات» و «کوین ایرز»، نیز همچون اعضای آتی گروه کاروان مدتی عضو گروه وایلد فلاورز بودند.
هاپر در انتهای سال 1968، پس از تور گروه سافت ماشین با «جیمی هندریکس» در آمریکا، به این گروه پیوست. گروه نخستین آلبوم خود را در نیویورک منتشر کرد که فقط در آمریکا منتشر شد و مدت کوتاهی با گیتاریست آینده گروه «پلیس»، «اندی سامرز» همکاری کرد. هاپر، که مدیر برنامه سفر گروه بود، جانشین ایرز، خواننده و نوازنده باس، شد و به همراه نوازنده طبل، رابرت وایات، و نوازنده ارگ، «مایک رتلج»، ترکیب دائمی و 3نفره سافت ماشین را پدید آورد.
گروه با این ترکیب آلبوم دوم، با نام «جلد دوم» که از جمله نخستین آثار جاز فیوژن به شمار میآمد، را منتشر کرد و در اجرای آلبوم انفرادی عضو مؤسس گروه «پینک فلوید»، «سید برت» که «خنده مجنون» نام داشت نیز شرکت کرد. سافت ماشین بهطور تجربی 4 نوازنده هورن را به خدمت گرفت و سپس سه نفر از آنها را کنار گذاشته و چهارمی، «التن دین»، را بهعنوان عضو دائم خود برگزید. آنها آلبومهای سوم و چهارم را منتشر کرده و ظرافتهای روبهرشد خود در نوازندگی را به نمایش گذاشتند. برنامهای که در سال 1970 در رویال آلبرت هال در لندن اجرا کردند یکی از لحظات مهم تاریخ راک پیشرو است.
هوشمندی موسیقایی بیشفعال این گروه 4نفره موجب شد تنشهایی بینشان بهوجود بیاید و از نظر بسیاری از مخاطبان خروج رابرت وایات از گروه در سال 1971 پایان کار سافت ماشین «حقیقی» بود. هاپر در سال 1973 پس از آلبوم ششم ،گروه را ترک کرد و گروه به سمت موسیقی جاز-راک مرسومتری حرکت کرد.
هاپر بعدها گفت در اواخر همکاریهایش با گروه،حسی شبیه به یک کارمند دولت به سراغش میآمده: «دقیقاً میدانستم یک سال بعد به کجا خواهم رسید و از این حس خوشم نمیآمد. ضمناً به جهتگیری گروه در موسیقی علاقهای نداشتم و با بقیه اعضای گروه دوست صمیمی نبودم.»
هاپر درست قبل از ترک گروه با ضبط نخستین آلبوم انفرادی خود«1984»، آمیزهای جالب از نگرش آوانگارد و کارهای ذوقی با ضبطهای چندینباره صدا، نخستین قدم را به سوی استقلال برداشته بود. پس از ترک سافت ماشین مدتی به همکاری با شماری از خلاقترین نوازندگان دوره خود، از جمله «کارلا بلی بَند»، «آیزوتوپ» و «گیلگمش» مشغول بود. به واسطه همکاریهای مداومش با «دین»، ارتباط خود با سافت ماشین را حفظ میکرد.
در آغاز دهه 1980 مدتی بهطور موقت از دنیای موسیقی کناره گرفت اما کمی بعد با همکاری گسترده با همان افرادی که به شبکه کانتربری مشهور بودند، از جمله دین و «پیپ پایل»، نوازنده سازهای کوبهای، که هر دو در سال 2006 مردند، فعالیت در این زمینه را از سر گرفت.
در دهه 1990 آلبومهای انفرادی جذاب هاپر، از جمله آلبومهای «مکانو پلوروس»، «چرخ فلک» و «داستانهای رمانتیک هولیگانها»، یکی پس از دیگری منتشر میشد.
در ژوئن سال 2008 هاپر، پس از مشخص شدن ابتلای او به بیماری سرطان مغز استخوان، تحت شیمیدرمانی قرار گرفت. ماه دسامبر گذشته گروهی از دوستان و همکاران دورههای مختلف کار او در لندن کنسرتی به سود او برگزار کردند.
هاپر در سال 1995 در مصاحبه با «گلاسکو هرالد» گفته است: «موسیقیدانان و نویسندگانی که بیش از همه از آثارشان لذت بردهام؛ کسانی هستند که میدانند چه زمان از پتکی سنگین استفاده کنند و چه زمان از قلممویی ظریف. امیدوارم من هم یکی از آنها باشم.» هیو هاپر در هفتم ژوئن سالجاری در سن 64 سالگی درگذشت.