همشهریآنلاین - پروانه بندپی: آمارهای رسمی میگویند تقریبا ۳۰ درصد مردم ایران دچار اختلالات روانی هستند و اضطراب و افسردگی، شایعترین اختلالات روانی در کشورند. با این حال خیلی از افراد حاضر نیستند برای بهبود احوال روحی و روانی خود به روانشناس و مشاور مراجعه کنند.
در حالی که در کشورهای توسعهیافته، هر فرد یا خانواده برای خود یک تراپیست دارد، در ایران جایگاه روانشناسان هنوز به درستی شناخته نشده و بسیاری از مردم نه تنها به تراپیست و روانشناس باور ندارند، بلکه فرق بین روانشناس زرد و روانشناس علمی را هم تشخیص نمیدهند و خیلی از آنها سراغ افراد غیر متخصص میروند که فقط تبلیغات پر زرق و برق و پر سر و صدا دارند.
همشهری به مناسبت روز جهانی روانشناسی و مشاور (۹ اردیبهشت/ ۲۸ آوریل) گفتگویی با دکتر محمد گراوندنیا، دکترای روانشناسی انجام داده تا دلایل بیمهری ایرانیها به روانشناسان و دلایل استقبال گرم آنها از روانشناسان زرد را بررسی کند.
چرا ایرانیها مقاومت میکنند؟
گراوندنیا معتقد است که علت مقاومت غالب ایرانیها در مراجعه به روانشناسان علمی دلایل متعددی دارد که قابل بررسی است اما یکی از مهمترین دلایل آن ریشه در فرهنگ ما ایرانیها دارد.
او در توضیح بیشتر بیان میکند: مقاومت قاطبه مردم جامعه ما دربرابر مراجعه به روانشناس بالا است و در خیلی از موارد، یکی دو جلسه اول مشاوره به این اختصاص دارد که مراجع تلاش میکند درمانگر را قانع کند که حتی او هم دربارهاش اشتباه میکند. بیشترین مقاومت هم از سمت آقایان است. آقایان اصرار زیادی در این دارند که حق با آنها است که من به آن میگویم «سندروم عقل کل».
تصور بسیاری از افراد این است که تراپیست، آنها را به شکل کارت اعتباری میبیند و فقط به قصد گرفتن پول بیشتر، آنها را به دفترش میکشاند. وگرنه جلسات تراپی نباید این همه طولانی شود. گراوندنیا در این رابطه میگوید: خیلی از افراد، استمرار جلسات تراپی را درک نمیکنند و فکر میکنند مشکلشان در یک جلسه باید حل شود. در حالی که تراپیست که نمیتواند معجزه یا انقلاب کند.
این روانشناس تاکید میکند: معمولا تا زمانی که جلسات مشاوره یک فرد به سه چهار جلسه نرسد، اصلا نمیتوانیم بگوییم اثربخشی داشته است. گاهی جلسات اول و دوم فقط به شرح مشکلات مراجع اختصاص پیدا میکند و ما تازه از جلسه سوم میتوانیم تراپی را شروع کنیم. اما بیشتر مراجعین، این موضوع را نمیدانند و میگذارند به حساب پولکی بودن تراپیست و دچار سرخوردگی میشوند و معمولا دیگر تراپی را ادامه نمیدهند.
۶ دلیل عمده و رایج مقاومت ایرانیها
گراوند در ادامه به ۶ دلیل عمده و رایج مقاومت ایرانیها دربرابر مراجعه به روانشناس یا تراپیست اشاره میکند و نکات بسیار جالبی درباره هر کدام از آنها میگوید و به تاکید خودش بیشتر این دلایل که میخواهم بگویم، تجربی هستند و پژوهشی درباره آنها انجام نشده اما تجربه اکثر تراپیستها است.
۱. دلیل فرهنگی
عمدهترین دلیل عدم مراجعه ایرانیها به تراپیست، ریشه در فرهنگ دارد. هنوز زیاد میشنویم که گفته میشود؛ مگر دیوانهای که میخواهی پیش روانشناس بروی؟ یا در فحاشیها و دعواها زیاد میگویند که؛ خودت را به یک روانشناس نشان بده. درواقع مراجعه به روانشناس در فرهنگ ما نکوهش شده است. حتی در سریالهای صدا و سیما و برخی سریالهای نمایش خانگی، مراجعه به تراپیست را بد جلوه میدهند.
۲. استفاده از واژه بیمار به جای مُراجع
عدهای از روانشناسان برای مراجعین خود عبارت مریض و بیمار را استفاده میکنند. استفاده از واژه مریض، مقاومت افراد را در مراجعه به روانشناس تشدید میکند. اما در واژه مراجع، قضاوتی وجود ندارد و مقاومت افراد در برابر مراجعه به تراپیست را میشکند.
۳. مسئولیتپذیر نبودن فرهنگی ما ایرانیها
در فرهنگ ما حل مسائل باید از سمت تو شروع شود، نه من. بیشتر مردم میگویند «چرا من به روانشناس مراجعه کنم؟ او مقصر است». در حالی که در روانشناسی کل درمان بر این مبنا است که مسئولیت را به شخص واگذار کند. ما میگوییم حتی اگر کسی با تو بد برخورد کرد، تو این کارها را بکن تا او کمتر به این رفتارهایش ادامه دهد.
۴. عدم درک صحیح از فرآیند درمان
خیلی از افراد انتظار دارند با یک جلسه تراپی یا مشاوره نتیجه بگیرند و شاهد یک انقلابی توسط مشاور باشند. در حالی که جلسه اول فقط شرح مشکلات فرد است و تراپی معمولا از جلسه دوم یا سوم شروع میشود. برای همین خیلی از مراجعین بعد از جلسه اول سرخورده میشوند. مگر این که از فرآیند درمان اطلاع داشته باشند.
۵. تجارب مراجعین در مواجهه با روانشناسان
خیلیها گرفتار رواندرمانگر غیرعلمی میشوند و چون نتیجه نمیگیرند، کل تراپی را فرآیندی بیهوده میدانند. من یک بار زیر یک توییت درباره «دلایل عدم مراجعه ایرانیها به تراپیست» ۲۰۰۰ کامنت خواندم و دیدم بیشتر آنها تجربه مراجعه به تراپیست اشتباه و کارنابلد را داشتند.
۶. گران بودن هزینه مشاوره و روانشناسی
خیلی از افراد به دلیل گران بودن نرخ روانشناسی به تراپیست مراجعه نمیکنند و فکر میکنند درمانگرها به این هزینهها راضی هستند اما ما واقعا خودمان واقعا راضی نیستیم و اتفاقا دوست داریم جلسات تراپی ادامه پیدا کند تا به نتیجه برسیم. راه حل این است که بیمهها از این حوزه حمایت کنند.
شما باید از درمانگرتان خوشتان بیاید
در کنار افرادی که هیچ باوری به روانشناسان ندارند، بسیاری از افراد هستند که قدم اول؛ یعنی مراجعه به روانشناس را برمیدارند اما معمولا به نتیجه نمیرسند و جلسات را ادامه نمیدهند. به گفته دکتر گراوند، بیشتر شکایتها از روانشناسان در ایران به همین دلیل است.
این روانشناس میگوید: به نتیجه نرسیدن جلسات تراپی دلایل مختلفی دارد که به ۳ مورد آن اشاره میکنم و اگر مردم اینها را بدانند، قطعا با شناخت بهتری فرآیند درمان را طی خواهند کرد. در غیر این صورت مراجعه به تراپیست زرد بیشتر و بیشتر میشود.
۱. عدم برقراری رابطه آغازین بین درمانگر و مُراجع
بدو ورود خیلی مهم است که چه ارتباطی بین درمانگر و مراجع رخ میدهد. شما جلسه اول که وارد اتاق تراپیست میشوید، ممکن است از فضای اتاقش، چهره خودش و تن صدایش خوشتان بیاید یا نه. گاهی شما به هیچ وجه نمیتوانید با این چهره و این تن صدا ارتباط برقرار کنید. برای همین است که گاهی شما از یک تراپیست خوشتان میآید، اما همان را به دوستتان معرفی میکنید و او نمیپسندد. بعضی ها دوست دارند پیش تراپیست جوان بروند، بعضیها فقط با افراد مسن میتوانند رابطه بگیرند. این موارد و ریزهکاریها آن قدر اهمیت دارد که درباره آن کتاب نوشته شده است.
۲. نداشتن صلاحیت حرفهای
خیلی از مشاوران و روانشناسان با این که درس خواندهاند و مدرک دارند، اصلا فنون و اصول مشاوره را نمیدانند. مثلا نمیدانند که نباید به جای مراجع تصمیم بگیرند. برای همین نتیجه دلخواه هیچ وقت اتفاق نمیافتد.
ما فقط روانشناسان و روانپزشکانی را تایید میکنیم که بر اساس متدها و روشهای علمی کار میکنند. روانشناسان حرفهای معمولا چند مولفه دارند؛ یکی این که با رویکرد درمانی کار میکنند. شما میتوانید از روانشناس سوال کنید که رویکرد و متد شما در درمان چیست؟ مثلا یکی از روشهای درمانی من اَکت/ Act و واقعیتدرمانی است.
۳. جدی نگرفتن عوامل زیستبومشناختی در درمان
این مورد حتی روانشناسان حرفهای را هم دچار خطا میکند. اما موضوع این است که ما باید در تراپی طبق زیستبوم مراجع صحبت کنیم و به او کمک کنیم. نمیتوانیم اروپایی فکر کنیم و فقط مقالات اروپایی را به خورد مردم بدهیم.
بیشتر بخوانید؛
-
فقط دیوانهها به روانپزشک مراجعه می کنند؟! | حتما نباید اختلال روانی داشته باشید تا پیش پزشک بروید
-
۱۰ ویژگی افرادی که از نظر روانی سالماند | چرا ما ایرانیها در برابر مراجعه به روانشناس و روانپزشک مقاومت میکنیم؟
-
چرا مردم فریب روانشناسان تقلبی را میخورند؟ | تماس با روانشناسنماهای آن ورِ آب با هزینههای بالا
-
حتما باید با اختلال روانی به متخصص مراجعه کنیم؟ | ۱۰ فایده مراجعه به روانشناس و روانپزشک
چطور تراپیست کاربلد را از زرد تشخیص دهیم؟
اما خیلی از افراد نمیدانند دقیقا به کدام تراپیستها باید مراجعه کنند و برای انتخاب تراپیست کاردان و کاربلد چه فاکتورهایی را باید در نظر بگیرند. گراوندنیا در این رابطه هم نکات بسیار خوبی دارد.
۱. مطالعه شیوه فکری تراپیست قبل از مراجعه به او
این بهترین شیوه است و شما میتوانید یک ارزیابی دقیق انجام دهید و بعد تراپیست خود را انتخاب کنید. مثلا پیج روانشناس را زیر و رو میکنید و متدهای درمانی او را میپسندید. یا مثلا یک توییت از او میخوانید و میبینید که دغدغه شخصی شما به آن توییت مربوط است. این میتواند شما را به درمانگر مورد علاقهتان نزدیک کند.
۲. نوع دانشگاه و تحصیلات فرد روانشناس
خیلی فرق است بین روانشناسی که از لیسانس تا دکترا روانشناسی خوانده با فردی که لیسانسش مثلا برق بوده و فوق لیسانسش روانشناسی. این نکته مهمی است اما خیلیها نمیدانند. دانشگاهی هم که فرد روانشناس در آن تحصیل کرده، خیلی مهم است.
۳. بیتوجهی به روشهای درمانیِ فستفودی
مدرنیته، همه چیز را سریع و فستفودی کرده است. روانشناس زرد میگوید با این ۳ راهکار همسرت را جذب خودت کن. در حالی که روانشناس علمی هرگز به خود اجازه نمیدهد چنین حرفی بزند. عامه مردم هم به شدت طرفدار دیدگاههای سطحینگرانه و زودبازده هستند.
نظر شما