پیش از این هم، چنین مسائلی دربارة اعضای یک تیم معروف، مجریان تلویزیون، بازیگران سینما و یک مداح منتشر شده بود.
در اینجا دربارة این بحث نمیکنیم که آن افراد، رفتار درستی داشتهاند یا خیر و یا رفتارشان خلاف شرع بوده یا نه؛ یک قوه متصدی قضاوت دربارة اینهاست و بالاتر از همه، خداوند شاهد و حاکم است. دربارة این هم بحث نمیکنیم که چگونه چنین تصاویر و فیلمهایی تهیه و توزیع میشوند.
بلکه یک بعد دیگر مسأله که کمتر به آن پرداخته شده، این است که چرا مردم چنین تصاویری را میبینند. طبیعی است که مردم فرشته نیستند و ما گاه به وسوسة شیطان فریفته میشویم.
کنجکاوی و سرک کشیدن در زندگی مردم - و فضولی به معنای واقعی- خیلی نایاب نیست. ولی اگر فردی به خانة مردم رفت و در غیاب صاحبخانه، آلبوم خانوادگی آنها را دید - که البته کاری ناپسند است-، دیگر در حضور صاحبخانه، سالک بازوی او را که قبلا دربارهاش نمیدانست مسخره نمیکند؛ چون قرار نیست افشا شود که این راز چگونه کشف شده است.
در این موقعیت، معترفایم که خطاکاریم، لذا دربارة آن - جز در جلسات خصوصی و با کسانی که از خودمان هستند - چیزی نمیگوییم. با این سرک کشیدنها، فقط کنجکاوی نفس بهیمی خود را ارضا کردهایم.
اکنون نفس جمعی جامعة ما، فیلم خصوصی دیگران را با ولع میبیند، عکسهایی از خوابگاه دختران، استخر زنانه، میهمانیهای خانوادگی و حتی عکسهای عادی از زنان در کوچه و خیابان را روی اینترنت میگذارد و میبیند و این عکسها و فیلمها، سیدی به سیدی و موبایل به موبایل میچرخد.
چون عمومی شده، قبح آن ریخته؛ یعنی همه میبینیم تا از هم خجالت نکشیم. در جریان جنایات صربها علیه مسلمانان بوسنی، فیلم تجاوز و تعرض صربها به زنان مسلمان صرب، در اروپا پخش شده بود و همین مسأله، اروپا را به سکوت در برابر این جنایت آشکار کشانده بود و به نوعی آنها هم در این جنایت سهیم بودند و این دلیل پخش وسیع فیلمهای تجاوزات صربها، توسط خود صربها بود.
امروزه هیچ نقطهای برای زنان جامعة ما امن نیست و چشمها و دوربینهای حریص، هر لحظه به دنبال قربانی میگردند و قربانی، کسی است که زن باشد.
لحظاتی در خیابانهای تهران بایستید و کثیری راننده را مشاهده کنید که به هر زنی که کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده، بوق میزنند و از هیچ زنی نمیگذرند و خاطر کسی هم مکدر نمیشود.
البته باید مردان و زنانی که با ظاهری نامناسب در جامعه ظاهر میشوند و عرصة عمومی را با پارتیهای شبانه یکی گرفتهاند، کنترل و تنبیه شوند؛ اما آن دستور دینی وجة دیگری هم دارد، وقتی میفرماید: «به مردان... و زنان مؤمن بگو نگاه خود را کوتاه کرده و دامان خود را پاک نگاه دارند و زنان زینتهای خود را آشکار نکنند».
ما برای بخش دوم مجازاتهای روشن گذاشتهایم، اما برای بخش اول، تنها به توصیههای اخلاقی بسنده کردهایم.
نوبرت الیاس در کتاب فرایندهای متمدن شدن، میگوید که بشر غربی به تدریج یاد گرفت که بر خود مسلط شود و به حریم دیگران - فارغ از مسألة جنسیت - بدون اجازة آنها ورودی نداشته باشد.
ما نیز نیازمند این آموزش هستیم، هر چند که در آموزههای دینی خود هم داریم. ما - شهروندان معمولی جامعه- باید بر تخلفات خصوصی دیگران (که فضای عمومی جامعه را مکدر نمیکند) هم چشم ببندیم، چه رسد به رفتارهای عادی آنها، که در محیط خصوصی خود انجام میدهند و خجالت بکشیم اگر روزی دیگران بفهمند که ما این عکسها و فیلم را میبینیم.
شاید روزی برسد که زنان جامعة ما با حجاب بخوابند، اگر این همه چشمِ رها - از قید هر ادبی- آسوده بچرند.
*عضو هیأت علمی دانشگاه تهران