به گزارش همشهری آنلاین، ۴۲درجه البته دمایی است که سازمان هواشناسی اعلام میکند وگرنه، وقتی که دمای هوا ۴۲درجه اعلام میشود، کسی که روی آسفالت داغ خیابان راه میرود، دمایی بیش از ۵۰درجه را تحمل میکند.
در هر صورت، چه ۴۲ و چه ۵۰ درجه، ما در حال تجربهکردن گرمایی هستیم که پدران و پدربزرگهایمان کمتر تجربهاش میکردند. نه فقط ما ایرانیان، بلکه ما انسانها در اکثر نقاط کره زمین. اما والدین ما در دوران کودکیشان و البته پدربزرگها و مادربزرگهایمان و قطعا اجدادمان فاقد امکانات امروزی ما بودند.
حداقل تا اواسط دهه ۱۳۴۰، خانوادههای ایرانی در تهران، اصفهان، یزد، کرمان و سایر استانهای گرم ایران، بدون کولر آبی و گازی زندگی میکردند. آنهایی که دستشان به دهنشان میرسید، پنکهسقفی یا پنکههای کوچکی داشتند که تولیدشان از دهه ۱۳۲۰ آغاز شده بود. باقی مردم ناچار بودند با بادبزن تا حدی از شر گرمای طاقتفرسای تابستان خلاص شوند. تمهیدات دیگری هم البته اندیشیده بودند، ولی خنکسازی آن تمهیدات هیچ وقت قابل قیاس با امکانات امروزی ما نبود.
بیشتر بخوانید:
در واقع میشود گفت که تکنولوژی، ما را نازکنارنجی کرده است. طاقت ما در برابر گرما، کمتر از طاقت پدربزرگها و مادربزرگهایمان شده؛ هرچند که گرمای زمین هم در این سالها بیشتر شده است.
معادله عجیبی است. آدمها برای اینکه راحتتر زندگی کنند، تمدن شان را صنعتی کرده اند و رفاه شان بیشتر شده، ولی همین بالاکشیدن فتیله صنعت که یکی از لوازم فرار از «گرمای طبیعی» سالها و سدههای قبل بود، موجب گرمشدن کره زمین شده و حالا «گرمای غیرطبیعی» دارد دمار از روزگار بشر درمیآورد.
تازه این اول قصه است. ما شانس آوردهایم که چند دهه قبل متولد شدهایم و چند دهه بعد هم غزل خداحافظی را میخوانیم. کسانی که تازه به دنیا آمدهاند یا چند دهه دیگر به دنیا میآیند، باید گرمای طاقتفرسایی را تحمل کنند. یعنی برمیگردند به همان روزگار گرم و داغ اجداد ما، اگرچه امکاناتشان بیشتر از پدربزرگهای ماست، ولی با گرمای بیشتری هم باید دستوپنجه نرم کنند. دستکم بهنظر میرسد در آینده تا مدتها اوضاع چنین باشد.
پس شاید بد نباشد گرمایش زمین را بدون غرولندکردن تحمل کنیم؛ به احترام گذشتگانی که این علم و صنعت و رفاه را نداشتند و زجرها و رنجهایشان بیشتر از ما بود.
نظر شما