تا رسیدن به این جا از هفتخان گذشته ولی شاخ دیو را هنوز هم نیاورده است. سرگردان، در برابر شیشه یک بنگاه دیگر به ناکجا آبادی خیره شده که قرار است مامن و سرپناه او و عروسش باشد. جایی برای آرامش. به راحتی میتوانستی رخت بستن برق نگاهش را وقتی چشمانش به روی یکیک موارد میسرید ببینی و صورتش را که هر لحظه کدورت در آن جایگزین امید و آرزو میشد. حالا که خوب است فردا چه ؟ با چند سر عائله، سرسیاه زمستان، موقع ثبت نام بچهها. دوباره و دوباره با کولهباری بر پشت اما این بار پشتی خمیده.
این سرپناه که خود مایه آسایش است و گرمی خانواده اما فرسنگها دور از آسایش، مثل رویایی دستنیافتنی جلوه میکند. دزدی کند یا...؟ چه تناسبی میان هزینه خرید خانه با درآمدش وجود خواهد داشت؟ چشمانش سیاهی میرود. دیگر نه برقی و نه شادمانیای. خرید به جای خود، به اجاره راضیم. اما به راستی چرا؟
بگذریم. این را بگذارید به پای درد دل یک همشهری. هر چند مردم از خواندن و تکرار مکررات خسته شدهاند. چقدر بنویسیم: آقایی 25 ساله، خانمی 45 ساله! یک استاد دانشگاه، یک کارمند اداره و... گفتند که تهیه مسکن سخت است و آسان نیست؟ از بحران وضعیت مستاجران، از روند رو به رشد رهن و اجاره مسکن و از ناامیدی بسیاری از شهروندان برای صاحبخانهشدن، چقدر بنویسیم؟ اما آخر شهری مثل کرج که خود زمانی حاشیه پایتخت بود و ییلاق، دیگر چرا؟بعضی بر این عقیدهاند که استعداد مهاجرپذیری به کرج و رشد سرسام آور جمعیت در آن میتواند دلیلی جامع و مانع باشد برای وضعیت کنونی انفجار میزان اجاره بها یا خرید خانه.
از قانون عرضه و تقاضا میگویم و این که از سال 82 به بعد ساختمانسازی با رکود مواجه شده. آنها که به زور وام و قرض میخواستند با ساختن یک 10 واحدی یک شان را دوتا بکنند و به نوایی برسند، جرات ریسک ندارند و با این وضع گرانی مصالح برایشان صرف نمیکند ساختمان بسازند.
چند درصد بقیه هم که اصالتا برج ساز و ساختمانساز بودهاند و با اعتبار آبااجدادی خود توانستهاند سرمایه مردم را بهعنوان پیش خرید، جذب کار کنند و بر همه این ناملایمات و نابسامانی فائق آیند پاسخگوی متقاضیان نیستند.
برخی دیگر هم از عدم کارایی ترفندهای دولت میگویند و از وام چند میلیون تومانی برای کمک به مستاجران؛ قانون تورم در اقتصاد میگوید اگر نقدینگی در دست مردم زیاد باشد تورمزاست.
اما این بار سایه نقدینگی هم اثر خود را کرده و از وقتی بر سر مستاجر جماعت افتاده قیمت رهن و اجاره را بالا برده است چرا که در کنکاش ما کاشف به عمل آمد اثری از خود کمک هزینه به معنای واقعی موجود نیست.
عده ای هم گناه را به گردن مالکان میاندازند که افزایش گاها 80 درصدی مالالاجاره تقصیر ایشان است و هر کس هر قیمتی میخواهد به روی ملکش میگذارد.
بنازم به این ناز شست که عده ای در سطح خود میتوانند چه تاثیری در سطح کلان باقی بگذارند!! در این وانفسا چه قصوری بر عهده مشتری است. خدا عالم است!