اکنون بهواسطه این آغوش باز بیش از هزار کارخانه و واحد صنعتی در آستانه تعطیلی قرار دارند و امروز دیگر شرایط بحرانی1427کارخانه اتفاق جدیدی نیست. همانطور که نپذیرفتن این بحران توسط دولت نیز داستان تازهای نیست.
رئیس جمهور، در آخرین اظهارنظرش اعلام کرده که واحدهای صنعتی بحرانزدهای را که تحویل گرفته سروسامان داده و اکنون هیچ واحد مشکلداری وجود ندارد، اما این در حالیست که نادر قاضیپور، نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی، از کارخانه تراکتورسازی تبریز و ایرانخودرو بهعنوان نمونههایی از صنایع بحرانزده طی 4 سال گذشته نام میبرد.
وی میگوید: تراکتورسازی تبریز از واحدهای سودده بوده که اکنون به ضرردهی رسیده است. کارخانه قند تبریز نیز اکنون با 10 درصد ظرفیت خود کار میکند که میتوان آن را تعطیل شده محسوب کرد.
کریم صادقزاده، دبیر اجرایی خانه کارگر تشکیلات آذربایجان شرقی نیز تصریح میکند که کتمان حقیقت موجود دردی از صنایع دوا نمیکند؛ بلکه اطلاعرسانی درخصوص آن موجب میشود با اجماع و همفکری، به راهکارهای درست برسیم.
وی، کارخانههای تولید کفش استان را مثال میزند که با ورود کفشهای چینی با کیفیت نازل به نابودی کشیده شدند.وضعیت نابسامان 400 واحد قطعهسازی بخش دیگری از سایه بحرانی است که همچنان نادیده گرفته میشود اما کارگران آن را با گوشت و پوست خود لمس میکنند.
وی تصریح میکند: حجم واردات به گونهای است که نمیتوان از کنار آن ساده گذشت. زمانی حجم واردات چنان بود که گمرک بخشی از نیروی کار خود را تعدیل کرد؛ اما اکنون که حجم واردات 10 برابر شده بستههای وارداتی تا جادههای بیرونی گمرک هم کشیده شده است.
صادقزاده تاکید میکند که نباید براساس برخی مصلحتها، واردات را آزاد گذاشت و مانع ورود کالاهای قاچاق و بیکیفیت نشد. وضعیت صنایع امروز، حاصل مجموعه سیاستهایی است که طی زمان اعمال شده است.
گروهی واردات با تعرفههای پایین را عامل این شرایط ناهنجار میدانند و گروهی عدم حمایت از بخش تولید را و عدهای نیز نوک پیکان اتهامات را به سوی طرح بنگاههای زودبازده نشانه میروند.
طرحی که موجودی بانکها را به میزان قابل توجهی کاهش داد به نحوی که درخواستهای تولیدکنندگان بزرگ بی پاسخ ماند. مسئلهای که صاحبان صنایع آن را در بحرانی شدن شرایط بی تاثیر نمیدانند.
نماینده مردم ارومیه در مجلس، این مسئله را تکذیب میکند و میگوید: صنایع بزرگ شرایط رقابتی را از بین برده بودند و تکمحوری عمل میکردند. بنگاههای زودبازده قصد شکستن این فضا را داشت.اما دبیر اجرایی خانه کارگر تشکیلات آذربایجان شرقی، طرح بنگاههای زودبازده را تنها مناسب برای ارائه آمار میداند آمارهایی که تنها بر روی کاغذ نشان از رشد و صعود دارد.
صادقزاده میگوید: رفع موانع تولید نیازمند وضع قوانین است که در این بخش نمایندگان مجلس باید با جدیت وارد شوند و برای حمایت از تولید اقدام کنند؛ چرا که ادامه سکوت یا شعار بدون عمل، تنها غده موجود را بزرگتر و درد را بیشتر میکند.
قاضیپور هم معتقد است برای حل مشکل کنونی صنایع که بخشی از آن به دلیل واردات بیرویه ایجاد شده و نشان از عدم هماهنگی سازمانهای مربوطه دارد، باید بازرگانی بهعنوان زیرمجموعه واحدهای صنعتی و تولیدی قرار گیرد.
دبیر اجرایی خانه کارگر تشکیلات آذربایجان شرقی، نیز نمایندگان مجلس را ارجاع میدهد به روزهایی که نیازمند رای مردم بودند؛ اما پس از آن فراموش کردند که برای دفاع از حقوق چه کسانی وارد مجلس شدهاند؟
وی میگوید: اکنون در انتخاب و رای اعتماد به وزرا به خصوص وزرای اقتصادی باید نهایت دقت صورت گیرد و کسانی که برنامهای برای حمایت از بخش تولید و اشتغال دارند، مورد نظر قرار بگیرند؛ چرا که طی این سالها مشکلات بزرگی برای کارگران و نیروی انسانی ایجاد شده است.
حرف آخر هر دو نماینده یکی است. حمایت دولت از صنایع و اشتغال الزامی است. آنچه صادقزاده و قاضیپور برای صنایع میخواهند، ایجاد فضایی مناسب و تدوین قوانین کارآمد است تا رقابت در فضایی عادلانه انجام شود. نه آن که بازار ایران را در اختیار دیگر کشورها قرار دهیم آن هم به بهای نابودی صنایع و اشتغال داخلی خودمان.