این مطلب به جزئیات این شاهکار سینمایی و دلایل انزوای آن میپردازد. جوایز اسکار که از سوی آکادمی علوم و هنرهای سینمایی به برخی از فیلمها در هر سال تعلق میگیرد به ظاهر معیار خوبی برای سنجش برترین فیلمهای سال است اما جوایز اسکار هر سال تنها ویترین آثاری است که در راستای خطمشیهای اقتصادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی آمریکا حرکت کردهاند و سایر فیلمهای خارج از این مدار نامشخص راهی به این مراسم نمییابند و در گذر زمان فراموش میشوند. در چنین فضایی طبیعی است فیلمهایی که تلاش میکنند در مسیری خلاف جریان جاری سیاسی یا اجتماعی حرکت کنند حتی در اکران هم دچار مشکل میشوند و بعضا ضررهای هنگفتی برای سازندگانش به ارمغان میآورند.
البته این موضوع در دهههای اخیر بهدلیل افزایش رسانهها و وجود اینترنت عیانتر شده و چنین فیلمهایی با توجه به نقدهای آنلاین کاملا از سایرین قابل تفکیک هستند.
اما در دوران طلایی سینما در دهههای1930 و 1940 فیلمهای متعددی بودند که قربانی سیاستهای اکران و ستارهسازی استودیوها شده و با توجه به انحصاری بودن رسانهها خیلی زود از گردونه اکران خارج میشدند و تنها میتوانستند امیدوار باشند در دهههای آینده توسط منتقدان کنجکاو آمریکایی و اروپایی کشف شوند و تا حدی به جایگاهشان در تاریخ سینما نزدیک شوند.
در این دوره ژانرنوآر یکی از موفقترین و پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی محسوب میشد و فیلمهای به یادماندنی و بزرگی در این ژانر ساخته شد که گروهی از آنها محصول استودیوهای بزرگی چون وارنر و فاکس بود و برخی دیگر را استودیوهای نوپا و نهچندان ثروتمند میساختند و منطقی بود آثار آنها در بازی اکران ماهانه در سایه فیلمهای استودیویی قرار گیرد و هرگز مطرح نشوندکه فیلم «دیوانه اسلحه» نمونهای شاخص از این بیتوجهی است.
این فیلم سالها بعد در دهه1960 مجال خودنمایی یافت؛ آن همزمانی که وارنبیتی دست به بازسازی آن با فیلم بانی و کلاید زد.اما با نزدیک شدن به دهه1950 و مطرح شدن فهرست سیاه هنرمندان و نویسندگان چپگرای آمریکا، دور تازهای از بیتفاوتی به شاهکارهای سینمایی آغاز شد که البته اینبار محصولات استودیویی هم از آن بینصیب نبودند. فیلم از گذشته یکی از آنها و شاید بزرگترین قربانی دوران مککارتیسم بود.
فیلم ماجرای تلاش یک کارآگاه خصوصی با بازی رابرت میچم است که از سوی گنگستری با بازی کرک داگلاس استخدام میشود تا همسرش را که به مکزیک فرار کرده، به منزل برگرداند و البته همسر او برای رسیدن به کاخ آرزوهایش بهدنبال ثروتی کلان است و تنها در اندیشه فریب دادن دیگران. این داستان یک خطی مسیر اصلی عمده فیلمهای نوآر دهههای طلایی سینمای آمریکاست. اکثر منتقدان« از گذشته» را بهعنوان بهترین و البته نادیده گرفته شدهترین فیلم این دوران میدانند.
دلیل این نادیده گرفته شدن را باید در حضور نویسندهای به نام دانیل ماینوارینگ دانست که در فهرست سیاه چپگرایان هالیوود بود و از نام مستعارجفری هومز استفاده میکرد و نوشتههای انتقادآمیزش از شرایط روز جامعه آمریکا برای عمده استودیوهای فیلمسازی دردسرساز بود و شاید به این دلیل بود که او عمدتا برای نگارش فیلمنامههای« بی- مووی» در پارامونت به کار گرفته میشد و حضورش در این فیلم هم تنها بهدلیل اقتباس از رمان خودش به نام «چوبه دار مرا بلند بساز» بود.از گذشته، به شهادت عمده منتقدان سینمای جهان میتواند الگوی واقعی فیلم نوآر در تاریخ سینما باشد و بخش عمدهای از این موفقیت به جمع شدن تعدادی از با استعدادترین چهرههای سینما در کنار هم (کارگردان: ژاک تورنر، فیلمنامه: دانیل ماینوارینگ، بازیگران: رابرت میچم، کرک داگلاس و جینگریر ) برمیگردد.
تورنر پیش از ساخت این فیلم از بهترین کارگردانهای استودیو آرک او بود و در اوایل دهه1940 از سوی وال لوتون- تهیهکننده فیلمهای ژانر وحشت این استودیو- برای ساخت چند فیلم از جمله انسانهای گربهای، من با یک زامبی قدم زدم و مرد پلنگی انتخاب شد و حین کار با نیک موسوراکا فیلمبردار آشنا شد که این آشنایی تا زمان ساخت ادامه یافت. تورنر فرزند موریستورنر، کارگردان مشهور فرانسه قبل از جنگ جهانی بود. با موفقیت کم نظیر فیلمهای ژانر وحشت تورنر، استودیو آرک او فیلمهای بزرگتری را برای او در نظر گرفت.
اما تا وقتی تورنر برای ساخت بزرگترین فیلم تاریخ زندگیاش پشت دوربین قرار گیرد، اتفاقات فراوانی در راه بود. در سپتامبر 1945 استودیو آرک او توانست وارنر را در راه در اختیار گرفتن رمان تازه دانیل ماینوارینگ که هنوز چاپ نشده بود کنار بزند. این در شرایطی بود که ماینوارینگ این داستان را با درنظر گرفتن اینکه همفری بوگارت در نسخه سینمایی آن در نقش جف بازی خواهد کرد نوشته بود و از اینرو در هالیوود همه آن را پروژهای وارنری میدانستند.
پا در میانی ماینوارینگ برای حضور بوگارت در این فیلم نتیجه نداد و وارنر حاضر نشد تا او را به آرک او قرض دهد و آرک او هم به ناچار پت اوبراین را برای این نقش درنظر گرفت ولی خیلی زود مدیران استودیو تغییر عقیده دادند و تصمیم بر آن شد از جان گارفیلد برای نقش اصلی فیلم استفاده شود و حتی به قولی فیلمنامه برای او بازنویسی شد ولی بازیهای خوب و تبلیغات رسانهها در مورد فیلمهای دیکپاول باز هم نظر مدیران استودیو را عوض کرد و آنها پاول را به همراه ادوارد دمیتریک برای فیلم در نظر گرفتند اما دمیتریک سر صحنه فیلم « خوب به خاطر سپرده شده» رفت و تورنر بهعنوان کارگردان انتخاب شد.
پس از آن با حضور وارن داف بهعنوان تهیهکننده آرک او موفق شد کرک داگلاس را از پارامونت برای بازی در فیلم قرض بگیرد.از طرفی در اواخر سال1946 دور شاری بهعنوان مدیر اجرایی استودیو انتخاب شده بود و درنظر داشت تا در کنار ساخت فیلمهای کم هزینه بتواند فیلمهای مهمی را عرضه کند تا آرک او در مقایسه با پارامونت و وارنر حرفی برای گفتن داشته باشد و همین انگیزه او را به انتخاب رابرت میچم رساند. میچم در آن زمان هنرپیشهای با آینده کاری مبهم بود و تنها یک فیلم بزرگ میتوانست او را از این شرایط برهاند.
او با استودیو آرک او و دیوید سلزنیک تهیهکننده قرار داد مشترکی داشت و خوب میدانست این شرایط نمیتواند دوام چندانی داشته باشد و بازی در فیلم داستان جیای جو در سال1947 طرفدارانی برایش به همراه داشت و فقط یک فیلم پرفروش دیگر او را در جایگاه مطمئنتری از لحاظ حرفهای قرار میداد.بازی داگلاس هم در این فیلم به زعم منتقدان در چندین دهه آینده کمتر تکرار شد؛ هر چند که خود او سعی کرد در فیلمهای دیگرش کارناوال بزرگ و یا قهرمان به شخصیت منفیاش در این فیلم نزدیک شود.
جدای از حضور این عده،« از گذشته» تمامی خصوصیات یک نوآر تمام عیار را داراست؛ داستان پیچیده، دیالوگهای کنایه وار، قهرمانی با سرنوشت از قبل تعیین شده و زنی که همه چیز را به نابودی میکشد. نکته دیگری که فیلم را از سایر آثار مشابه قبل و بعد خود مجزا میکند فیلمبرداری بخش عمده در لوکیشنهای واقعی است.
از جمله این لوکیشنها میتوان به سانفرانسیسکو، دریاچه تاهوو، دریاچههای تووین و گال، بریج پورت کالیفرنیا و حتی شهر آکاپولکو مکزیک اشاره کرد که در ایجاد فضای واقعی و باور پذیر فیلم کمک فراوانی میکند.پیتر هکفورد در سال1983 سعی کرد نسخهای به روز شده از این فیلم را با بازی جف بریجز، ریچل وارد و جیمز وودز به نام «علیه همه نخالهها» را ارائه دهد. جین گریر از فیلم اصلی، در این فیلم نقش مادر ریچل وارد را ایفا کرد.