آخرین گزارش مستند از یوزپلنگ در هندوستان به سال 1947 برمیگردد که حاکم ایالت کوروای با شلیک 2گلوله به 3یوز که در تاریکی شب در نور ماشین بیحرکت مانده بودند، آنها را از بین برد. از آن زمان به بعد یوزپلنگ به سرعت از سرتاسر قلمرواش ناپدید شد. امروزه قریب به 30 سال است که ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی در دنیا به شمار میرود. معذلک هرازچند گاهی گزارشهای غیرمستندی مبنی بر وجود یوزپلنگ در مرز پاکستان با ایران به گوش میرسد.
سابقه در ایران
تا پیش از جنگ جهانی دوم، جمعیت یوزپلنگ در حدود 400 قلاده بود که تقریبا در تمام مناطق استپی و صحرایی نیمه شرقی کشور و بخشهایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده میشد. ولی ورود جیپ بعد از جنگ باعث شد که جمعیت این حیوان روبه اضمحلال نهاد که دلیل اصلی آن عمدتا به خاطر کشتار گسترده طعمههای مورد علاقه یوز بوده است. در نتیجه این کار جمعیت یوزپلنگ به شدت کاهش یافت. در سال 1338 کانون شکار وقت ایران یوزپلنگ را حمایت شده اعلام کرد و از آن پس مشاهده یوزپلنگ در مناطق مختلف افزایش یافت که این احیای جمعیت نتیجه تاثیرات قوانین و مقررات حفاظتی بود که اعمال شد.
در اواسط دهه 1350، جمعیت یوزپلنگ در ایران 300-200 قلاده تخمین زده میشد. در حالیکه عده دیگر بر این باور بودند که این جمعیت بیش از آن چیزی که هست اعلام شده است و تعداد آنها را حدود 100 قلاده تخمین میزدند که از این تعداد 30 قلاده را متعلق به منطقه خوش ییلاق شاهرود میدانستند. در این منطقه استثنایی، یوزپلنگ به سهولت قابل مشاهده بود ( برای مثال در دو مورد در سال 1349 و 1352، 13 و 9 یوز تنها در عرض چند ساعت گشت در داخل منطقه مشاهده شد). در آن زمان، قلمرو یوزپلنگ تقریبا تمام مناطق کویری نیمهشرقی کشور را در بر میگرفت که از جمعیت انسانی کمی برخوردار بود.
روند صعودی جمعیت حیاتوحش در اینگونه مناطق تا اواسط دهه 50 ادامه داشته و از آن پس با تغییر و تحولات اساسی که در مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست به وجود آمد، توجه به مسایل حفاظتی مناطقی چون خوش ییلاق و میاندشت و توران به دلیل وجود دام فراوانی که از این مناطق بهرهمند میشدند به سرعت رو به کاهش گذاشت، طعمهها و یوز در اثر شکار فراوان و دام مازاد بر ظرفیت و غیرقابل کنترل، یا شکار شده و یا از این مناطق به سایر مناطق گریخته و دیگر بازنگشتند. جمعیت یوزپلنگ در بسیاری از مناطق روبه کاهش نهاد. منطقه حفاظت شده خوش ییلاق که زمانی یکی از مناسبترین زیستگاههای یوزپلنگ در آسیا بود تقریبا از بین رفت و برای آخرین بار در سال 1362 یوزپلنگ در آن دیده شد. یوزپلنگ از بسیاری از مناطق زیست خود ناپدید شد و محدوده پراکنش آن به بعضی مناطق دور دست که در آنجا طعمه کافی و امنیت نسبی وجود داشت محدود شد.
در اوایل دهه 1360 عدم مشاهده یوز به نحوی کاهش یافت که تمامی کارشناسان و مسئولین را به فکر نجات این گونه انداخته و طرح حفاظت از گونههای در خطر انقراض در سازمان حفاظت محیط زیست مطرح و یوز بهعنوان اصلیترین آنها مورد توجه و بررسی قرار گرفت. با آغاز این طرح جمعآوری اطلاعات اولیه درباره یوز از سراسر کشور آغاز شد و این اقدامات با شدت و ضعف متفاوتی طی یک دهه صورت گرفت ولی چندان موفقیتی از این اقدامات حاصل نگردیده و هیچگونه تغییر و تحولی در جهت حفاظت از یوز در زیستگاههای شناخته شده این گونه در کشور حادث نشد.
در اواخر دهه 1360 و با مشاهده یوز در منطقه نایبندان طبس انجام بررسیها در این منطقه از کشور توسط اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان بزرگ بهطور مقدماتی آغاز و در اوایل دهه 1370 این اقدامات بهطور کاملاً جدی مورد تعقیب و بررسی قرار گرفت و سرانجام به مطرح شدن پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سال 1375 انجامید که با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان (بزرگ) بالاخره مرحله اول طراحی این پروژه در سال 1377 با اعتباری بالغ بر 25هزار دلار در سطح کشور به مرحله اجرا در آمد که نتیجه آن تدوین پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با اعتباری بالغ بر 725 هزار دلار از سوی GEF و معادل آن توسط سازمان حفاظت محیط زیست در شهریور ماه 1380 شد.
تمامی اقدامات مندرج در سند پروژه به دقت و با جدیت کامل و با همکاری سازمان ملل و بازدیدهای صحرایی متعدد مقامات مختلف این سازمان از زیستگاههای پنج گانه منتخب یوز آغاز شد. این زیستگاهها عبارت بودند از: پارک ملی کویر، پناهگاههای حیات وحش نایبندان و دره انجیر، منطقه حفاظت شده بافق و ذخیرهگاه زیستکره توران. تمامی اقدامات حفاظتی پیشبینی شده در سند پروژه آغاز شد و امور حفاظتی زیستگاهها به شدت تقویت و نظارت شد و امور مطالعاتی و بررسیهای زیستگاهی نیز با همکاری تنگاتنگ مشاورین بینالمللی مختلف نهادهایی از قبیل IUCN, CCF و WCS بهصورت مستمر به انجام میرسید.
با همکاری دفتر کمکهای کوچک ملل متحد (SGP)، فعالیتهای آموزشی به منظور شناساندن یوز به جوامع محلی و با بهرهمندی از خدمات سایر تشکلهای غیردولتی در روستاها و شهرهای حوالی زیستگاههای منتخب توسط نیروهای جوان و علاقهمند به طبیعت و حیاتوحش از انجمنهای یوزپلنگ ایرانی، طرح سرزمین، بوم پژوهان و محیطبان مجدانه پیگیری و اقدامات مؤثری در افزایش آگاهی جوامع محلی انجام گرفته است.
بدیهی است با توجه به روند کاهش جمعیت اکثر گونههای حیات وحش کشور در اکثر مناطق تحت مدیریت سازمان که همه ساله در اثر عوامل متعدد مشاهده میشود، خوشبختانه این روند کاهش جمعیت در بیشتر زیستگاههای منتخب یوز وجود نداشته است.
به علاوه، با استناد به بررسیهای صورت گرفته، حداقل 70 تا 100 قلاده یوز در کشور وجود دارد و این نشان از وجود طعمه و امنیت دارد که خود میتواند جای امیدواری برای ادامه فعالیتها تا مرحله افزایش و صعود بیشتر جمعیت یوز و طعمههایش باشد.
تا پیش از آغاز این پروژه، اطلاعات درخصوص وضعیت و اکولوژی یوزپلنگ آسیایی بسیار اندک بوده و بیشتر اقدامات حفاظتی بر پایه الگوهای آفریقایی انجام میگرفت. دادههای مستند در زمینه این گونه در کشور وجود نداشت و این پیامدی منفی بر مدیریتگونه و زیستگاه آن داشت. تصور بر این بود که تنها چند قلاده یوزپلنگ در تعدادی از مناطق اطراف کویر مرکزی ایران زیست میکنند که بیشتر آنها حتی فاقد حداقل محیطبان و تجهیزات ضروری برای حفاظت بودند. به علاوه، فقدان اطلاعات، چالش مهمی برای آمادهسازی اطلاعات پایه پروژه جهت انجام پایش و ارزیابی فعالیتها و دستاوردها حین و پایان پروژه بود. بیشتر کارشناسان کشور امیدی به بقای یوزپلنگ در کشور نداشتند.
یوزپلنگ در میان جوامع محلی شناخته شده نبوده و بیشتر دامداران و چوپانان این جانور را با سایر گوشتخواران بزرگ جثه (مانند پلنگ، گرگ، کفتار و غیره) که معمولا به دامهای اهلی حمله میکنند، اشتباه میگرفتند. از این رو، هر سال حداقل 5/1 یوزپلنگ بهدلیل عوامل انسانی، بخصوص مردم بومی غیرمطلع که این جانور را خطری برای خود و دامهایشان میپنداشتند، از پا در میآمد.
پروژه یوزپلنگ آسیایی مسیری سخت پیش روی خود داشت. تلاشهای فراوانی برای جلب نظر و حمایت نهادها و مقامات بینالمللی و ملی و دستاندرکاران محلی به لزوم حفاظت از این گونه صورت گرفت. همچنین، پروژه در اقدامی ضروری به سرعت نسبت به ارتقای حفاظت زیستگاههای منتخب اقدام کرد و با به کارگیری بیش از 32 نیروی دیگر بهعنوان محیطبانان مناطق، آموزش آنها و تجهیز محیط بانیها و ارتقای سطح قانونی اکثر زیستگاههای منتخب یوز، امنیت نسبی را به این زیستگاهها بازگرداند.
همچنین تلاش کرد تا سایر زیستگاههایی که احتمال حضور یوز در آنها میرفت را مورد بررسی و ارتقای سطح حفاظت دهد تا بتواند روند رو به رشد تخریب این زیستگاهها را متوقف کند و در همین راستا تعداد زیستگاههای قطعی یوز از 5 زیستگاه به 14 زیستگاه افزایش یافته است، همکاری بین سازمانی با سایر نهادهای دولتی نیز نقش مؤثری در جلوگیری از توسعه روزافزون صنایع و معادن در داخل زیستگاههای یوزپلنگ داشت. چرای بیرویه که یکی از مهمترین معضلات زیستگاههاست، تاحد زیادی کنترل شده و همچنان تلاش برای حل این مشکل در اکثر زیستگاهها درحال جریان است.
بهدلیل فقدان اطلاعات موردنیاز، توجه ویژهای به مطالعات میدانی در زمینه یوزپلنگ و زیستبومهای مرتبط با آن صورت گرفت. به کارگیری مستمر و گسترده دوربینهای تلهای، انجام مطالعات زیستگاهی و رژیم غذایی، رادیوتله متری و غیره کمک مؤثری به کسب دادههای بومشناختی در زمینه یوزپلنگ کرد.
در زمینه ارتقای دانش عمومی، رسانههای گروهی همکاری زیادی با پروژه داشتند، بهطوریکه هر ماه گزارشها و اخباری از یوزپلنگ در کشور منتشر میشد. با همکاری تشکلهای غیردولتی و دفتر کمکهای کوچک ملل متحد (SGP ) برنامههای آموزشی منظم و مستمری در میان جوامع محلی اطراف زیستگاههای یوز و شهرهای بزرگ اجرا شد تا دانش مردم محلی نسبت به یوزپلنگ و اکوسیستم آن ارتقا یابد. براساس همین اقدامات آموزشی، امروزه گامهای ابتدایی برای راهاندازی مدیریت مشارکتی برای تضمین بقای یوزپلنگ در داخل زیستگاهها برداشته شده و این رویکرد ادامه دارد.
درحال حاضر، اطلاعات مستند بیشتری نسبت به آغاز پروژه در زمینه یوزپلنگ آسیایی در دسترس است که خود میتواند طرحهای مدیریت و برنامههای عمل این گونه را ارتقا بخشد. گستره قطعی زیست یوزپلنگ بیش از 40درصد از حیث وسعت افزایش یافته و درحال حاضر بیش از 40درصد وسعت مناطق تحت حفاظت سازمان را تحت پوشش خود دارد.
جمعیت یوزپلنگ که تا پیش از شروع پروژه به زحمت 60 قلاده برآورد شده بود، امروزه اگر در بدبینانهترین حالت افزایش نیافته باشد، برخلاف بیشتر پستانداران ایران که طی دهه گذشته به شدت کاهش جمعیت داشتهاند، کاهش نیافته است. طرحهای صنعتی به شدت در داخل زیستگاههای یوزپلنگ تحت کنترل درآمده و اقدامات مؤثری برای کنترل چرای بیرویه صورت گرفته است. بخش عمدهای از مردم ایران، بخصوص در سطح جوامع محلی با یوزپلنگ آشنا بوده و میزان تلفات سالانه آن از 5/1 به 5/0 یوزپلنگ در سال کاهش یافته است. البته بهرغم وجود دستاوردهای فوق در زمینههای حفاظتی، پژوهشی و آموزشی، پروژه توفیق چندانی در زمینه جلب مشارکت مردم برای مدیریت زیستگاهها نداشته که ضروری است در ادامه توجه ویژهای به آن شود. درحال حاضر، بیشتر کارشناسان ایرانی نسبت به بقای بلندمدت یوزپلنگ در ایران خوشبین هستند.
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ازلحاظ حجم عملیات انجام گرفته و دستاوردهای آن، در بیشتر زمینهها عملکرد خوبی داشته و به موفقیتهای زیادی نیز نایل شده است. لیکن، هنوز تلاشهایی برای حفظ ثبات جمعیت یوزپلنگ در کشور و تضمین بقای بلندمدت آن نیاز است. این پروژه، 7سال پر فراز و نشیب را طی کرد تا اینکه در خرداد ماه 1387 رسما به پایان رسید. با پایان رسمی این پروژه، تلاشها برای تمدید آن آغاز شد. متخصصین بینالمللی از اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) به ایران آمدند تا عملکرد و دستاوردهای این پروژه را ارزیابی کنند و با یک جمله، نتیجه نهایی ارزیابی خود را اعلام کردند:
«پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نه تنها اثر چشمگیری در حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ایران داشته، بلکه میتواند بهعنوان مدلی از یک پروژه حفاظتی موفق نه فقط در ایران، بلکه فراتر از مرزهای کشور در سطح خاورمیانه مطرح باشد.»
به همین خاطر، برنامه عمران ملل متحد دوباره این پروژه را به مدت 4 سال تمدید کرد و هدف آن تضمین بقای یوزپلنگ آسیایی در آخرین پناهگاه آن در قاره کهن است.
وضعیت فعلی
امروزه یوزپلنگ ایرانی یکی از در معرض خطرترین حیوانات دنیاست. جمعیت این حیوان در حدود 70 تا 100 قلاده تخمین زده میشود که به بیابانهای دشت کویر در نیمه شرقی کشور محدود شده و درمناطق زیر پراکنش دارد:
1. پناهگاه حیات وحش میاندشت خراسان شمالی
2. منطقه حفاظت شده آریز و بافق در استان یزد
3. پناهگاه حیات وحش دره انجیر در استان یزد
4. پناهگاه حیات وحش نایبندان در استان یزد
5. پارک ملی کویر در جنوب ورامین و گرمسار
6. پارک ملی خارتوران درجنوب شاهرود
7. منطقه شکارممنوع عباس آباد نایین
8. منطقه حفاظت شده کالمند یزد
9. منطقه شکارممنوع دربند راور کرمان
10. پارک ملی سیاهکوه اردکان
11. منطقه شکار ممنوع بهکده رضوی
12. منطقه آزاد بهاباد یزد
13. منطقه سفیدکوه آرسک دامغان
14. منطقه رفسنجان کرمان
روز حفاظت از یوزپلنگ، نماد تلاش ایرانیان برای حفظ یوز آسیایی
نهم شهریور ماه از سوی حامیان یوزپلنگ ایرانی، روز حفاظت از یوزپلنگ نام گرفته است. در سال 1373، یوزپلنگ مادهای همراه با 3 توله چندماهه خود به نزدیکی شهرستان بافق یزد آمده لیکن موردحمله چند فرد غیرمحلی قرار گرفتند. یوزپلنگ مادر ناچار به فرار شد، دو توله از بین رفتند و سومین توله نجات یافت تا سالها نشانگر عدم آگاهی ما ایرانیان درباره این میراث ارزشمند کشورمان باشد. ماریتا، نام آن توله یوزپلنگی بود که بیش از 9 سال در پارک پردیسان تهران زندگی میکرد و تنها یوزپلنگ آسیایی دنیا در اسارت به شمار میرفت.
براین اساس، جمعی از تشکلهای غیردولتی کشور با همکاری پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و به پیشنهاد انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال 1386، روز نهم شهریور ماه را روز حفاظت از یوزپلنگ نامگذاری کرده و تلاش کردند تا با برگزاری برنامههای آموزشی متعدد در تهران و شهرها و روستاهای اطراف زیستگاههای یوز در سرتاسر کشور به آموزش مردم درباره این گربهسان ارزشمند کشورمان بپردازند.
امروزه نسل یوزپلنگ ایرانی در حال انقراض است. سریعترین حیوان روی زمین با سرعت به سمت انقراض میدود مگر اینکه انسان کمک کند که این گونه حفظ شود. آینده یوزپلنگ در آسیا در دستان ما ایرانیان است!
علیرضا جورابچیان
محمدصادق فرهادینیا
منصور عطاردی