بیست و سوم فروردین 87، ماموران کلانتری 207 شهر جدید پردیس در جریان یک درگیری مرگبار قرار گرفتند که در جریان آن مرد جوانی بعد از آنکه با ضربه چاقو از ناحیه پهلوی راست مجروح شده بود بهعلت شدت جراحت در بیمارستان جان باخته بود.با اعلام این گزارش، با دستور قاضی شاملو – بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران - تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران، تحقیقات خود برای یافتن عامل جنایت که بعد از ارتکاب قتل با برجای گذاشتن خودروی خود از صحنه فرار کرده بود را آغاز کردند، در همان بررسیهای اولیه مشخص شد عامل جنایت مردی به نام علی است اما هنگامی که ماموران به خانه این مرد رفتند دریافتند وی بعد از ارتکاب جنایت به همراه خانوادهاش متواری شده است.
به این ترتیب تحقیقات برای یافتن ردی از متهم آغاز شد اما از آنجا که وی بدون برجای گذاشتن هیچ سرنخی فرار کرده بود با گذشت ماهها، عملیات پلیسی برای یافتن متهم بینتیجه ماند.
آچمز در مخفیگاه
نخستین روزهای شهریورماه، درحالی که بررسیها برای یافتن عامل جنایت ادامه داشت، اطلاعاتی در اختیار ماموران قرار گرفت که نشان میداد متهم در خانهای در غرب تهران مخفی شده است، به این ترتیب مخفیگاه وی بهصورت شبانه روزی تحت مراقبت قرار گرفت و سرانجام 11 شهریور ماه، وقتی کارآگاهان مطمئن شدند این مرد در داخل خانه است وارد عمل شده و او را دستگیر کردند.
با دستگیری متهم، وی لب به اعتراف گشود و درباره انگیزهاش از جنایت گفت: آن روز در حال عبور از خیابان بودم که ناگهان خودروام خراب شد و در کنار خیابان مشغول تعمیر آن شدم؛
در همین هنگام چند جوان که در حال عبور از محل بودند به شوخی حرفی زدند و من که در آن لحظه بهخاطر خرابی ماشین اعصابم به هم ریخته بود، جواب تندی به آنها دادم و با آنها درگیر شدم، در هنگام درگیری چاقویی را که در جیبم بود بیرون کشیدم و در پهلوی یکی از آنها فرو کردم که باعث مجروح شدن او شد، وقتی بهخودم آمدم و متوجه موضوع شدم خودروی خود را رها کرده و از محل فرار کردم و از آن زمان زندگی مخفیانهای را آغاز کردم، در این مدت با تغییر چهره و عنوان جعلی سعی میکردم که مخفی شوم اما سرانجام دستگیر شدم.
با دستگیری این متهم، بررسیهای قضایی درباره پرونده این مرد که جوان بیگناهی را قربانی عصبانیت لحظهای خود کرده بود آغاز شد.