تا جایی که عدهای نسبت به گفتههای جلالی واکنش منفی از خود نشان دادهاند، اما وی در گفتوگو با همشهری از حرفهایش دفاع میکند. جلالی همچنین نقطه نظراتش درباره تیم ملی را مطرح کرد.
- آقای جلالی، مصاحبهتان گویا حرف و حدیثهایی را همراه داشته است.
گفتوگوی من با ایسنا اخیرا صورت نگرفته است. این مصاحبه به زمانی برمیگردد که در اهواز بودم. به هر حال آن را تایید میکنم و لازم است در دفاع از آن صحبتهایی را مطرح کنم.
- منظورتان بخشی است که به طرح قرمز و آبی برمیگردد؟
بله، کاملا. من در این مصاحبه درباره مسائل فرهنگی فوتبال صحبت کردم. از من درباره معضلات فوتبال سئوال شد، همانطور که میدانید سال گذشته ورزشگاههای ما جو بسیار وحشتناک و غیرورزشی را تجربه کرد. من تاکید کردم که با دو تیم پرسپولیس و استقلال میتوانیم مردم را سرگرم کنیم و هواداران این دو تیم را شاد کنیم. اما نباید به همین جا اکتفا کنیم.
- منظورتان را واضحتر میگویید؟
ببینید، من تاکید دارم که از تیمهایی مثل پرسپولیس و استقلال نه صرفا برای سرگرمی بلکه برای بهرهبرداری اخلاقی استفاده شود. بدینترتیب که ما دو تیم بزرگ و با شخصیت را تربیت کنیم، این چیز بدی نیست. در ضمن حرف من نادرست نبود. همه میدانند که طرح قرمز و آبی را انگلیس در دوره گذشته مطرح کرد اما ما میتوانیم بنا به ویژگیهای اخلاقی خودمان در خصوص این دو تیم برنامهریزی داشته باشیم. شرایط ویژه این دو تیم را کنترل کنیم و صرفا به چشم سرگرمی به آن نگاه نکنیم.
- آقای جلالی، از بحث پرسپولیس و استقلال بگذریم. آیا هنوز هم نمیخواهید درباره
تیم ملی تحلیلهای خود را مطرح کنید؟
اتفاقا باید تاکید کنم که ما در فوتبال ملی به مرحله واقعا خطرناکی رسیدهایم. چالشهایی وجود دارد. عملا همه این نزول را میبینند. من 6 سال پیش این توقف و عقبگرد را میدیدم. هشدار دادم، اما هر چقدر بیشتر فریاد زدم بیشتر از سوی مسئولان طرد شدم. میگفتند حرفهای تو حاصل یک احساس زودگذر و طبق سلایق شخصی است. در حالی که من بدون تحقیق و مطالعه راجع به فوتبال حرف نمیزنم. گفته بودم در فوتبالمان یک رکود همهجانبه در راه است. اما هیچکس باور نکرد، اعتنا نکرد. جدی گرفتن آن هشدار حداقل میتوانست زمینهای را فراهم کند که راهکارهایی برای حل بحران فوتبال ملیمان به وجود آید.
- اما شما به عنوان یک محقق و کارشناس فوتبالی وظیفه دارید همواره نقطه نظراتی که به درد تیم ملی میخورد را ارائه کنید، آیا جز این است؟
شرایط خوبی وجود ندارد. اگر انتقاد کنید میگویند حتما نیت و قصدی داری. میخواهی حاشیه درست کنی، اما من همیشه تا جایی که موثر بوده، فریاد زدهام. 5 سال یک مربی را بالای سر تیم ملی آوردیم که فقط مصرفکننده بود. کوچکترین ظرفیتی را به تیم ملی ما اضافه نکرد. از همه سرمایههای ما استفاده کرد. حالا همه آن سرمایهها رفتهاند یا اینکه رفتهرفته میروند. چه اتفاقی افتاده است. روشن است، ما به نداری رسیدهایم.
- نظرتان راجع به باختهای اخیر تیم ملی چیست؟
دو نکته وجود دارد. اول اینکه قطبی را مقصر نمیدانم. او وقتی بابت باخت، خود را در معرض سختترین و شدیدترین انتقادها میبیند معلوم است که به سمت نتیجهگرایی میرود. اما نکته مهمتری هم هست که به نظر من دردناک است. فوتبال ما رفتهرفته با کشورهایی مثل بحرین هم تفاوت کلاس پیدا کرده است که من در این بخش، مشکل را خیلی بزرگ میبینم.
- چه باید کرد؟ راهکار شما چیست؟
باید شبکهای ایجاد شود که تا سه سال آینده فقط دست به استعدادیابی بزند. در این صورت میتوانیم خوشبین باشیم که از سه سال آینده به بعد تیم متفاوتی خواهیم داشت. اما اگر به این هزینه 3 ساله تن ندهیم نابود میشویم.
- آیا تا به حال اتفاق خوشایندی نظر شما را جلب کرده است؟
خیر، به خصوص در 7 سال گذشته هیچگونه ظرفیتی ایجاد نشده است. هیچ ایدهای اختراع نشده است و در چنین اوضاعی ما نمیتوانیم از آینده انتظار پیشرفت داشته باشیم. برعکس این آینده ما را در خود فرو میبرد. بدون اینکه برای فوتبال و مردم ثمری داشته باشیم.
- برای این ادعای خود آیا دلیل هم دارید؟
چه دلیلی از این بهتر که در لیگ، در پایان هفته چهارم بعضی تیمها دنبال مربی میگردند که کادر فنی خود را دچار تحول کنند. من اسم این اقدامات را ثبات نمیگذارم. در فوتبال ما حاشیهسازی بیداد میکند، اما هرگز ثبات نمیبینیم. یکی از راههای اصلی پیشرفت فوتبال ثبات در عرصه مربیگری است. وقتی خود من طی سه روز گذشته با سه پیشنهاد روبهرو میشوم به این نتیجه میرسم که فوتبال ما فعلا قصد ترمیم اساسی ندارد. این یک مشکل بنیادی است.
- چه راهکاری وجود دارد که این ثبات در بخش مربیگری به وجود بیاید؟
به نظر من باید قوانینی وضع شود. قوانینی سختگیرانه که مسئله تعویض مربی را از حالت ساده خارج کند. در این صورت باشگاهها در انتخاب مربی وسواس بیشتری به خرج میدهند.
- آقای جلالی، آیا قطبی گمشده فوتبال ماست؟
من شناختی از تفکرات قطبی ندارم. به همین دلیل است که منتظرم با او مصاحبه کنم و با دیدگاههای او آشنا شوم.
- آیا هنوز این فرصت به شما داده نشده است؟
خیر، منتظرم و پس از این ملاقات خیلی از مسائل برایم روشن خواهد شد.
- مشکل اصلی فوتبال ما چگونه حل میشود؟
من فقط بیننده بحران نیستم. فوتبال ما در بحث کیفیت و نتیجه بحران دارد. اما من برای حل این بحران طرح دارم. فرهنگستان طرحی است که بسیار فراگیر است. میتواند شخصیت فوتبال ما را بسازد. میتواند کیفیت لازم را به فوتبال ما برگرداند و مثلا در پروسهای سه ساله، 5 مدافع چپ تخصصی اما با شخصیت را به فوتبال ملی معرفی کند.