امروز، بالابرها انسان را از شر پیمودن پلههای بیشمار ساختمانهای طولانی و البته برجها –که خودشان از دیگر فرزندان مدرنیته به حساب میآیند– خلاص میکنند. شیوه کار هم بسیار ساده است؛ در را باز میکنی، دکمه را فشار میدهی و یکشبه راه صدساله را طی میکنی! در مورد آسانسورها هم مثل همه چیزهای دیگری که انسان را بهسرعت بالا میبرند، باید مواظب «سقوط» بود.
همین حالا که شما این سطور درهم تنیده را میخوانید، دهها تماس با 125گرفته میشود و مردم طی آنها از گیر کردن یا افتادن خودشان و دیگران در حین استفاده از این وسیله برقی خبر میدهند. ابتدا برای آنکه گزارش زندهای از این حادثه مکرر و البته تاحدودی ملموس در شهرمان برایتان تهیه کنیم، ساعتها در ایستگاه 53آتشنشانی تهران به انتظار وقوع یکی از این حوادث نشستیم، اما خبری نشد که نشد.
پس از آنکه تلاش 2روزهمان در این زمینه ناکام ماند و خوشبختانه ماجرای گیر کردن آسانسور در تهران ریشهکن شد(!) تصمیم گرفتیم از در دیگری وارد شویم. این بود که راهی ایستگاه101 حسنآباد شدیم و پای یک آسانسور آزمایشی و آموزشی، با رحمان شکری، فرمانده نجات آتشنشانی تهران در مورد خاطرات و مخاطرات بالابرها به گفتوگو نشستیم.
از آنجا که شاید روزی شما هم تصمیم به نصب یکآسانسور در محل زندگی یا کارتان بگیرید و یا دستکم بخواهید از این وسیله استفادهکنید(!) مطالعه این گزارش همشهریزندگی را به شما توصیه میکنیم.
گول ظاهرش را نخورید
اولین نکتهای که در مورد آسانسور میتوانیم بگوییم این است که گول ظاهرش را نخورید. این درست که بالابرها مثل غول چراغ جادو تنها پس از فشردن یکدکمه جلوی چشمتان ظاهر میشوند، شما را سوار میکنند و با نواختن مارشی دلنشین و ملایم، در همان طبقهای که تقاضا کردهاید، با عزت و احترام پیادهتان میکنند، اما همین آسانسورهای محترم، یک روی دیگر هم دارند که اگر در نصب یا استفاده یا تعمیر و یا نگهداری از آنها اهمال صورت بگیرد، همان روی خشنشان را به شما نشان میدهند؛ رویی که آدم میکشد، آدم میدزدد، صدمه میزند و جیغتان را درمیآورد. پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که آسانسورها هم مثل بسیاری از آدمهای عصر دیجیتال، ظاهر و باطنشان یکی نیست و موجودات جلبی هستند؛ اینجا است که «احتیاط» واجب میشود.
تدابیر ایمنی از فرق سر تا نوک پا!
راستش هیچکدام از آدمهایی که در تجارب فرمانده نجات آتشنشانی قربانی شدهبودند، هیچوقت گمان نمیکردند که با وارد شدن به کابین یک آسانسور، سوار پیک اجل شدهاند. وقتی حکایتهای متفاوت مربوط به قلعوقمع مسافران آسانسور بهواسطه بیاحتیاطی خودشان یا صاحبان ساختمان را از زبان آقای شکری شنیدیم، برای اطلاع از تدابیر پیشگیرانه و ایمنیبخش، اشتیاق بیشتری داشتیم.
این شد که به موتورخانه آسانسور آزمایشی مرکز، در بالاترین ارتفاع رفتیم، هرچند نکات ایمنی، از فرق سر تا نوک پای بالابرها را شامل میشود. به موتورخانه که میرسیم، مسئول آموزشدهنده در اولین گام مبادرت به باز کردن فیوزها میکند: «از نکات بسیار مهمی که لازم است در مورد موتورخانه آسانسورها مدنظر قرار بگیرد، این است که حتما تابلوبرق به صورت مجزا و مرتب در این قسمت وجود داشتهباشد.
اینکه تابلوبرقها در موتورخانه باشند، باعث جلوگیری از حوادثی مثل اتصال یا برقدزدی میشود. نکته دیگر آنکه بهتر است به جای کلید، از فیوز در این تابلوبرقها استفاده شود تا گروه نجات یا تعمیرکاران با باز کردن آنها، از قطعی کامل جریان برق، اطمینان حاصل کنند». در مورد این آسانسور آزمایشی هم همین اتفاق میافتد تا ما بعد از بازشدن فیوزها به مرورِ بقیه هشدارهای بالابری بپردازیم.
از مکانیابی تیرآهنها تا نصب دستورالعمل
نکات دیگری که باید در موتورخانه آسانسورها رعایت شوند را از زبان خود آقای شکری بخوانید: «حتماً تیرآهنهای بالای آسانسور باید دقیقاً در مرکز کابین قرار داشتهباشند و البته یکقلاب هم از آنها آویزان باشد تا در مواقع از کار افتادن موتورها بشود با آن کابین را بالا کشید. اگر تیرآهنها در مرکز نباشند، کار بسیار سخت میشود.
همچنین سیستم تهویه نیز باید بهطورمرتب فعال باشد تا سقف کابین و قسمت موتورخانه از خاکگرفتگی و پیامدهای آن در امان بماند». موقع بازرسی موتورخانه، با یکدستگاه کوچک تسمهدار هم روبهرو میشویم و در موردش سوال میکنیم: «این گاوارنر یا سرعتسنج است که حتماً در همه آسانسورها باید وجود داشتهباشد.
ایندستگاه کوچک، هر زمان که سرعت آسانسور از اندازه تعریفشده بیشتر شود، باعث توقف حرکت کابین میشود و درواقع آن را از سقوط نجات میدهد». یک توصیه هم برای صاحبان و ساکنان ساختمانهای آسانسوردار: «در ورودی موتورخانه، لزوما باید قفل داشتهباشد و کلیدش هم در دسترس مالک یا مسئول ساختمان قرار بگیرد.
این مساله باعث میشود، اولاً افراد متفرقه وارد نشوند و ثانیاً در صورت لزوم، دسترسی گروه نجات به موتورخانه تسهیل و تضمین شود». درنهایت موضوع فواید نصب یکتابلو را در موتورخانه بخوانید: «یکسری دستورالعملها، توصیهها و همچنین نکات در مورد مشخصات آسانسور، شرکت سازنده آن، نحوه کارش، ظرفیتش و... باید در قالب یکتابلو تهیه و در محل موتورخانه نصب شود تا تعمیرکاران یا افراد گروه امداد بتوانند از اطلاعات آن در مواقع مقتضی استفاده کنند».
داستان افرادی که له شدند
با آسانسور نمیشود شوخی کرد. این چیزی نبود که برایمان تازگی داشتهباشد، اما حقیقتش وقتی بعضی از خاطرات آقای شکری را با 15سال سابقه فعالیت در تیمهای نجات شنیدیم، دیگر یقین حاصل کردیم که این موجود شکیل و خوشقیافه، خشم عجیبی دارد: «خاطرم هست دو تا کارگر بیچاره در حال جابهجایی لوازم خانگی، یخچال و کمد را داخل کابین قرار دادند و چون خودشان جا نمیشدند، با یک اشتباه مرگبار، سوار بالای کابین شدند!
این بندههای خدا احتمالاً نمیدانستند که حداکثر فاصله سقف کابین تا کف موتورخانه فقط 80سانتیمتر است. بهاینترتیب، پس از آنکه این کار را انجام دادند، یکخانم در طبقات فوقانی دکمه را زد تا آسانسور بالا بیاید و متاسفانه چندلحظه بعد... بدجوری له شدهبودند. جداً به مردم توصیه میکنیم از این کارها نکنند».
و یک نکته جالب: «بالای کابین چند دکمه وجود دارد که به آنها سریاستپ میگویند. در شرایط اضطراری، زمانی که کسی آنجا گیر افتاده باشد میتواند با فشار دادن یکی از این دکمهها، سیستم برق را کلاً قطع کند. اگر آن کارگرها هم از این موضوع اطلاع داشتند، میتوانستند جان خود را نجات بدهند».
شما فقط بدانید که چنین مکانیزمی در آسانسورها وجود دارد. از ارایه توضیح بیشتر و چاپ عکس این سریاستپها هم معذوریم، چون بدآموزی دارد. آقاجان اصلاً چه کاری است؟ سوار خود کابین شوید، به بالا و پایین رفتنش چهکار دارید؟!
خطر مرگ! به در آسانسور تکیه ندهید
فرمانده نجات آتشنشانی تهران، توضیحات دیگری در مورد تدابیر ایمنی آسانسورها ارایه میکند: «آسانسورها حتماً باید دو تا در داشته باشند. هم در پاگرد و هم در کابین بهطور جداگانه باید وجود داشتهباشد. متاسفانه در مواردی مشاهده شده که بعضی از تعمیرکاران یا تنظیمکنندهها، قادر به انجام تنظیمات آسانسورها نبودهاند و هر دو در را یکسره کردهاند.
بعضی از موارد هم وجود دارد که در آنها اساساً فقط یک در به کار رفته است. در هر صورت چنین اتفاقی بسیار خطرناک است. قربانیانی وجود داشتهاند که به گمان اینکه آسانسور دو در مستقل دارد، به در کابین تکیه دادهاند و در بین راه یا بعد از حرکت، دچار صدمات جدی شدهاند.
در هر صورت توصیه میشود کسی موقع استفاده از آسانسور، به در آن تکیه ندهند، خطر دارد». مسئول آموزش، پس از آنکه فرمولهایی در مورد وزنه تعادل ارایه میکند و پیرامون ضرورت عمودی بودن ریلها حرف میزند، به ته چاهک اشاره میکند و چند جمله هم در مورد محل استقرار نهایی کابین به زبان میآورد:
«ته چاهک هم سریاستپ وجود دارد که به منظور حفظ ایمنی تعمیرکاران تعبیه شده تا در مواقع اضطراری برق را قطع کند. همچنین در این مکان، یک سکوی بتونی هم وجود دارد که اگر کسی روی آن بنشیند، بازهم باید کف کابین با سر او مقداری فاصله داشته باشد و به وی آسیبی نرساند».
البته توجه داشتهباشید همه چیزهایی که در این گزارش قلمی میشود، حکم «باید»ها را دارد و لزوما به این معنا نیست که حتما کل موارد بیانشده در مورد تمامی آسانسورها رعایت شده است. خلاصه اینکه هوس ریسک کردن به سرتان نزند!
ماجرای ضربهگیرها
اما وجود 2استوانه پلاستیکی در قسمت تحتانی آسانسور توجهمان را جلب میکند: «اینها ضربهگیر هستند و از جنس پلاستیک فشرده تهیه شدهاند. یکاستوانه کف کابین قرار دارد و دیگری پایین وزنه تعادل مستقر است که باعث میشود در مواقع ضروری و زمانی که آسانسور سقوط میکند، تلفات و صدمات آن کاهش پیدا کند و از شدت ضربه وارده کاسته شود».
بازهم مصیبت محصولات چینی و روسی!
انگار در مورد آسانسورها هم در بر همان پاشنه قدیمی میچرخد و کالاهای وارداتی از چین و روسیه، رنگوبوی دردسر با خودشان دارند. وقتی در مورد بیکیفیتترین و پرخطرترین آسانسورهای موجود در کشور میپرسیم، به محصولات واردشده از چین و روسیه اشاره میشود و البته هنگامی که پیرامون ایمنترین بالابرها سوال میکنیم، آدرس محصولات ایتالیایی و آلمانی را میدهند.
البته ناگفته نماند که اصولاً آسانسورها انواع و اقسام دارند: «از یکنظر آسانسورها به دو نوع گیربکسدار و بدون گیربکس تقسیم میشوند که اولی مخصوص حملونقل در ارتفاع کم و با قدرت زیاد است، اما دومی به ارتفاع زیاد و ظرفیت کم مربوط میشود».
و یک تقسیمبندی دیگر: «از حیث دیگری هم آسانسورها به انواع برقی، هیدورلیکی(حداکثر 18متر)، پنیماتیک و LIM یا همان نیروی محرکه القایی تقسیم میشوند که در این آخری، سیستم موتور روی وزنه تعادل قرار میگیرد و ابتکار جدیدی است که در ساختمانهای خیلی بلند بهکار گرفته میشود».
عملیات نجات، اینطوری انجام میشود
اما از رحمان شکری در مورد عملیات نجات، ترکیب و شکل آن در مواقع حوادث آسانسوری سوال میکنیم: «در این تیپ موارد، گروه اعزامی به سهدسته تقسیم میشوند. عدهای بالا میروند و در موتورخانه مستقر میشوند، عدهای دیگر رابط هستند و نهایتاً گروهی هم موسوم به دسته عملیات در قسمت پایین قرار میگیرند که فرمانده هم همینجاست.
گروه بالایی خیلی سریع سیستم برق را قطع میکند و گروه پایینی با ارزیابی مساله رخداده، دستورات لازم را صادر میکند. در نهایت آسانسور حرکت داده میشود تا به جایی برسد که با یکی از طبقات همسطح شود.
در این زمان، در آسانسور با کلید باز میشود افراد نجات مییابند». این البته شرح ماجرای گیر کردن آسانسور است که بیشترین حجم حوادث بالابرها را شامل میشود و در مواردی رخ میدهد که برق قطع شده یا مسافرانی بیشتر از ظرفیت کابین وارد آن شدهاند. بدیهی است که در سایر موارد مثل سقوط و... فرم عملیات متفاوت خواهدبود.
اگر گیر کردید...
و این هم توصیههایی برای شهروندان گرامی که اگر گیر کردند، به دردشان میخورد: «در درجه اول بهتر است داخل کابین شماره «125» حک شده باشد و یا یک تلفن داخلی برای مواقع ضروری تعبیه شود. سپس توصیهمان به شهروندان این است که بیشتر از ظرفیت ممکن سوار آسانسور نشوند و با کلیدهای آن هم بازی نکنند.
اما اگر به هر دلیلی گیر افتادند، باید خونسردیشان را حفظ کنند و منتظر از راه رسیدن گروه نجات بمانند». اما یک نکته مهم: «معمولا بلافاصله بعد از گیر افتادن آسانسور، احساس خفگی به افراد دست میدهد که این، بیشتر یک توهم است تا واقعیت. بنابراین توصیه میکنیم در چنین مواردی کسی اقدام به شکستن شیشه آسانسور نکند، چون فقط کار را خرابتر و خطر را بیشتر میکند.
همچنین لازم است که افراد محبوس، تا لحظه اعلام گروه نجات برای خروج از کابین منتظر بمانند، چون در مواردی شاهد بودهایم که افراد در خروج عجله بهخرج دادهاند و همزمان، آسانسور راه افتاده که این موضوع تا بهحال قربانیان زیادی گرفتهاست. در هر صورت خونسردی خیلی خیلی مهم است. خونسرد باشید و صبور».
همشهری زندگی