میثم برادر کوچک الزیدی میگوید: لحظهای که او این کار را کرد منتظر بود تا گلولهای از سوی یکی از ماموران امنیتی به سویش شلیک شود. البته او هنوز هم چنین انتظاری میکشد ولی از مرگ نمیهراسد.
اقدام الزیدی در پرتاب کفش به سوی بوش در آخرین سفر وی به عراق در دسامبر گذشته طی 9 ماهی که از این ماجرا میگذرد همچنان مورد تحلیل قرار میگیرد. دوشنبه هفته آینده الزیدی از زندان آزاد میشود. 10 ثانیهای که او خلق کرد نماد 6 سال رنج و بدبختی مردم عراق است. زندگی الزیدی از این پس میتواند جنجالیتر از گذشتهاش باشد.
آن کفشها هنوز در دنیای سایبر پرتاب میشوند
در عراق و در همه دنیای عرب آزادی الزیدی از زندان جشن گرفته میشود. چند کلمهای که او هنگام پرتاب کفس به بوش گفت( این بوسهای است برای تو؛ای سگ؛ از سوی ایتام و بیوههای عراقی) در اذهان مردم عراق و اعراب حک شده و همیشه به یاد آنها خواهد ماند.
صحنه پرتاب کفش به بوش درحالیکه بوش همانند اردکی سربه گریبان گرفته است روی تی شرتهای بسیاری از جوانان مصری به چشم میخورد و در ترکیه هم تبدیل به یک بازی شده است.
میلیونها نفر الزیدی را مورد ستایش و تقدیر خود قرار دادهاند؛ چرا که به باور آنها الزیدی همان کاری را کرد که رهبران عراق از انجام آن هراس دارند و عاجزند.
پس از زندانی شدن الزیدی موجی از اعتراضات عمومی و تلاش برای آزادی وی از بند آغاز شد.
خانهای 4 خوابه توسط رئیس سابق الزیدی برای وی ساخته شد. یک اتومبیل جدید و هزاران وعده دیگر در انتظار الزیدی است. تلویزیون البغدادیه و همکاران وی هم هرکدام با هدایایی در انتظار آزادی وی هستند. یک عراقی ساکن مراکش هم پیشنهاد داده تا دخترش را به همسری الزیدی در آورد. یک سعودی حاضر شده کفشهای الزیدی را به قیمت خیرهکننده 10 میلیون دلار خریداری کند. یک مراکشی دیگر هم میخواهد تا اسبی با افسار طلا برای الزیدی بفرستد.
اگر چه بسیاری از این پیشنهادها احساسی است اما باید دید پس از آزادی الزیدی از بند چه رخ خواهد داد. احمد جوده کشاورز 75 ساله شهر نابلس در کرانه باختری هم از هزاران دلاری سخن میگوید که اقوامش برای الزیدی جمع کردهاند. جوده شخصا تصمیم دارد تا نیمی از بزهایش را برای الزیدی بفرستد. وی همچنین پیشنهاد داده درصورت تمایل الزیدی یکی از دختران طایفهاش را به همسری او درآورد.
جوده میگوید: ما به مردم عراق به خاطر آنچه الزیدی انجام داد احترام میگذاریم؛ ماهم طعم اشغال را چشیدهایم. کاری که الزیدی کرد نه به نیابت از عراقیها بلکه به نیابت از تمام اعراب بود. معتقدیم بوش در پس همه مشکلات دنیای عرب وجود دارد.
برادر الزیدی تاکید میکند که هیچ کس الزیدی را به پرتاب کفش به سوی بوش ترغیب نکرده است. وی همچنین میگوید: برادرم همیشه فکر میکرد روزی توسط القاعده یا آمریکاییها کشته خواهد شد؛ وی چندبار توسط شورشیان ربوده شده بود و تعجب میکند که چرا تاکنون زنده مانده است.
منتظرالزیدی تصمیم دارد پس از آزادی از زندان با ترک حرفه روزنامه نگاری یک یتیم خانه راهاندازی کند. الزیدی پس از دستگیری توسط نیروهای عراقی شکنجه شد. براساس مستندات پزشکی قانونی یک دندان، 2دنده و پای الزیدی در زندان شکسته شده است. برادر الزیدی میگوید که نخستین اقدام الزیدی پس از آزادی از زندان ترک عراق برای مداوا و سپس بازگشت به کشورش برای زندگی است.
وی در پایان میگوید: احساس میکنم مثل یک هنرپیشه مشهور شده ام؛ هرجا که میروم مردم بهدنبال عکس انداختن و امضا گرفتن از من هستند. با من که اینگونهاند با برادرم چه خواهند کرد؟
گاردین- 9 سپتامبر 2009
ترجمه: احسان تقدسی