به گزارش همشهری آنلاین، در حال حاضر پنج نسل بهطور معمول شناخته میشوند، که نسل پنجم آخرین نسل در خدمت است.
نسل اول
اولین جنگنده های جت در طول و پس از آخرین سال های جنگ جهانی دوم ظاهر شدند. آنها از بسیاری جهات شبیه به همتایان موتور پیستونی خود بودند، با بالهای مستقیم و از چوب و/یا آلیاژ سبک ساخته شده بودند. آنها تجهیزات اویونیک کمی داشتند یا اصلاً نداشتند و با تسلیحات اولیه کنترل دستی کار میکردند. هاینکل هائی ۱۶۲ و گلاستر متئور نیز خدمت زمان جنگ را تجربه کردند، در حالی که انواعی مانند دی هویلند ومپایر و لاکهید اف-۸۰ هنوز در زمان پایان جنگ در حال توسعه بودند و رونمایی نشده بودند.
ایجاد بال مورب امکان دستیابی به سرعتهای فراصوت را فراهم کرد، اما کنترلپذیری اغلب در چنین سرعتهایی محدود بود. این هواگردها معمولاً برای نقش رهگیر برتری هوایی را در نظر گرفته میشدند. از نمونههای مهمی که در سالهای ۱۹۵۰–۱۹۵۳ در جنگ کره شرکت کردند میتوان میگ-۱۵ میکویان-گورویچ شوروی و اف-۸۶ سیبر آمریکای شمالی را نام برد.
نسل دوم
جنگ کره ۱۹۵۰–۱۹۵۳ باعث بازنگری اساسی در طراحی هواگردها شد. سلاحها در چنین سرعتهای بالایی نامناسب بودند، در حالی که نیاز به چندمنظوره شدن در پشتیبانی از میدان جنگ دوباره تاکید شد. هواگردهای رهگیر که پس از جنگ ظهور کردند، از موتورهای دارای پسسوز برای رسیدن به سرعت ۲ ماخ استفاده کردند، در حالی که رادار و موشکهای آشیانهیاب فروسرخ تا حد زیادی دقت و قدرت شلیک آنها را بهبود بخشیدند. سری سنچری آمریکا در کنار جنگندههای لاکهید اف-۱۰۴ استارفایتر، همچنین میگ-۲۱ روسی، الکتریک لایتنینگ انگلیسی و داسو میراژ ۳ فرانسوی نمونههای این دوران بودند. انواع بسیاری بهدلیل ناسازگاری با نقشهای رزمی میدان نبرد کنار رفتند، و برخی از آنها در انواع جدید برای چندین نسل باقی ماندند.
نسل سوم
بسیاری از جنگندههای نسل سوم با هدف داشتن چند توانمندی طراحی شدند. انتظار میرفت هواگردهای این دوره طیف وسیعی از تسلیحات و مهمات دیگر مانند موشکهای هوابهزمین و بمبهای هدایتشونده لیزری را حمل کنند و در عین حال قادر به رهگیری هوابههوا فراتر از میدان دید باشند. این نسل از جنگندهها همچنین پیشرفتهای متعددی را در سامانههای اویونیک پشتیبانی، از جمله رادار پالسداپلر، هدفگیری خارج از میدان دید و سامانههای هشدار زمین به ارمغان آوردند.
ظهور موتورهای توربوفن بهصرفهتر باعث افزایش برد و زمان پرواز شد، در حالی که افزایش رانش تنها تا حدی توانست عملکرد و مانور بهتری را در محدوده سرعت ارائه دهد. برخی از طراحان در تلاش برای تجمیع این تضادها به هندسه متغیر یا رانش جهتدار متوسل شدند. انواعی مانند مکدانل داگلاس اف-۴ فانتوم، جنرال داینامیک اف-۱۱۱، میکویان-گورویچ میگ-۲۳، سوخو-۱۷، شنیانگ جی-۸ و هاوکر سیدلی هاریر درجات مختلفی از موفقیت را کسب کردند.
نسل چهارم
به دنبال موفقیتهای ترکیبی نسل چند منظوره، فناوریهای پیشرفتهای مانند پرواز-با-سیم، مواد کامپوزیتی، نسبتهای رانش به وزن بیشتر از یک (که هواگرد را قادر میسازد بهصورت عمودی بالا برود)، بیشمانورپذیری، اویونیک دیجیتال پیشرفته و حسگرهایی مانند رادار مصنوعی و جستجو و ردیابی فروسرخ و پنهانکاری، در دست توسعه قرار گرفتند. همانطور که اینها تکههای جداگانه به نظر میرسیدند، طراحان قبل از هر چیز به هدف اصلی جنگنده بازگشتند، اما با ویژگیهای پشتیبان دیگر که به عنوان پیشرفتهای آینده پیشبینی شده بودند. جنرال داینامیکس اف-۱۶ کنترل الکترونیکی پرواز و ترکیب بال-بدنه را معرفی کرد، در حالی که ساب ۳۷ ویگن با پیشبالهای جلویی خود پیشرفت جدیدی را در پیکربندی آیرودینامیکی ایجاد کرد. هریر ۲ انگلیسی-آمریکایی و سوخو-۲۷ شوروی مانورپذیری بسیار بالایی را به ترتیب با نازلهای اگزوز تقویتشده برای جهتدهی در پرواز رو به جلو و کنترل مانور در زوایای بالای حمله مانند کبرای پوگاچو برجسته کردند. پاناویا تورنادو چندمنظوره باقی ماند و یک حسگر دفاعی/تهاجمی، تجهیزات اویونیک و سلاح بهویژه قادر به حمله زمینی ضدرادار و ضدموشکی توسعه داد، در حالی که لاکهید اف-۱۱۷ پنهانکاری را بهعنوان یک مفهوم طراحی معرفی کرد. ارتش آزادیبخش خلق چین با طبقهبندی نسلی متفاوت، اکثر جنگندههای نسل چهارم را به عنوان نسل سوم طبقهبندی میکند.
نسل پنجم
پیشرفت عظیم محاسبات دیجیتال و شبکهسازی پویا، که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، به نوع جدیدی از حضور پیشرفته سی۳ (فرماندهی، کنترل و ارتباطات) در حریم هوایی میدان جنگ منجر شد. چنین هواگردهایی قبلاً از انواع ترابری بزرگ بودند که برای این نقش تغییر یافته بودند، اما فناوری اطلاعات به حدی پیشرفت کرد که یک هواگرد بسیار کوچکتر و چابکتر اکنون میتواند سامانههای داده لازم را حمل کند. خودمختاری پیچیده و رابطهای انسانی میتواند حجم کار خدمه را تا حد زیادی کاهش دهد. اکنون میتوان نقشهای سی۳، جنگنده و پشتیبانی زمینی را در یک هواگرد چابک ترکیب کرد. چنین جنگنده ای - و خلبانش - باید بتواند برای دورههای طولانی پرسه بزند، در نبرد خود را حفظ کند، آگاهی میدان نبرد را حفظ کند و نقشها را بهطور یکپارچه تغییر دهد.
پیشرفتهای همزمان در مواد، فناوری موتور و الکترونیک چنین ماشینی را ممکن ساخت. از آغاز هزاره جدید، مفاهیم سامانههای پیشرفته مانند کلاه خلبان هوشمند، ترکیب حسگر/داده و پهپادهای رزمی فرعی در حال تبدیل شدن به واقعیت بودند. ادغام چنین پیشرفتهایی در کنار پیشرفتهای نسل چهارم، چیزی را ایجاد کرد که به نسل پنجم جنگندهها معروف شد. اولین مورد از اینها عموماً لاکهید مارتین اف-۲۲ شمرده میشود. انواع بعدی شامل لاکهید مارتین اف-۳۵، چنگدو جی-۲۰، و سوخو-۵۷ است.
آخرین بروزرسانی Nov ۲۵, ۲۰۲۴ - دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳
نظر شما